رضا اسماعیلی، عضو هیئت علمی گروه مدیریت و برنامهریزی فرهنگی دانشگاه آزاد اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه جوامع معمولاً در موقعیتهای بحرانی واکنشهای هیجانی و احساسی از خود نشان میدهند، اظهار کرد: جامعه ایران چون تجربه طولانیتری در زمینههای توأم با احساسات دارد، واکنش آن متفاوتتر است و با توجه به اینکه بارها حوادث سخت و غیرمترقبه را پشت سر گذاشته و تجربه جنگ و امثال آن را دارد، با شرایط متفاوتی مواجه است و حتی گاه با مسائل به صورت طنز برخورد میکند. عمدتاً واکنشهای هیجانی مبتنی بر ترس، درهم ریختگی و آشفتگی اجتماعی، از پیامدهای مواجهه یک جامعه با موقعیتهای بحرانی است.
وی افزود: مرحله اول مواجهه با بحران، سازگاری با آن و پذیرش به عنوان یک واقعیت است و مرحله بعدی شامل کنترل و مدیریت میشود. جامعه ایران چون تجربهای طولانی از بحرانهای متعدد دارد، قدرت سازگاری و انطباقش با بحرانها به مراتب بالاست و در مواقعی که بحران به نقطه اوج میرسد، میزان همدلی، همکاری و مساعدتهای اجتماعی در جامعه افزایش مییابد، اما در عین حال با پسلرزههای وسیع روانی و اجتماعی بعد از بحران نیز مواجه میشود، چون همه اقشار و ظرفیتهای اجتماعی در خدمت حل بحران قرار نمیگیرند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اصفهان اضافه کرد: برخی از اقشار اجتماعی حتی بحران را به یک صنعت و بازار تبدیل کرده و از فرصتهایی که بحران برای آنها به وجود میآورد، بهرهبرداری میکنند. البته اکثریت مردم جامعه در موقعیتهای بحرانی، همکاری و همیاری بیشتری از خود نشان میدهند، اما عموماً در جوامعی مثل ما، شدت و تبعات پسلرزههای بحران پیچیدهتر از زمان تجربه بحران است.
اسماعیلی در خصوص واکنش جامعه به بحران شیوع کرونا گفت: تا زمانی که این مسئله حالت جهانی پیدا نکرده بود، جامعه ایران خیلی آن را جدی نمیگرفت، اما وقتی حالت همهگیری جهانی پیدا کرد، جامعه ایران نیز با جدیت بیشتری با آن مواجه شد، چنانکه در ایام تعطیلات نوروز و به خصوص روزهای ۱۲ و ۱۳ فروردین بیشترین همکاری و همیاری را برای مقابله با بحران از خود نشان داد. در اوایل بروز بحران، بخشهایی از جامعه آن را پدیدهای سیاسی میدانست که از سوی برخی نیروهای سیاسی سازماندهی شده است تا برخی جریانهای سیاسی را از گردونه خارج کنند، اما وقتی به عنوان واقعیتی پزشکی با این بحران مواجه شد و مدیران کلان و مسئولان نیز واکنشهای بهتری نشان دادند، میزان همیاری و همکاری جامعه افزایش یافت.
وی ادامه داد: با ازسرگیری مشاغل و حضور پلکانی مردم در صحنه اشتغال و فعالیتهای اقتصادی، دوباره این جایگاه مقداری افت کرد و به جز بخش بهداشت و درمان، تقریباً همه مسئولیتها بر دوش مردم قرار دارد و آنها هستند که بیشترین وزن و فشار این وضعیت را متحمل میشوند. بخش بهداشت و درمان به عنوان یک بخش دولتی فشار بسیار وسیعی را تحمل کرده است و بخشهای دیگر کمتر پذیرش بار بحران را عهدهدار شدهاند.
این پژوهشگر فرهنگی و اجتماعی بیان کرد: برخی از آسیبهای اجتماعی به صورت غیرمستقیم از بحران کرونا متأثر شدهاند، آن هم به واسطه شرایط اقتصادی به وجود آمده، از دست رفتن فرصتهای شغلی، کاهش میزان اشتغال و نیز کاهش درآمد اقشار پایین جامعه که باعث افزایش آسیبهای اجتماعی در این زمینه شده است. همچنین به صورت مستقیم تحت تأثیر شیوع کرونا شاهد افزایش مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی ناشی از باور نادرست در خصوص رابطه میان مصرف الکل و عدم ابتلا به کرونا، افزایش تنشها و تعارضات خانوادگی و افزایش میزان خشونتهای اجتماعی هستیم. وقتی فقر و بیکاری گسترش پیدا میکند و در کنار آن بخشی از زندانیان نیز آزاد میشوند، انحرافات و جرایمی مثل سرقت و ناامنی اجتماعی افزایش مییابد، چون هم کرونا و شرایطی که شیوع این ویروس به وجود آورده و هم آزادسازی زندانیان، تشدیدکننده آسیبهای اجتماعی به طور کلی بوده است.
وی اظهار کرد: وضعیتی که با آن مواجه میشویم این است که جامعه به دلیل کمرنگ شدن و حذف بسیاری از مناسکها و مراسم تا حدودی به سمت کاهش ارتباطات اجتماعی حرکت میکند، اصطلاحاً افراد به لاک خود فرو میروند و در پروسه بعدی وارد فرایند کاهش اعتماد اجتماعی میشوند. اگرچه در حال حاضر شاهد افزایش اعتماد اجتماعی هستیم، اما در آینده یکی از پسلرزههای کرونا این است که اعتماد اجتماعی کاهش مییابد.
اسماعیلی در خصوص نحوه مواجهه با آسیبهای اجتماعی در دوران پساکرونا، گفت: در اینباره سیاستگذاریهای اجتماعی جدیدی لازم است، چون جامعه دچار آسیبهای جدی شده و بنابراین نیازمند بازسازی اجتماعی است. توجه بیشتر دولتها و حکومتها به موضوع بهداشت و درمان و سلامت روانی و اجتماعی بسیار مهم است و همچنان باید استراتژی سلامت را مبنا و محور قرار دهیم. از طرف دیگر، کاهش شکافهای اقتصادی و اجتماعی نیز حائز اهمیت است، چون کرونا در درازمدت باعث افزایش شکافهای طبقاتی، اقتصادی و اجتماعی میشود و نظم و تعادل اجتماعی به واسطه افزایش این شکافها تا حدودی از بین میرود؛ به همین دلیل اتخاذ راهبردهای توسعه اجتماعی اشتغالمحور و توجه ویژه به اقشار فقیر و بازمانده از توسعه و دهکهای پایین درآمدی بسیار مهم است. چتر حمایتی که برای اقشار محروم باید مورد توجه قرار بگیرد، با حالتهای تک منظورهای جوابگو نخواهد بود، یعنی باید پنجره حمایتی واحد از این اقشار شکل بگیرد و دولت و حکومت برای اقشار حقوقبگیر و فقیر، برنامهها و حمایتهای ویژهای را در نظر بگیرند تا بتوان به حلوفصل آسیبها پرداخت.
انتهای پیام