حسن سلمانی، دانشآموخته فلسفه اسلامی در گفتوگو با ایکنا از خراسانجنوبی گفت: فلسفه حکمت متعالیه، نگاهی برونسازمانی به فلسفه اسلامی است و از طرفی ملاصدرا یک ساختار فکری و فلسفی را راهاندازی کرد که یک رویکرد جامع بود.
وی افزود: ملاصدرا با توجه کامل به اقتضاهای زمانی خود و نیازهای روز جامعه برای رسیدن به پاسخهای درست و مناسب عصر خود برای فرار از مشکلات فرهنگی و تفکری جامعه تلاش بسیار کرد و در این راه، عقل، عرفان و وحی را به کار گرفت.
دانشآموخته فلسفه اسلامی ادامه داد: همراهی توأمان این سه رویکرد، ابزاری برای حل مسائل گوناگون فلسفی، فکری و اعتقادی شد؛ از طرفی ملاصدرا به تقسیم فلسفه به دست یونانیان که وارد جهان اسلام شد، توجه داشت.
سلمانی تصریح کرد: ملاصدرا تمامی مباحث اعتقادی اسلام را در آثار خود به قالب برهان درآورده است؛ توحید، امامت، نبوت و معاد با برهان ملاصدرایی به رشته تحریر با عقل و دین درآمده است؛ در واقع ملاصدرا به برهانی کردن مجموعه معارف دین پرداخته است.
وی بیان کرد: این حکیم فرزانه، تمام هستی و مبدأ و معاد کائنات را از راه برهان و با علم یقینی میشناسد و میشناساند و با تقلید کاری ندارد؛ در واقع ملاصدرا نگران تقلیدکنندگان دغل باز دین است که در ذهن جامعه رسوخ میکنند.
سلمانی ادامه داد: ملاصدرا در برابر این امر به واکنشی سلبی پرداخت و اثری در رد و افشای دورغگوییها و فریبکاریهای آنان تدوین کرد. اندیشه صدرالمتألهین یا ملاصدرا تنها در رشتههایی که به نوعی به فلسفه مرتبط میشوند، وجود دارد اما متأسفانه اندیشههای این حکیم انسانساز در دانشگاهها و محیط علمی کشور غریب مانده است؛ شاید به این دلیل است که تفکر در جامعه ما جایگاه واقعی خود را ندارد.
سلمانی بیان کرد: یکی از مکاتب فکری که به اقتضای حال امروز بشر است؛ تفکر ملاصدراست؛ به این علت که در اندیشه ملاصدرا نوعی آمیختگی عقل و اشراق دیده میشود و بشر امرورز تشنه این موارد است، اما با این وجود حتی در برنامههای رسانهای نیز جای این اندیشهها خالی است.
وی یادآور شد: در وهله اول محیط دانشگاهی و علمی و سپس در فضای مجازی باید محتواسازی عمیق براساس نیازهای زمان صورت گیرد؛ در این صورت به انسانی واقعی در کالبد انسان امروز خواهیم رسید و تا آن زمان بسیار راه داریم.
انتهای پیام