به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه رهیافت انقلاب اسلامی، مقالاتی با عناوین «مقایسه تحلیلی عملکرد نظارتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی طی ادوار اول تا دهم»، «ریشههای شکلگیری دولت پریبندال در ایران در دوره پهلوی دوم»، «بازنمایی امنیت اجتماعی در برنامههای توسعه پس از انقلاب اسلامی»، «رویکرد جمهوری اسلامی ایران به توانمندسازی زنان در حوزههای توسعه پایدار تحت تأثیر سازمانهای بینالمللی (مطالعه موردی یونسکو)»، «نئومرکانتیلیسم آمریکا، مواضع ج. ا. ا؛ و نقش قطر در بحرانهای منطقهای در خلیج فارس»، «جایگاه حکمرانی خوب در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران و اندیشه امام خمینی (ره)»، «نقش سازه مفهومی لیبرالیسم در صورتبندی گفتمان اصلاحات در ایران؛ رویکردی انتقادی» و «نسبت قاعده فقهی «حرمت تنفیر از دین» با حکم حکومتی در حکومت اسلامی» منتشر شده است.
مقایسه تحلیلی عملکرد نظارتی نمایندگان مجلس شورای اسلامیطی ادوار اول تا دهم
در طلیعه نوشتار «مقایسه تحلیلی عملکرد نظارتی نمایندگان مجلس شورای اسلامیطی ادوار اول تا دهم»، میخوانیم در این نوشتار سعی شده است به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که نمایندگان هر یک از ادوار اول تا دهم مجلس شورای اسلامیبه لحاظ وظایف نظارتی چه عملکردی از خود نشان دادهاند و ترکیب سیاسی مجلس به عنوان یکی از مهمترین متغیرها چه تأثیری بر این امر داشته است؟ فرض پژوهش بر این است که مجالسی که اکثریت نمایندگان آن همسو با دولت هستند از عملکرد نظارتی ضعیفتری نسبت به مجالس غیر همسو برخورداراند. روش این پژوهش به صورت مطالعه تطبیقی کمیاست که با جمعآوری اطلاعات به شیوهی کتابخانهای و اسنادی و با استفاده از آمارهای توصیفی انجام شده است. یافتههای پژوهش حکایت از آن دارد که در روند کلی تغییرات آماری مربوط به عملکرد نمایندگان، ترکیب سیاسی عامل تعیین کننده نبوده و متغیرهای وابسته به زمان از تأثیر بیشتری برخورداراند. همچنین هر چند ادوار مختلف مجلس عملکردهای متفاوتی از خود به ثبت رسانده اند لیکن در نگاه کلی میزان استفاده از ابزارهای نظارتی به مرور زمان افزایش یافته است.
ریشههای شکلگیری دولت پریبندال در ایران در دوره پهلوی دوم
نویسنده مقاله «ریشههای شکلگیری دولت پریبندال در ایران در دوره پهلوی دوم» در طلیعه نوشتار خود آورده است این مقاله ریشههای شکل گیری دولت پریبندال در ایران در دوره پهلوی دوم را تحلیل میکند. دولت پریبندال به مثابه یکی از مصادیق دولتهای فاسد، گونهای از دولت است که در آن نخبگان قدرت و کارگزاران حکومت، حقوقی مازاد بر حقوق خود را در سطح سیستم سیاسی مطالبه میکنند. مقاله حاضر بر این پرسش اصلی تمرکز میکند که «ریشههای شکل گیری دولت پریبندال در زمان پهلوی دوم چیست؟» فرضیه مقاله ریشههای شکلگیری چنین دولتی را در عوامل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میپندارد. نوع تحقیق کیفی و رویکرد مقاله توصیفی-تحلیلی و روش تحقیق مبتنی بر تحلیل اسنادی است. یافتهها حاکی است که شکل گیری دولت پریبندال در دوره پهلوی دوم واجد ریشههای متنوع فرهنگی شامل نظام ادراکات نخبگان و فرهنگ سیاسی آمریت–تابعیت مبتنی بر کلاینتالیسم (حامیپروری)، اجتماعی ناشی از بحران سرمایه اجتماعی( اعتماد)، سیاسی شامل بحران مشروعیت و نیز ریشه اقتصادی ناشی از رانتیریسم (دولت تحصیلدار یا دولت با درآمدهای نفتی) و دولت بزرگ بوده است.
بازنمایی امنیت اجتماعی در برنامههای توسعه
در طلیعه نوشتار «بازنمایی امنیت اجتماعی در برنامههای توسعه پس از انقلاب اسلامی» میخوانیم داشتن یک جامعه امن از مهمترین دغدغههای هر حکومتی تلقی میشود و جامعه و نظام سیاسی با برنامههای توسعه کشوری به عنوان سیاستگذاری کلان در پی تحقق مولفههای امنیت اجتماعی هستند. هدف از این پژوهش بازنمایی مولفههای موثر در تحقق امنیت اجتماعی در برنامههای چهارم، پنجم و ششم توسعه با روش پژوهش داده بنیاد از طریق تحلیل متون برنامههای توسعه کشور است. یافتههای پژوهش نشان میدهد سه برنامه توسعه چهارم، پنجم و ششم در چهار مقوله هویت، قانون، اعتماد و علم با راهبردهای متفاوتی به امنیت اجتماعی رسیدهاند. نتایج نشان داد برنامه چهارم توسعه با رویکرد ایجابی، برنامه پنجم با رویکردی سلبی و برنامه ششم با رویکردی سلبی و ایجابی به امنیت اجتماعی پرداخته اند.
جایگاه حکمرانی خوب در اسناد بالادستی
نویسنده مقاله «جایگاه حکمرانی خوب در اسناد بالادستی جمهوری اسلامیایران و اندیشه امام خمینی (ره)» در چکیده نوشتار خود آورده است انقلاب اسلامیایران در سال 1357 پایانی بود بر حکومتهای ستم شاهی در ایران و پس از آن نیز قانون اساسی به عنوان میثاق ملی با رای اکثریت تصویب گردید و به دنبال آن جمهوری اسلامی برای تحقق اهداف انقلاب اسلامیشکل گرفت.از سوی دیگر الگوی حکمرانی خوب مفهوم جدیدی است برای شکل گیری توسعه پایدار که نظر به گذار به نگاه کیفی بجای نگاه کمی به دولتها دارد و از سوی سازمانهای بین المللی به ویژه بانک جهانی و سازمان ملل برای آن شاخصهایی در نظر گرفته شده است.در این مقاله تلاش میشود به این پرسش پاسخ داده شود که حکمرانی خوب در اسناد بالا دستی چگونه دیده شده است؟ آیا قانون اساسی جمهوری اسلام تضادی با این شاخصها دارد؟ آیا در اندیشه سیاسی بنیانگذار انقلاب اسلامیامام خمینی(ره) به مولفههای حکمرانی خوب توجه گردیده است؟ در پاسخ به این سئوالات با به کارگیری مطالعات اسنادی و کتابخانهای این فرضیه برجسته میشود که قانون اساسی جمهوری اسلامیهیچ تضاد مبنایی با این شاخصها نداشته و قابلیتهای مناسبی برای بهبود و ارتقای این شاخصها وجود دارد .همچنین در اندیشه سیاسی امام خمینی نیز بسیاری از مولفههای حکمرانی خوب مورد تاکید بوده است موئد اثبات فرضیه پژوهش خواهد بود.
قاعده فقهی «حرمت تنفیر از دین»
در چکیده مقاله «نسبت قاعده فقهی «حرمت تنفیر از دین» با حکم حکومتی در حکومت اسلامی» میخوانیم این مقاله با محوریت قرار دادن قاعده ایجابی حرمت تنفیر از دین و تعمیم دادن حکم این قاعده به موضوعاتی که عامل دین گریزی میشود، درصدد است تا با ارائه دلایلی عقلی و نقلی پاسخی برای برخی مشکلات و مسائل مستحدثه که در زمانه امروزی در جامعه اسلامیرخ میدهد، بیابد. همچنین در این مقاله نشان داده میشود که حکم حکومتی در پارهای از مواقع بر احکام اولیه اسلامینیز اولویت دارد، زیرا حکم حکومتی خود از احکام اولیه اسلامیو ناظر بر تحولات جاری جامعه اسلامیاست. در همین راستا، پژوهش حاضر این سؤال را پیش میکشد: اگر اجرای حکمیاز احکام اولیه اسلام باعث انزجار عموم (اعم از پیروان دین، غیر دین داخل یا خارج حاکمیت اسلامی) گردد میتوان با حکم حکومتی مانع از اجرای آن شد؟ فرضیه مقاله این است: با توجه به اینکه حکومت اسلامیاز احکام اولیه اسلامیمحسوب میشود، میتوان با توسل به حکم حکومتی و بهرهگیری از قاعده فقهی مصلحت، تزاحم میان احکام اولیه و حرمت تنفیر از دین را حل کرد.
سازه مفهومیلیبرالیسم در صورتبندی گفتمان اصلاحات
در طلیعه نوشتار «نقش سازه مفهومیلیبرالیسم در صورتبندی گفتمان اصلاحات در ایران؛ رویکردی انتقادی» آمده است این پژوهش به بررسی نقش سازه مفهومیلیبرالیسم در شکلگیری و صورتبندی گفتمان اصلاحات در ایران طی سالهای 1376 تا 1384 از منظری انتقادی میپردازد. سؤال اساسی که مطرح میشود این است که نقش سازه مفهومیلیبرالیسم در شکلگیری و تداوم گفتمان اصلاحات در ایران تا چه اندازه مؤثر بوده است؟ فرضیه اساسی پژوهش حاضر این است که گفتمان اصلاحات در برخی موضوعات همانند حاکمیت قانون، جامعه مدنی، مردمسالاری، حقوق شهروندی و آزادیهای مدنی تحتتأثیر آموزههای لیبرالیسم در غرب بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که هرچند گفتمان اصلاحات در برخی زمینهها با موفقیتهایی همراه بوده است، اما به دلیل وجود خرده گفتمانهای آزادی، حقوق برابر، مردمسالاری دینی و حاکمیت قانون در متن آموزههای انقلاب اسلامینتوانست گفتمان متفاوتی از انقلاب اسلامی ایران تولید و به جامعه ایرانی عرضه کند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و فیشبرداری به روش کتابخانهای انجام شده است.
انتهای پیام