به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از گیلان، دین اسلام برای همه زوایای زندگی بشر برنامه دارد و تعادل در همه امور را به پیروان خود توصیه میکند، از طرفی استفاده و بهره مشروع از نعمتهاى الهی و زیباییهاى زندگى را جایز دانسته و از سویی دیگر اسراف و زیادهروى و ضایع کردن نعمتها را حرام و ناروا مىداند.
هر مسلمانی به تناسب امکانات، توانایى و کارآیى خود در برابر جامعه مسئولیت دارد و این مسئولیتپذیری او را دارای صفات نیک اخلاقی میگرداند، در غیر این صورت فرد اسرافکار خواهد بود و از اجراى مسئولیت و تعهدات اجتماعى خود بازمىماند و دچار عادتهای سوء اخلاقی میشود که از این رهگذر بر پیکر جامعه ضربه مىزند.
خداوند امر به عدالت و احسان مىکند و طبعاً صاحبان عدالت را دوست مى دارد و از آنجا که اسرافکاران از این فرمان سرپیچى کرده و بیعدالتى در مصرف را پیشه خود ساختهاند قهرا مورد خشم و دشمنى خداوند قرار خواهند گرفت؛ لذا قرآن میفرماید «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً، إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینِ وَ کانَ الشَّیطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً؛ و حق نزدیکان را بپرداز و (همچنین) مستمند و وامانده در راه را، و هرگز اسراف و تبذیر مکن؛ چراکه تبذیرکنندگان برادران شیاطینند و شیطان کفران نعمتهاى پروردگارش کرد»(اسراء 26 – 27).
اسراف کردن عملی مخالف سادهزیستی و راهی برای گستردن دامهای شیطان است، زیرا اسراف موجب زیادهروی و زیادهروی موجب زیادهخواهی میشود؛ زیادهخواهی هم انسان را به خود مشغول کرده و از یاد خدا غافل میکند.
واژه اسراف بیش از 23 بار در آیات متعدد قرآن به اشکال مختلف بهکار رفته است و این واژه به معنای هرگونه کوتاهی، زیادهروی، تجاوز از حد اعتدال و گرایش به سوی افراط و تفریط است و در حالت کلی به معنى تجاوز از حد و معیار در هر کارى است که از انسان سر بزند، گرچه استعمال آن در موارد زیادهروى در انفاق مال بیشتر است و گاهى به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانى هم به چگونگى بذل مال و مورد آن اطلاق مىشود، اما برپایه شواهد فراوان در قرآن و حدیث، اسراف به هرگونه تجاوزکارى و زیادهروى گفته مىشود و در هر حال اسراف عملى ممنوع و محکوم و مورد خشم و انزجار خداوند متعال بوده و از آن به شدت منع شده است.
خداوند در آیه سوره 31 سوره اعراف مىفرماید «وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ؛ بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد».
میان واژه اسراف به معنى اقتصادى آن با واژه تبذیر فرق زیادى وجود ندارد و تنها ممکن است در جهت تمایز بین این دو واژه گفته شود که با توجه به خصوصیات تعابیر لغتشناسان در معنى تبذیر، مقصود از این واژه تلف کردن و ضایع نمودن مال است و زیادهروى در انفاقات شخصى و امور خیریه را شامل نمىشود، در حالى که اسراف فراگیرتر از آن و در برگیرنده همه موارد از به هدردادن و زیادهروى در مصارف شخصى و خانوادگى و انفاقهاى مستحب مىباشد و به عبارت دیگر هر تبذیرى اسراف است، ولى هر اسرافى تبذیر نیست.
اسراف در منطق قرآن و اهل بیت(ع) بهعنوان یکی از گناهانی شمرده شده است که دارای آثار زیانبار و پیامدهای خطرناکی میباشد؛ یکی از بهترین شیوههای پیشگیری از این گناه بزرگ، آگاه نمودن افراد نسبت به آن آثار زیانبار و پیامدهای خطرناک آن است.
قرآن کریم اسرافکاران را برادر و همراه شیطان خوانده است؛ برادران شیطان که همان اسرافکاراناند، رفتارهای متعددی دارند و در هر موقعیتی بهگونههای مختلف بروز میکنند. کسانیکه با آگاهی و از روی عمد به اسراف میپردازند با شیطان همراهاند؛ کسیکه در بیتالمال، عمر، هزینه زندگی و... با آگاهی و علم اسراف میکند از پرتو معارف دینی به دور است و نمیتواند به صراط مستقیم که رهروانش در پناه لطف الهی هستند، هدایت شود.
سه قسم اسراف است که در همه جا و در همه حالات حرام است و اختصاص به شخص یا زمان، یا جاى خاصى ندارد؛ از جمله: ضایع کردن مال و بىفایده کردن آن، هر چند آن مال کم باشد، صرف کردن مال در آنچه به بدن ضرر برسان و صرف کردن مال در محرمات و کارهایی که شرعاً حرام است و معصیت دارد.
اسراف اعتقادی
شرک به خدا، بتپرستی، کفر، عدم اعتقاد و باور به توحید بهعنوان مصادیقی از اسراف مورد اشاره و سرزنش قرار گرفته است؛ از نظر قرآن، این گونه نگرش به هستی و جهانبینی، امری نادرست و به دور از اعتدال و حقانیت است و پیامد چنین نگاهی در دنیا و آخرت گرفتاریهای متعدد و عدم درک درست مسائل را در بردارد؛ کسی که ناتوان از درک صحیح هستی و نقش پروردگار است، در مسائل روزانه خویش نیز نمیتواند تحلیل درستی داشته باشد.
اسراف اخلاقی
اسراف اخلاقی به معنای گرایش به مادیات و قطع علاقه از خداوند است و آیات قرآن بسیاری از صفات انسانی را که منجر به گناه در آدمی میشود به عنوان امری اسرافی مورد بررسی و تحلیل قرار داده و از آن بازداشته است؛ اسراف در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی به این معناست که شخص صفاتی را در خود پدید آورد که وی را از حالت اعتدال و میانهروی بیرون برد و لذا برخی از صفات مانند تکبر، بخل و مانند آن را میتوان از مصادیق بارز اسراف در حوزه اخلاق معرفی کرد.
محرومیت از محبت خداوند، محرومیت از هدایت الهی، محرومیت از همراهی پیامبر اکرم(ص)، محرومیت از مقام بندگی خداوند، غضب خداوند، گمراهی، ناامیدی، تکذیب انبیاء و رهبران الهی، درماندگی، فساد در زمین، حسرت و پشیمانی، گناه و فحشا، قحطی و گرسنگی، زندگی سخت، زیبا پنداشتن زشتیها، کوری در قیامت، عذاب دنیوی، ورود در آتش جهنم و هلاکت ساید آثار منفی اسراف از دیدگاه قرآن است.
در کنار بحث اسراف که همواره در اسلام مورد مذمت قرار گرفته، مسئله قناعت خصلت و ویژگی ارزشمندی برای یک انسان مسلمان به شمار میرود. در فرهنگ اسلامی صفت قناعت از جمله صفات فاضله و اخلاق حسنه است و از آن به عنوان وسیلهای که سعادت ابدی آدمی را به بار میآورد یاد شده است.
ضرورت احیای فرهنگ میانهروی و قناعت
موضوع اسراف و زیادهروی و در مقابل آن صرفهجویی و قناعت به قدری گسترده و مبسوط در کتب دینی و اخلاقی اسلامی مورد بحث قرار گرفته که هر شک و شبههای را از ذهن انسان برطرف میسازد؛ در واقع اسلام بهعنوان مکتبی که برای سعادت بشر برنامه دارد، در همه حال و همه جا اسراف را امری ناپسند ذکر میکند و مومنان را از زیادهروی برحذر میدارد، حال اگر میخواهیم در عرصههای گوناگون به موفقیت دست بیابیم، باید فرهنگ اسلامی مصرف صحیح را در جامعه ترویج کنیم.
صرفهجویی، میانهروی، اعتدال و قناعت در امور مختلف از دل فرهنگ اسلامی و بومی ملت ما بیرون آمده است؛ بنابراین برای آنکه بتوانیم الگویی صحیح از مصرف را ارائه دهیم، ناچار هستیم که به احیای فرهنگی جامعه بهایی بیش از پیش دهیم و از این فرصت ایجاد شده به نحو احسن استفاده کنیم و یادمان باشد که اسرافکاری میتواند از پایینترین مراتب آغاز شده و به نقطه اوج خود برسد، در این میان تنها فرهنگ مبتنی بر آموزههای اخلاقی منبعث از وحی است که میتواند در مقابل آن بایستد.