به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از لرستان، «قناعت» در لغت به معنای تنازل است تا آنجا که فرد زندگی خود را با امکاناتی که در دست دارد منطبق میسازد؛ از مصادیق آن، رضایت دادن به چیزی است که به او میرسد، اکتفا به مقدار ناچیز از وسایل زندگی در حد ضرورت از معانی قناعت محسوب شده است.
قناعت از نظر لغوی بهمعنای اکتفا کردن به اندک از آنچه مورد نیاز انسان است و نیز بهمعنای راضی شدن به اندازه نیاز و بسنده کردن معنا شده است. نداشتن زیادهطلبی در خرج و صرف مال، اندازه هر چیزی را نگهداشتن و .... و همچنین بهمعانی صرفهجویی، روحیه بینیازی، حرص و طمع نداشتن و ضد اسرافکاری است.
در اصطلاح شرعی نیز قناعت صفتی است که با تکرار و تمرین در انسان ملکه ذهن میشود که باعث خشنودی و راضی شدن به چیز کم و نگهداشتن نفس از زیادهخواهی میشود.
قناعت در تمام ابعاد زندگی حائز اهمیت است. انسان بهصورت فطری و طبیعی نیازهایی دارد که باید ارضا شوند. نیاز انسان نیازهایی چون خوراک، پوشاک، مسکن و حتی نیاز به ارتباط است، اگر انسان تلاش و کوشش خود را در حد معقول و مطلوب برای ارضای آنها بهکار بندد پسندیده است اما از آنجا که مواهب طبیعی محدود هستند و نفس انسان هم سیریناپذیر است در اسلام برای رسیدن به حد اعتدال سفارش به قناعت شده است.
عوامل مؤثر بر پیدایش قناعت
از جمله عوامل مؤثر بر پیدایش قناعت میتوان از اراده و معرفت نام برد. برای متخلق شدن به صفات بزرگ انسانی شناخت و معرفت عامل مهمی تلقی میشود، زیرا تا انسان از چیزی آگاهی نداشته باشد نمیتواند ملزم به رعایت آن باشد، امام علی(ع) در این باره میفرماید: در روزی دوگونه است روزی که تو آنرا میجویی و روزیای که تو را میجوید که اگر به سراغش بروی بهسوی تو میآید.
قناعت از دیدگاه آیات و روایات
قناعت در مصرف منابع خدادادی همواره در متون اسلامی بهعنوان یک ارزش اساسی مورد تأکید قرار گرفته و یکی از ابعاد الگوی مصرف اسلامی است که مایه بقا و توانایی و ایجاد یک زندگی ایدهآل است.
حضرت علی(ع) میفرماید: هر کس به مقدار کفایت، قناعت کند، آسایش مییابد و برای خویشتن زمینه گشایش فراهم میکند و در حدیثی دیگر میفرماید: پایان کار میانهروی قناعت کردن است.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: خوشا به حال آنکه با اسلام هدایت شود و معیشت او به حد کفاف باشد و قناعت کند و امام صادق(ع) نیز در این رابطه فرموده است: هر که به معاش اندک خدا راضی گردد خدا هم به عمل اندک او راضی شود.
همچنین، امام رضا(ع) فرمودهاند: کسیکه جز به روزی زیاد قناعت نکند، جز عمل بسیار او را بس نباشد و هر که روزی اندک کفایتش کند عمل اندک هم کافیاش باشد و حضرت علی(ع) نیز فرموده است: «اِقنَع بِما اوتیتَهُ َحِفَّ علیکَ الحسابُ؛ به آن چه داده شدی قناعت ورز تا حساب روز قیامت بر تو سبک و آسان گردد».
در قرآن اگرچه لفظ قناعت و طمع آمده است، اما لفظ اول به منزله یکی از اوصاف ممدوح یا مذموم انسانی بهکار نرفته است و لفظ دوم هم در جایگاههای متفاوت معانی ممدوح و مذمومی میدهد. اما تعبیرات دیگری مانند طیبه (زندگی پاک) در قرآن آمده است چنانکه خداوند در آیه 97 سوره نحل فرموده است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ؛ هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگى پاکیزهاى حیات [حقیقى] بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مىدادند پاداش خواهیم داد».
همچنین، در آیه 131 طه، 28 کهف، 46 طه، 32 نساء نیز به قناعت اشاره شده است چنانکه در ایه 32 نساء آمده است: «وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا؛ و زنهار آنچه را خداوند به [سبب] آن بعضى از شما را بر بعضى [دیگر] برترى داده آرزو مکنید براى مردان از آنچه [به اختیار] کسب کردهاند بهرهاى است و براى زنان [نیز] از آنچه [به اختیار] کسب کردهاند بهرهاى است و از فضل خدا درخواست کنید که خدا به هر چیزى داناست».
البته باید توجه داشت فقیر بودن با قناعت داشتن فرق میکند. ممکن است فردی باشد و دارای بهرهها و برخوردار از متاع دنیا باشد در عین حال قناعت پیشه است و حساب دخل و خرج خود را دارد و به تعبیر دیگر حسن تدبیر در معاش دارد ولی فردی هست که محروم است از چیزهایی که مورد احتیاج او است. اگر احتیاج بهطور اعم باشد و مختص به مال نباشد.
از جمله مهمترین آثار قناعت، میتوان احساس بینیازی و غنی را نام برد؛ زیرا انسان با قناعتکردن و بسندهکردن به اندک در زندگی، علاوه بر بینیازی مادّی، به بینیازی نفس میرسد که باعث میشود شخصیت خود را خوار و ذلیل نکند و دست نیاز جلوی دیگران دراز نکند.
از جمله آثار فردی و اجتماعی قناعت میتوان به سلامت در دین، اصلاح نفس، راضی بودن به رضای خدا، عزت و سربلندی، بینیازی، زندگی پاک، آسایش و آسودگی اشاره کرد.
در میان انسانها به هر دلیل، تفاوتهایی از نظر استعداد و شرایط جسمس و روحی و فردی و اجتماعی وجود دارد و همینها منشأ تفاوتهای زیادی در امکانات مادی و مالی میشود. اینجاست که افراد عقب مانده گرفتار واکنشهای گوناگون منفی میشوند و یا سعی میکنند که خود را به آب و آتش بزنند و از حلال و حرام چشم بپوشند و در مسابقهای که پایانش معلوم نیست به افراد پیشرو در جهات مادی، شرکت کنند یا بهکلی مأیوس شده است و دست از فعالیت بردارند و به انزوا کشیده شوند و یا آتش حسد در دل آنها زبانه بکشد و نسبت به گروه نخست گرفتار کینه و انتقام شوند. در آیات و روایات اسلامی برای پیشگیری از این مفاسد، همگان را به یک واقعیت توجه دادهاند و آن اینکه تمام این کم و زیادها، مطابق با برنامه حکیمانهای است که از سوی خداوند بزرگ برای بندگانش تنظیم شده و چیز بیحسابی نیست.
امام علی(ع) میفرماید: کسی که قناعت کند عزیز و بینیاز شود و در روایت دیگری میفرماید: قناعت را همراه و یار شدن از عزت نفس انسان است. هر کسی لباس صبر و قناعت بر تن کند عزیز و با فضیلت میشود. این روایات بیانگر این است که انسان برای نفس و کرامت نفس ارزش وافری قائل است. نفس انسان عزیز و محترم است و هنگامیکه در معرض هوا و هوسها واقع میشود از ارزش و اعتبار آن کاسته میشود و این خسران قابل جبران نخواهد بود. کسی که کرامت و ارزش نفس خود را درک کند آنچه که نفس را حقیر میکندبرای او کوچک و بیمقدار میشود.
حضرت علی(ع) سرآغاز بسیاری از گناهان را حرص میداند حرص که بهصورت محرکی در ساختار وجودی انسان تعبیه شده و حکایت از علاقه شدید و میل سیریناپذیر دارد و منشأ آن دنیاپرستی و هویپرستی است بر این اساس حضرت علی(ع) قناعت را عامل مقابله با حرص شمرده و فرموده است از حرص خود بهوسیله قناعت انتقام بگیر؛ همانگونه که از دشمن خود با قصاص انتقام میگیری.