یکی از چالشهای مهم در عرصه بینالملل، تفرقه میان پیروان مذاهب مختلف اسلام است؛ به گونهای که دشمنان تلاش کردهاند که نگاه غیرمسلمانان را به مسلمانان تغییر و اسلامهراسی را ترویج دهند.
از سویی ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی و دیگر مذاهب اسلامی سبب عدم اتحاد پیروان این مذاهب با یکدیگر میشود که بر همین اساس قدرت مقاومت و ایستادگی در برابر دستاندرکاران تفرقهافکنی را از دست میدهند و ناچار به تسلیم در برابر خواستهها و سیاستهای آنها هستند. در همین باره به گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین محمدسعید بهمنپور، معاون سابق کالج اسلامی لندن، پرداختیم. متن این گفتوگو از نظرتان میگذرد؛
ایکنا ـ برای شروع بفرمایید که نگاه قرآن به موضوع تفرقهافکنی چیست؟
نگاه قرآن درباره وحدت و تفرقهافکنی عامتر از آن است که ما تصور میکنیم. قرآن معرف وحدت در میان همه ادیان است، نه فقط وحدت در یک دین. آیات بسیاری از سورههای قرآن همچون انبیاء و مؤمنون به این مبحث اشاره دارند. آنجا که خداوند متعال میفرماید: «اِنَ هذِهِ اُمَتُکُم اُمَةً وَحِدَةً وَ اَنَا رَبُکُم فَاعبُدون؛ اين است امت شما كه امتى يگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستيد.»(انبیاء، 92) خدا تأکید دارد که همه شما از زکریا، موسی و عیسی و ... یک امت هستید.
همچنین آیه «فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُراً کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ؛ تا كار [دين]شان را ميان خود قطعه قطعه كردند[و] دسته دسته شدند هر دستهاى به آنچه نزدشان بود دل خوش كردند.»(مؤمنون، 53) میفرماید که خداوند یک دین واحد دارد که از ابتدا به حضرت آدم نازل شد و تاکنون هم ادامه دارد. آنچه به پیامبر اکرم(ص) گفته شده است، برای پیامبران پیش از وی نیز مطرح شده بود. ولی پیروان ادیان این دین واحد را فرقه فرقه و تبدیل به حزب کردند. خدا از این ادیان به عنوان احزاب یاد میکند. به فرموده خداوند، هر حزبی به آنچه دارد دلخوش است و پیروان آنها فراموش کردند که خدا یک دین واحد بیشتر ندارد و باید وحدت را حفظ کنند و به همه انبیاء ایمان بیاورند.
در پایان سوره بقره آمده است: «لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ؛ فرقی میان پیامبران نیست.» وحدت میان پیروان دین اسلام بزرگتر میشود. در این دین نیز کسانی که حول یک محور قرار گرفتند و آن پیامبر اکرم(ص) بود نیز دچار تفرقه شدند. در اسلام نیز افراد تبدیل به چند حزب شدند که هر کدام به آنچه دارند شادند.
در میان امتهای گذشته تفرقه وجود داشت و خداوند هشدار داد، ولی ابنای بشر باز هم دچار تفرقه شدند. خدا فرمود مانند کسانی نباشید که با وجود اینکه بینات را برای آنها فرستادم، باز هم در گذشته دچار تفرقهگرایی شدند. در جای دیگری از قرآن خطاب به رسولالله(ص) میفرماید که در ادیان گذشته این کارها را کردند و دین تکهتکه شد. تو اصلاً مانند آنها نخواهی بود و امت تو نباید این طور باشد.
وحدت موضوعی است که نه فقط از منظر قرآن و حدیث، بلکه از نظر عقل نیز مسئله مهمی است. امتهای گذشته به این دلیل دچار تفرقه شدند که به گفته پیامبرشان عمل نکردند و هر کس به نظر خود توجه کرد.
مسلمانان معتقدند که قرآن کریم رشته وحدت آنهاست. همه ما به قرآن کریم ایمان داریم، ولی باز هم دچار اختلافیم؛ بنابراین متن قرآن نمیتواند سبب وحدت ما باشد. همان طور که امام صادق(ع) فرمود که اگر قرآن وحدت ایجاد میکرد، چرا ما این همه با هم اختلاف داریم؛ مفسر قرآن کریم باید وحدت را ایجاد کند که بسیاری از مسلمانها این موضوع را نپذیرفتند و تفرقه ایجاد شد. ممکن است گروههای مخالف بگویند که شما گروهی هستید که تفرقه میکنید. شیعیان معتقدند که عامل وحدت امیرالمؤمنین و اهل بیت(ع) هستند. نباید دچار تفرقه شویم و باید مراقب باشیم. نباید با افرادی که بر این اعتقاد نیستند نزاع و مجادله کنیم، زیرا وحدت از میان میرود. اکنون تفرقه در جهان اسلام مسئلهای تاریخی شده که نمیتوان آن را حل کرد.
ایکنا ـ مکتبهای فقهی و فرقههای گوناگونی در اسلام وجود دارد. فرقهگرایی چه آسیبی به مسلمانان وارد میکند؟
مکتب فقهی و کلامی با فرقهگرایی تفاوت دارد. مکاتب فقهی و کلامی در اثر اعتقاد عقاید و فهم ایجاد میشود که البته مسئلهای نیز نیست. انسانها نمیتوانند یک متن و یک مسئله را به صورت مشابه ببینند و مانند هم درک کنند. اگر امامی یک موضوع را توضیح دهد، همه باید پیرامون آن امام وحدت داشته باشند، ولی حتی در بین شیعیان نیز دیده میشود که درک متفاوتی حتی از خود امامت و قرآن میشود و تفاسیر مختلفی از کلامالله در بین شیعیان و اهل تسنن وجود دارد.
معتقدم که تفاوت فرقهگرایی با مکاتب فقهی و کلامی در مسائل نظری و اندیشهای است که ایرادی هم ندارد؛ در مکاتب افراد نظراتشان را میگویند، ولی در نهایت با یکدیگر جدال نمیکنیم، به تکفیر هم نمیپردازیم و همدیگر را عضو یک خانواده میدانیم، در حالی که در فرقهگرایی متفاوت است. پیروان فرقهگرایی بدون اندیشه و نظر، طرف مقابل را تکفیر میکنند و وی را خارج از دین میدانند که آفت دین به شمار میرود.
بروز اختلاف بر سر مسائل فقهی و کلامی امری طبیعی است و در این باره نمیتوان کاری کرد. باید به رشد فکری برسیم تا بتوانیم این اختلافات را هضم کنیم و همه پیرامون یک محور و برای تعالی جامعه متحد شویم. در عین حال، فرقهگرا و به دنبال تکفیر نباشیم و به هم توهین نکنیم.
ایکنا ـ در کنار شبکههای ماهوارهای، که ابزار دشمن برای ضربه زدن به جهان اسلام است، از چه ابزارهای دیگری میتوان بهره گرفت؟
برخی شبکههای ماهوارهای تبلیغی ترویجی، افراطگرایی را میان اهل سنت و شیعیان ترویج میکنند. این شبکهها از طرف کسانی که به اصطلاح شیعه هستند اداره میشوند و کارشان توهین و ناسزا گفتن و تشدید تفرقه است که به نفع هیچ کس نیست. اگر ما به مقدسات یک مذهب و فرقه دیگر توهین کنیم، پیروان آن مذهب و فرقه نیز به مقدسات ما توهین میکنند. از سویی این اقدام منجر به دشمنتراشی میشود و از آنها به عنوان کانالهای تلویزیونی شیعهنما یاد میکنیم.
صحابه رسول خدا(ص) مورد احترام شیعیان نیز هستند، زیرا اسلام را نشر دادند و قرآن را حفظ کردند. البته از برخی صحابه به دلیل عملکردشان انتقاد میکنیم، ولی به این معنی نیست که با آنها مخالفیم. توهین ما به صحابه غیر از اینکه دشمنی را زیاد کند، ثمری به همراه ندارد. وقتی این اقدام در برخی شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای شیعهنما صورت میگیرد، عدهای که در پاکستان و هند آن را میبینند، تحریک میشوند و ممکن است حتی دست به خشونت، قتل و آسیب زدن به شیعیان بزنند.
عکس این مطلب نیز صادق است؛ وقتی اهل سنت، شیعیان را تکفیر میکنند و ناسزا میگویند، در پیروان این مذهب نیز احساس فرقهگرایی رشد میکند. بر این اساس اگر چنین اقدامی توطئه دشمنان هم نباشد، جهالت محض دوستان است.
البته ظن قوی داریم که بسیاری از این شبکهها از لحاظ مالی و امکانات از سوی سازمانهای مخفی غیراسلامی پشتیبانی میشود، چرا که تفرقه در جهان اسلام به نفع آنهاست و نمیخواهند در خاورمیانه و میان کشورهای جهان اسلام صلح و دوستی برقرار باشد. این گروه تمایل دارند که شیعه و سنی یکدیگر را بکشند و آنها در اثر این واقعه سود ببرند. در این شرایط بازیگر پشتیبان به عنوان میانجی عمل میکند و میگوید که مردم مسلمان عقبافتاده و وحشی هستند و نمیتوانند کشور خود را اداره و مدیریت کنند. در واقع افرادی که تفرقهافکنی را با استفاده از ابزارهایی مانند رسانهها پیش میبرند، در راستای پیشبرد منافع شخصی و ملی خود، که مشروع هم نیست، فعالیت میکنند و باید مراقب رفتار و توطئههای آنان باشیم.
ایکنا ـ بهترین راهکار قرآنی برای مقابله با تفرقهافکنی دشمن چیست؟
بهترین راهکار برای دفع این مسئله، ایجاد دوستی است. اگر اهل تسنن به شیعیان ناسزا گفتند و توهین کردند، ما مقابله به مثل نکنیم؛ ناسزا نگوییم، فحش ندهیم و سعی کنیم با استدلال و نظر بحث را پیش ببریم. از قدیم هم این سنت وجود داشته است، علمای بزرگ اشعری (کسانی که در برابر خردگرایان معتزلی بر قرآن و سنت تأکید دارند)، ماتریدی (پیروان محمد بن محمود ماتریدی سمرقندی که با معتزله دشمن و با اشاعرهها اختلاف کمتری داشتند)، شیعه و معتزلی (از جریانهای اصلی کلامی اهل سنت که خرد را به تنهایی برای پیروی از اسلام کافی میدانستند) با هم به بحث و صحبت میپرداختند و یکدیگر را تکفیر نمیکردند.
برای مثال در زمان شیخ مفید در بغداد، علمای بزرگ اشعری، شیعه و معتزلی به یکدیگر احترام میگذاشتند. از وقتی سلفیگری رواج پیدا کرد، تفرقهافکنی اشاعه پیدا کرد.
سلفیگری با مذهب اهل سنت تفاوت دارد. آنها مسلمانان سنیمذهب را نیز که به سلفیگری معتقد نباشند کافر میدانند. سلفیگری بر ضد اشعریهاست که به علمای این مذهب توهین میکنند و کلام را علم ضلالت میدانند. سلفیها مکاتب فقهی چهارگانه را قبول ندارند. آنها معتقدند هر کسی هر آنچه را درباره دین فهمید کافی است. برای همین میبینیم که یک جوان 25 ساله فتوا میدهد و دستور قتل و ضرب و شتم صادر میکند. بر همین اساس راهکار مقابله با فرقهگرایی این است که به علم کلام در میان مسلمانان توجه بیشتری شود، زیرا پای استدلال و بحث به میان میآید و دیگر صحبتی از تکفیر نیست.
اشعریها از نظر فکری به شیعیان شباهت بسیاری دارند. پیروان این فرقه در بسیاری از امور اساسی با شیعیان اختلاف نظر دارند، ولی استدلال و بحث میکنند و تفکر هر دو طرف رشد میکند.
یکی دیگر از راههای مقابله با تفرقهافکنی، پشتیبانی و حمایت از بحثهای علمی بین شیعه و سنی است؛ البته نه به این معنی که شیعیان درصدد شیعه کردن سنیها و بالعکس باشند، بلکه نظرات یکدیگر را بفهمیم.
در همین رابطه خالی از لطف نیست به نامهای که آیتالله العظمی سیستانی برای مسلمانان در غرب نوشته بود اشاره کنم که گفته بود حتماً باید روابطتان را با اهل سنت غیرسلفی تحکیم کنید زیرا همین موضوع باعث از میان رفتن تفرقهگرایی میشود. در واقع هر چه میزان استدلال و تبادل آرا میان مسلمانان فارغ از هر فرقه و مذهبی بیشتر شود، وحدت نیز افزایش مییابد.
گفتوگو از آزاده غلامی
انتهای پیام