به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین یزدانپناه، مدیرگروه عرفان مجمع عالی حکمت اسلامی، امروز، ۱۹ آبانماه، در ابتدای نشست «نسبت میان عقل و دین و شهود در سنت معقول اسلامی» به تعریف سنت معقول اسلامی پرداخت و گفت: هر چه در چارچوب عقاید و اخلاق مورد بررسی قرار میگیرد، ذیل سنت معقول درنظر گرفته میشود و دربرگیرنده کلام، فلسفه، حکمت عملی، عرفان نظری و عملی است.
وی با اشاره به جایگاه فلاسفه اسلامی نخستین همچون «فارابی» و «ابنسینا» در شکلگیری و تقویت ارتباط عقل و دین، تأکید کرد: فارابی مباحث کلان کلامی را در فلسفه حل کرد و مسیر را برای بوعلی هموار ساخت که بسیاری دیگر از مباحث دینی را از طریق استدلال عقلانی حل کند. در عین حال، ابنسینا در نمط نهم توانست ارتباط بسیار خوبی با عرفان برقرار کند.
استاد فلسفه و عرفان ادامه داد: شیخ اشراق پس از ابنسینا توانست با استفاده از نظام نوری به حکمت نظری نزدیک شود و حتی از نظر روشی نیز فلسفه را به عرفان نزدیک کند.
یزدانپناه در بخش دیگری از سخنانش با تبیین جایگاه صدرا در نسبت میان عقل و دین و شهود، تصریح کرد: ملاصدرا تقارب میان این سه مفهوم ایجاد کرد و نوعی عینیت را نیز در این مسیر ایجاد کرد و به درک و تبیین اتحاد میان عرفان و برهان و قرآن نایل آمد.
وی ملاصدرا را اوج قله این اتحاد دانست و ادامه داد: پس از ملاصدرا، شاهد نسلهایی از اندیشمندان اسلامی هستیم که به جمع میان این سه پرداخته، در عین پایبندی به عقل و استدلال، کاملاً به متن دینی وفادارند و در عین حال شهود را نیز معتبر دانسته، از آن نیز بهره میبرند. از میان معاصران میتوان به «علامه طباطبایی» و «علامه حسنزاده» اشاره کرد که با جمع میان این سه، دریچههایی از علم و معرفت بر طالبان حقیقت گشودهاند.
انتهای پیام