روایت مدرسه‌ای که پایگاه نظامی شد / شاگردانی که درد دین داشتند
کد خبر: 3925297
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۳

روایت مدرسه‌ای که پایگاه نظامی شد / شاگردانی که درد دین داشتند

هنرستان فنی ابوذر بیرجند یکی از مدارسی است که در روزهای جنگ به یک پایگاه نظامی تبدیل شد تا دانش‌آموزانش در کلاس پروردگار مشق عشق کنند.

روایت مدرسه‌ای که پایگاه نظامی شد / شاگردانی که درد دین داشتندمدارس یکی از مکان‌هایی بودند که در دوران دفاع مقدس نقشی بی‌بدیل در پیروزی‌ها داشتند، مدارسی که به شرایط زمان خود آگاه بوده و به سخن امام خمینی(ره) که جنگ را در آن شرایط مهم‌ترین مسئله کشور می‌دانستند، اقتدا کرده و یکی از مراکز اصلی دفاع شدند.

هنرستان فنی ابوذر بیرجند نیز یکی از مدارسی است که در روزهای جنگ به یک پایگاه نظامی تبدیل شد تا دانش‌آموزانش در کلاس پروردگار مشق عشق کنند.

قدم در این مدرسه می‌گذاریم، تغییرات بسیاری کرده، در این سال‌ها شکل و طرح ساختمانش تغییر کرده، اما هنوز هیاهوی بچه‌های دهه 50 در آن به گوش می‌رسد، در حیاطش که راه می‌روی گویی دانش‌آموزانی را می‌بینی که در زنگ‌های تفریح در کنار درس از جنگ سخن می‌گویند، از یک تجاوز و از یک استعمار که کشورشان را ویران کرده و نوجوانانی که بیش از هر چیز به فکر آبادانی وطنشان هستند.

حال چه شد که در این سن اینقدر به فکر کشورشان هستند را باید در حال و هوای آن روزها جست. پا به کلاس می‌گذاریم، انگار هنوز نوای جنگ از کلاس‌هایش به گوش می‌رسد، نوایی که تو را به آزادگی فرامی‌خواند. مدیر مدرسه به استقبالمان می‌آید، او خود از دانش‌آ‌موزان آن زمان این هنرستان است و اکنون دست روزگار او را دوباره در سن میانسالی مدیر این مدرسه کرده است.

تصویرهای روشن از گذشته‌ای پرامید 

محمدعلی امیرآبادیزاده که اکنون گرد میانسالی بر چهره‌اش نشسته، آن زمان نوجوانی پر جنب و جوش بود که گاهی حتی بیش از درسش به سخنان امام اهمیت می‌داد، امامی که یکی از مهم‌ترین فرائض را دفاع از کشور در آن زمان‌ها اعلام کرده بود.

وی در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان‌جنوبی افزود: در سال 66 در بحبوحه جنگ این هنرستان مشغول تحصیل بودیم که مسئولان هنرستان با تماسی که با اداره داشتند و جلساتی که برگزار کردند تصمیم گرفتند هنرستان را به مدت یک هفته تعطیل کنند.

این رزمنده با بیان اینکه البته در این تصمیم دانش‌آموزان و شور و شوقشان نیز بی‌تاثیر نبود، تصریح کرد: به این ترتیب روی تابلوی هنرستان نوشتند: «پادگان آموزشی ابوذر» و از آن پس این مدرسه پایگاهی نظامی برای آموزش فنون جنگی شد و من و بسیاری از همکلاسی‌هایم در آن بسیاری از اصول را برای اعزام به جبهه فراگرفتیم.

امیرآبادیزاده با بیان اینکه آموزش‌ها توسط سپاه داده می‌شد، اظهار کرد: شور و شوق بچه‌ها برای رفتن به جبهه وصف ناشدنی بود، بسیاری حتی از دانش‌آموزان خوب مدرسه با معدل‌های بالا بودند، اما درس را کنار گذاشته و به جبهه رفتند.

وی با بیان اینکه در این هنرستان با انواع و اقسام تکنیک‌های نظامی آشنا شدیم، تصریح کرد: من هم مانند بسیاری از دوستانم به جبهه رفتم اما یک ماه پس از حضور من در جبهه قطعنامه پذیرفته شد.

سخنش به اینجا که رسید، بغضش ترکید و ادامه داد: بسیاری از دوستانم که با هم پشت یک میز می‌نشستیم، در جنگ شهید شدند، اما من توفیق شهادت را نداشتم. پس از جنگ به بیرجند بازگشتم و در همین مدرسه در حالی که نبود همکلاسی‌هایم بسیار عذابم می‌داد،‌ درس را ادامه دادم. یک سال پس از دیپلم در مغازه‌ای شاگردی کردم،خدمت سربازی رفتم و سپس در تربیت معلم پذیرفته شدم.

وی از یک سال وقفه در تحصیلش به دلیل جنگ گفت و ادامه داد: وقفه‌های بیش از این را نیز برای امری که خداوند واجب کرده را چیزی نمی‌دانم.

از او پرسیدم یک نوجوان چرا باید تفنگ در دست گیرد و درسش را رها کرد، صریح و قاطع بود: به خاطر اینکه ناموسمان که کشورمان بود در خطر افتاده بود و خداوند این نیرو و فکر را در سرمان انداخت  تا تنها به فکر خود نباشیم.

امیرآبادیزاده ادامه داد: همه ما در خانواده‌های مذهبی بزرگ شدیم و قد کشیدیم و وقتی می‌دیدیم که کشور ما به ناحق مورد تجاوز واقع شده، نمی‌توانستیم با خیال راحت درسمان را ادامه دهیم.

وی از تصویرهایی که هنوز در ذهنش داشت گفت و بیان کرد: آن روزها برای من همچون یک رؤیای شیرین است، رؤیایی که در آن بزرگ‌ترین کار زندگیم را به انجام رساندم، در کنار افرادی که شایسته شهادت شدند نفس کشیدم.

امیرآبادیزاده می‌گوید هنوز هم اگر کشور به من نیاز داشته باشد حتما دریغ نخواهم کرد چراکه هدف تغییر نکرده هنوز هم دشمن همان دشمن و همان تفکر است.

در فضای مجازی خط شکن دشمن نبوده‌ایم 

وی از جنگ این روزها سخن گفت و ادامه داد: اکنون نیز در حال جنگیم، جنگ نرم میدان مبارزه این روزهای دشمن است؛ اکنون دشمن در فضای مجازی برای دانش‌آموزان نقشه می‌کشد، اما دانش‌آموزان باید به اصل خود بازگردند، اصل ما همان دانش‌آموزانی هستند که در جبهه‌ها برای عدالت و حق جان دادند.

امیرآبادیزاده ادامه داد: اگر فردی در جنگ نرم جان خود که همان آبرو و عزت است، را از دست بدهد از خانواده و جامعه طرد می‌شود و این همان پایان تلخ یک فرد است.

وی به دانش‌آموزان توصیه‌ای نیز کرد: هوش و ذکاوت در نسل حاضر زیاد رخ‌نمایی می‌کند که دشمن با توجه به ابزار فضای مجازی که در دست این نسل است از آن سوء استفاده می‌کند که دانش‌آموزان نباید فریب بخورند.

وی بیان کرد: باید در فضای مجازی کارهای فرهنگی را ترویج دهیم، باید جواب دشمن را با ابزار مورد استفاده خودش داد تا حق و حقیقت را به آنان نشان دهیم که متاسفانه در این حوزه به خوبی کار نکرده‌ایم.

وی ادامه داد: برای بهتر شدن شرایط کشور باز هم باید از مردم کمک گرفت؛ مردم این کشور ثابت کرده‌اند در هر بحبوحه‌ای طرفدار نظام بوده‌اند، اما اکنون بحث گرانی‌ها مردم را دلسرد کرده که باید دولت مردان بیشتر توجه کنند.

امیرآبادیزاده با اشاره به اینکه باید همیشه دین را سرلوح کار خود قرار دهیم، تصریح کرد: من به عنوان دانش‌آموزی که روزی بسیجی بوده‌ام، همواره سعی کرده‌ام این فرهنگ را در نگاه، شغل، درس و همه اصول زندگیم حاکم کنم، نگاه و تفکری که زندگی‌ها را نجات می‌دهد.

وی یادآور شد: از همه به ویژه نوجوانان و جوانان می‌خواهم این تفکر بسیجی را سرلوحه زندگی‌هایشان قرار داده و در مسیر شهدا گام بردارند، گام‌هایی که به ضلالت ختم نمی‌شود.

این مدرسه 12 شهید در سنین 16 تا 18 سال را تقدیم انقلاب و ایران کرده که همگی پسر رشید یک خانواده، نازدانه یک مادر و پشت گرمی یک پدر بودند، مگر می‌شود از اینها از تاثیری که بعد از رفتنشان بر خانواده‌ها تحمیل شده، سخن نگفت، حقیقت این است که تحمیل جنگ تحمیلی بر خانواده‌ها هنوز ادامه دارد و طبق وعده خداوند تا زمانی که مادری داغدار باشد و یا اشکی از این شهادت‌ها بر گونه پدری جاری شود و تا زمانی که کودکی بار رنج یتیمی را به دوش می‌کشد، عذاب مسببانش ادامه خواهد داشت، این وعده خداوند است؛ وعده‌ای که تخلف نمی‌پذیرد.

زهرا حمیدی، خبرنگار ایکنای خراسان‌جنوبی

انتهای پیام
captcha