
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان جنوبی، واژه «مد» در لغت به معناى سلیقه، اسلوب، روش شیوه و …به کار میرود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طریقهاى موقتى که براساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگى از جمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایى و معاشرت و تزیین و معمارى خانه و را تنظیم مىکند.
بنابراین میتوان گفت: مد به تغییر سلیقه ناگهانى و مکرر همه یا برخى از افراد یک جامعه اطلاق میشود و منجر به گرایش به رفتارى خاص، یا مصرف کالاى به خصوصى، یا در پیش گرفتن سبکى خاص در زندگى میشود.
تاریخچه مدگرایى
با بررسى ابعاد مختلف حیات اجتماعى بشر، روشن مى شود که پدیده مد همیشه در تاریخ بشر بوده است و منحصر به دوره معاصر نیست. هرگاه این پدیده در هر دورهاى از تاریخ آگاهانه و با گزینش و انتخاب و با توجه به فرهنگ و چارچوبهاى فکرى و اعتقادى جامعه صورت گرفته نه تنها موجب پیدایش نارساییهاى فرهنگى و اجتماعى نشدهاست، بلکه به عنوان یک دستاورد اجتماعى، به رشد فرهنگ جوامع کمک نموده و زمینه آراستگى مناسب جنبه ظاهرى زندگى مردم و افراد را فراهم کرده است.
مدگرایى مثبت به معناى اقتباس از پیشرفتهاى اجتماعى دیگران و به کاربردن دستاوردهاى مثبت تمدنى دیگران، ضمن برطرف ساختن کاستیهاى حیات اجتماعى از دچارشدن زندگى انسانها به یکنواختى پیشگیرى کرده و روز به روز بر استحکام بیشتر پایههاى زندگى کمک نموده و از پدیدآمدن رفتار و شیوههاى ناخوشایندى که موجب دورى و یا نفرت و انزجار افراد از یکدیگر میگردد، جلوگیرى به عمل آورده است.
عوامل و ریشههاى مدگرایى
انسان به گونهاى آفریده شده که همواره از حالت یکنواختى گریزان بوده و در مقابل، از تحول و نوآورى در زندگى استقبال میکند. این تمایل در حالت عادى و در صورتى که پذیرش تحول و نوآورى از روى آگاهى و به صورت تدریجى صورت پذیرد، ظاهر زندگى آدمى را خوشایند و دلپذیر میسازد. بنابراین میل به خودآرایى و زیباسازى محیط زندگى امرى فطرى است که به برکت آن، هم زمینه آراستگى صورت ظاهرى محیط زندگى انسان فراهم میگردد و هم انگیزه تعالی و تداوم زندگى اجتماعى و روابط صحیح انسانى تقویت مىشود.
بدینسان عواملى که موجب ایجاد نفرت و انزجار افراد از یکدیگر و یا موجب یکنواختى زندگى بشر میشود از محیط حیات اجتماعى دور شده و جنبههاى مثبت کمالخواهى و زیبایى دوستى انسان، روز به روز شکوفاتر میگردد.
البته گرچه یکى از جلوههاى کمالجویى و زیبایى دوستى انسان بهویژه در دور جوانى توجه به زیبایى ظاهر است اما باید مراقب بود این فرایند از حالت طبیعى خود خارج نشود زیرا همة استعدادهاى فطرى اگر از حالت طبیعى و معقول خود خارج شوند، جنبه انحرافى پیدا کرده، آثار سویى به بار میآورند.
بهعنوان مثال میل به خودآرایى که ریشه در کمالجویى و زیباپسندى فطرى انسان دارد اگر از روى غفلت یا در نتیج افراط و تفریط و یا تحت تاثیر القائات غلط عوامل جانبى از مسیر طبیعى و درست خود خارج شود سر از امورى چون خودنمایى، فخر فروشى، خودپرستى، مدپرستى و در میآورد. عواملى که هر یک از آنها به نوبه خود، موجب پیدایش انواع نارساییها، هوسبازىها، رقابتهاى غلط و اسراف و تبذیرها خواهد شد و انسان را به حیوانى پست تبدیل خواهد کرد.
بنابراین پیروى از مد و زیباییخواهى و تنوعپسندى، ریشه در نهاد انسان دارد که نیازهایى چون تنوع، زیباخواهى و کمالجویى فطرى منشأ اصلى آن محسوب میشود. اما صورتهاى افراطى رایج این گرایش، (مدپرستى)، در نتیجة جهل و نا آگاهى و ضعف ارزشهاى معنوى و تبلیغات وسیع دشمنان و خودباختگى و تقلید کورکورانه از دیگران و یا آلوده شدن به رذایلى چون خودنمایى، فخرفروشى، احساس حقارت و خود کمبینى پیش میآید که براى افراد جامعه بسیار خطرساز است و باید از آن پرهیز کرد.
مد گرایی از منظر اسلام
رسالت اسلام به عنوان یک مکتب کامل الهی، پاسخگویی صحیح به تمام خواستهای فطری و نیازهای اصیل انسانی است، بر این اساس در مجموعه تعالیم اسلامی به مسأله زینت و زیبایی عنایت خاصی مبذول شده است.
حس زیبایی یکی از ویژگیهای مخصوص انسان است که ریشه در فطرت او دارد و به اقتضای این امر از دیدن هرگونه زیبایی لذت میبرد، بیتردید منشأ تمام هنرهای انسانی همین حس است که در هر دوره موجب به وجود آمدن دستاوردهای ارزشمند هنری میشود، بنابراین استعداد و درک زیبایی از جمله مواهب به ودیعت نهاده شده در وجود انسان است که به برکت آن وی قادر است از طریق مطالعه و تأمل در ظرافتهای زیبای نظام آفرینش، زمین کمال روحی و معنوی خود را فراهم سازد.
خودآرایی و زینت بهعنوان بخشی از حس زیبایی نه تنها آثار بسیاری در روح و روان فرد دارد؛ بلکه موجب تعالی و رشد افراد جامعه نیز میشود در مقابل پرهیز از خودآرایی، پریشانی و ژولیدگی چون با خواست فطری انسان در تعارض است، به تدریج اثرات منفی در روان او به جای میگذارد که افسردگی روحی، عدم تعادل روانی، بیتوجهی به نعمتها، سرکوبی علائق طبیعی و... از جمله آنها است، از آنجا که این امور در نهایت به سلامت زندگی فرد و نظام اجتماعی، زیانهای جبران ناپذیری متوجه میسازد؛ لذا در احکام اسلامی به شیوههای مختلفی با اینگونه رفتارها مقابله شده است.
برای مثال در سیره اولیای الهی، همواره با این منطق غلط ناآگاهان که پرهیز از خودآرایی را دلیل وارستگی از قید نفس و بیاعتنایی به زخارف دنیوی به حساب میآورند، به طور جدی برخورد شده است؛ زیرا این کار علاوه بر اینکه موجبات نفرت دیگران را فراهم میآورد با اصل عزّت نفس و کرامت و منزلت انسانی همخوانی ندارد.
در رهنمودهای پیشوایان اسلام در مورد خودآرایی، به موارد زیادی تصریح و تأکید شده است از جمله لباس تمیز و آراسته، شانه کردن موی سر و صورت، نظافتبدن، خوشبو کردن بدن و لباسها، پرهیز از کارهایی که دون شأن انسان مؤمن است و...
اسلام هرگز خودآرایی را منحصر به زینت ظاهر نمیکند
هرچند اسلام توصیه به خودآرایی دارد اما هرگز این امر را منحصر به زینت ظاهر نمیکند؛ بلکه آراستگی به فضایل معنوی و اخلاقی را که زمینهساز سعادت و کمال روحی او هستند مهمتر از آراستگی ظاهر میشمارد، بهعبارت دیگر، اسلام با تعالیم حیاتبخش خود، نخست به ایجاد اعتدال در اخلاق و فضیلتهای روحی میپردازد و پیروان خود را به درک زیباییهای ماورای عالم ماده رهنمون میکند و آنان را از گرفتارشدن به هرگونه سطحینگری در این مسئله نجات میبخشد و در عین حال تلاش میکند که افراد، فقط به زینت ابعاد ظاهری جسم و محیط زندگی خود نپردازند.
گرچه در مجموعه تعالیم اسلامی به خودآرایی توصیه و تأکید فراوان شده است، اما به جهت در امان ماندن از عوارض منفی افراط و تفریط در خودآرایی و مدگرایی، حدود و چهارچوب خاصی نیز برای آن تعیین شده است، برای مثال تأکید شده که وسیله خودآرایی یا محیطآرایی باید حلال باشد؛ از راه مشروع تهیه شود؛ همیشه سبب اسراف در سرمایهها و استعداد نباشد؛ از هرگونه شائبه تجملپرستی و جنبه خودنمایی داشتن به دور باشد؛ به گونهای نباشد که زمینه تحریک هواهای نفسانی و امیال جنسی دیگران را فراهم کند؛ بهصورت تقلید کورکورانه از دیگران انجام نگیرد و در یک کلام از بررسی تعالیم اسلامی به دست میآید که اسلام نهتنها خودآرایی را منع نمیکند؛ بلکه به شیوه معقول و منطقی بر آن تأکید میورزد و در عین حال همیشه و در همه حال، از افراط و تفریط در هر چیزی منع میکند.
خداوند انسان را به گونهای آفریده که همیشه از حالت یک نواختی گریزان بوده و دائماً در پی تحول و نوآوری میباشد و همین ویژگی انسان بود که انسان را به مراتب عالیه حقیقت و علوم مختلف آن هدایت نموده است و روز به روز بر اکتشافات و تحولات او افزوده میشود و او را از یک زندگی یکنواخت و خستهکننده به یک زندگی پر تحرک، جذاب، شاداب و متنوع سوق داده است، از اینجاست که پیروی انسان از مد را میتوان در جنبه زیباییخواهی، تنوعپسندی و کمالجویی که ریشه در وجود او دارد و جزو لاینفک وجودی او محسوب میشود، جستجو کرد.
اگرچه امروز بعضی مدها وارداتی و غیر بومی میباشند اما نمیتوان مد را فقط به معنای قرضی و وارداتی نامید، اگر مد را در زمینههای مختلف حاصل خلاقیت و نوآوری خود بدانیم، درک درست، حقیقی و شیرینی از مد خواهیم داشت.
بازگشت به تحول و تغییر لایههای زیرین فرهنگی جامعه
وقتی لایههای زیرین جامعه متحول میشود، این تحول لایههای زیرین خودشان را در چیزی بنام مد ظاهر میسازند، یعنی مد در حقیقت بازتاب و انعکاس تحول فرهنگی در سطح جامعه میباشد و به همین دلیل است که اگر بخواهیم بگوییم عمر یک مد تا چه اندازهای است و یا به عبارت دیگر یک مد تا چه اندازه ماندگاری دارد، باید به تحول و ماندگاری و تغییر لایههای زیرین فرهنگی جامعه برگردیم.
هر زمان که لایههای زیرین متحول شد، در مد هم تغییر و تحول ایجاد خواهد شد، اگر باور داشته باشیم که انسان تحول و تنوعخواه است و دائماً در پی خلاقیت و نوآوری میباشد، مد هم به تبع آن تحول خواه و دائماً طبق زمان تغییر خواهد کرد.، روزی در جامعه تلویزیونی وجود نداشت و مردم از این گزاره فرهنگی محروم بودند و مد هم طبق مقتضیات آن زمان شکل میگرفت.
وقتی تلویزیون بهعنوان یک گزاره فرهنگی مهم و تأثیرگذار وارد میدان شد، به تبع مد هم طبق این گزاره که لایههای زیرین جامعه را متحول کرد، اگرچه گزارههای دیگر هم وجود دارند و تأثیرات خود را می گذارند، یعنی یک ارتباط گسترده و همه جانبه فرهنگی پا به میدان تحول گذاشت.
قبل از تلویزیون مردم وابسته به یک فرهنگ بودند، بعد از تلویزیون ارتباط آنها به چند فرهنگ دیگر گسترش پیدا کرد و اما در عصر اینترنت یک انسان میتواند بدون هیچ محدودیت و کمترین صرف وقت به تمامی فرهنگهای جهانی و بعضاً متضاد با فرهنگ خودی و بومی دسترسی داشته باشد.
این یک مقوله بسیار پیچیده و ماهرانه است هم در زمینه ساختار و تحولات فرهنگی و هم بازتاب و انعکاس آن که مد باشد، امروز جوان ما خود را در مقابل فرهنگها و مدهای مختلف میبیند، اگر دیروز جامعه فقط ارتباط با یک فرهنگ و یا چند فرهنگ داشت، شاید بهتر میتوانست مدی که برخواسته از فرهنگ بومی و خودی باشد را انتخاب کند، اما امروز این مسئله به مراتب سختتر و پیچیدهتر است.
مد هربار با کمی تغییر، رنگ و بوی زندگی آدمها را تغییر میدهد؛ اتفاق تازهای که میخواهد آداب یکسان، اندیشههای همگون هنری و آیینهای همشکل را عرضه کند. همه جا تبلیغ میشود، بهترین کت و شلوار چنین است و بهترین ساعت این است و... در این میان کسانى به سود بیشتری مىرسند که مد را سریع شناسایى کنند، این در شرایطی است که برای دنیای غرب طراحی، تولید و عرضه مد بیشتر جنبه اقتصادی دارد و رواج مد با تبلیغات گسترده رسانههای جهانی از عوامل رونق تجارت و بهرهمندی اقتصادی این کشورهاست.
هرچند که مد همه چیز و همه کس، از شخصیترین مسائل همه ما تا عرصه عمومی را در بر میگیرد، اما باید پذیرفت که بارزترین جلوه که همواره نماد بیرونی و عینی پیدا میکند ویترین مغازهها و نوع پوشش و آرایش در جامعه است که هر روز شکل تازه به خود میگیرد.
اما تا به حال فکر کردهاید دلیل آن چیست، ریشههای آن از کجا آب میخورد و اساساً مدگرایی خوب است یا بد؟ بسیارى میگویند که مد و روحیه انتخاب لباس یک امر سلیقهاى است و نمىتوان کسى را مجبور کرد که فلان لباس را بپوشد یا آن را انتخاب کند و تنها چیزى که قدرت دارد فرد را مجبور به انتخاب لباس خود کند، «مد» است.
گزارش از آسیه خزیمه نژاد... خبرنگار ایکنای خراسان جنوبی