به گزارش ایکنا از خراسان جنوبی، 92 سال سن دارد، اما هر طور که شده نماز را در مسجد میخواند، میگوید تمام سفارش پدر و مادرم همین خواندن نماز اول وقت بود؛ چراکه به زندگی برکت میدهد.
به سختی راه میرود، با همسرش زندگی میکند و زندگی ساده و بیآلایشی دارد. با اینکه دستانش میلرزد اما دستگیر زندگیهای بسیاری شده، از سر و سامان دادن زوجها تا رفع دعواها و کشمکشها.
اهالی محله او را با نام بابای دستگیر میشناسند؛ چراکه هر جا هر مشکلی باشد، با هر سختی که شده خود را میرساند و تمام تلاشش را برای حل مشکلات میکند؛ از توزیع سبدهای غذایی تا دستگیری از نیازمندان.
درست است که به گفته خودش مانند روزهای جوانی چابک نیست، اما پیری و روزهای کهنسالی نتوانسته لحظهای او را از فکر کمک به دیگران دور سازد.
با او هم کلام میشوم، صایش میلرزد، بر روی مبل در خانهای ساده کنار همسرش مینشیند. محمدعلی حسینزاده، از روزهای جوانیاش میگوید؛ از روزهایی که خمیرگیر نانوایی بود و بالاخره با سعی و تلاش توانست برای خود یک نانوایی بخرد و این تمام آرزوی محمدعلی جوان بود.
اما آرزوهای بابای دستگیر محله به اینجا ختم نمیشود، او تمام روزهای جوانیاش را صرف کمک به دیگران میکند و هرجا که به کمکش احتیاج بود خود را میرساند و حال که به سن پیری رسیده نیز دستگیر جوانان شده است.
قبلاً ساکن تهران بود، خانهاش در تهران همیشه پر از مهمان بود، هر بیرجندی که چند روزی را میخواست در پایتخت بگذراند، به خانه حاج محمدعلی میرفت، درب خانه او به گفته خودش به پیروی از حضرت علی(ع) همیشه به روی مردم باز است.
حسینزاده، پس از گذران هفتاد سال از روزهای زندگیاش تصمیم میگیرد از تهران به زادگاهش بیرجند بازگردد. پس خانهاش را که تنها داراییاش است، در تهران میفروشد و در بیرجند خانهای تهیه میکند. اندکی از مبلغ خرید خانه اضافه میآید و او تصمیم میگیرد برای یک عمر پسانداز و سرمایهگذاری بلندمدت کند.
از اطرافیانش میخواهد هر کار خیری که به این پول نیاز است را به او معرفی کنند تا اینکه متوجه میشود مسجدی در محلهاش نیازمند کمک و بازسازی است، تصمیمش را قاطع میگیرد و یک و نیم میلیارد تومان به مسجد کمک میکند.
او معتقد است یکی از مکانهای اصلی برای پیشبرد اهداف اسلامی مساجد هستند و اگر به مساجد رسیدگی شود و جایگاه اصلی خود را بیابند، بسیاری از معضلات حل خواهد شد. بالغ بر 500 خانوار در این محله زندگی میکنند و این مسجد میشود پناهگاه راز و نیاز و عاشقانههایشان با خدا و هر روز این راز و نیاز اندوختهای برای حاج محمدعلی است.
سخنمان که به نیمه رسید، صدای اذان از گلدستههای مسجد شنیده شد و حاج محمدعلی گفت باید نماز بخوانم. همراه او تا مسجد رفتیم. نماز عاشقانهاش را خواند، پس از نماز روضهای زیر لب برای حضرت عباس(ع) خواند. از او پرسیدم آرزویت چیست، بدون مکث پاسخ داد: آرزویم این است که نوای روضه عاشورا را در گوش مسجدی که قصد بازسازی آن را دارد، بشنود.
در حالی که بغض گلویش را میفشارد از دستگیری حضرت علی(ع) و حوادثی که بر ائمه معصوم(ع) در عاشورا حادث شد، سخن میگوید و دوست دارد در راه این مکتب قدم بردارد.
خداوند در آیه 18 سوره توبه میفرماید: «إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ؛ منحصرا تعمیر مساجد خدا به دست کسانی است که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و نماز به پا دارند و زکات مال خود بدهند و از غیر خدا نترسند، پس امید است که از هدایتیافتگان راه خدا باشند». در این آیه ویژگی افرادی که به آباد کردن مسجد میپردازند مشخص شده، ویژگیهایی که در هر فردی پیدا نمیشود.
او و انسانهایی چون او سرمایه جاودان یک کشورند، انسانهایی که از خود و دلخوشیهای دنیایی میگذرند تا دستی را بگیرند.
زهرا حمیدی، خبرنگار ایکنای خراسانجنوبی
انتهای پیام