کوی شهریار شیرین سخن + فیلم
کد خبر: 4206545
تاریخ انتشار : ۰۴ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۰

کوی شهریار شیرین سخن + فیلم

خانه استاد محمدحسین بهجت‌تبریزی، متخلص به شهریار، شاعر معاصر ایرانی، به موزه و یکی از جاذبه های گردشگری تبریز تبدیل شده است. این خانه موزه مربوط که به دوره پهلوی دوم است و در محله مقصودیه تبریز قرار دارد در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۶ با شماره ثبت ۲۲۷۲۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.

خانه استاد شهریار

خانه استاد محمدحسین بهجت‌تبریزی، متخلص به شهریار، شاعر معاصر ایرانی، به موزه و یکی از جاذبه های گردشگری تبریز تبدیل شده است. این خانه موزه مربوط که به دوره پهلوی دوم است و در محله مقصودیه تبریز قرار دارد در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۶ با شماره ثبت ۲۲۷۲۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. قطعاً مطالعه‌ سروده‌ها و دست‌نویس‌های شهریار برای طرفداران او بسیار جذاب خواهدبود. شما می‌توانید در این مکان از آثار و دست‌نوشته‌های این شاعر گرانقدر بازدید کنید و دست‌خط او را از نزدیک ببینید. شک نکنید که این تجربه‌ ناب و به‌یاد ماندنی تا مدت‌ها از خاطرتان محو نخواهد شد.

در مورد استاد شهریار نکته جالبی وجود دارد که هنوز خیلی‌ها از آن بی‌اطلاع هستند؛ این شاعر بلندآوازه با خط خوش نسخ، یک نسخه قرآن را تحریر کرده‌است. بد نیست بدانید که اکثر مردم شهریار را به شعر و شاعری می‌شناسند و از استعداد و هنر او در زمینه خوشنویسی خبر ندارند. شما هنگام بازدید از این موزه می‌توانید از آثار زیبای خطاطی او لذت ببرید.

ساز سه‌تار این شاعر بزرگ در موزه استاد شهریار تبریز نگهداری می‌شود. پس در جریان باشید که شهریار به‌جز خوشنویسی و شاعری به موسیقی هم علاقه‌مند بود و به زیبایی سه‌تار می‌نواخت. شاید همین نوای حزن‌آلود و جادویی ساز بود که لحن اشعار شهریار را این‌گونه آرام، غمگین و پرسوز کرده‌بود. 

حیاط موزه شهریار تبریز بسیار باصفا و تماشایی ساخته‌شده و رنگ‌وبوی شعر و شعور و عشق در فضای آن جاری‌ست. این‌جا انقدر آرامش‌بخش و جذاب است که هرگز دل‌تان نمی‌خواهد از آنجا بیرون بیایید. تصور کنید درون حیاط یک خانه سنتی استاده‌اید و درختان بلند و زیبا را تماشا می‌کنید؛ عطر خوش گل‌های رنگارنگ مشام‌تان را پر کرده و یک ایوان قدیمی در آن گوشه وجود دارد. از این قشنگ‌تر می‌خواهید؟!  داخل این خانه هم دستکمی از فضای بیرونی ندارد و در اوج سادگی به‌همان اندازه باصفا و زیبا است. حتی اگر علاقه چندانی به شعر و شاعری نداشته‌باشید، در بدو ورود به خانه در گرما و صمیمیت آن غرق خواهید شد. انگار که استاد شهریار هنوز آن‌جا نشسته و با شور و حرارت برای آدم‌ها شعر می‌خواند.

در طراحی این خانه از رنگ‌های قهوه‌ای، کرم و قرمز استفاده شده و همین مساله صفای خاصی به محیط بخشیده‌است. حتی اثاث و لوازم اینجا همه‌گی ساده هستند و از تابلوهای نقاشی و خوش‌نویسی که روی طاقچه‌های سنتی چیده شده تا یک تلویزیون کوچک و قدیمی، همه‌چیز صمیمی و زیباست. شما با سر زدن به این مکان می‌توانید از لوازم شخصی استاد شهریار بازدید کنید و از نزدیک با زندگی شاعر بزرگ ایرانی آشنا شوید. جالب است بدانید که در سالن این خانه هنوز هم یک تشک و لحاف پهن مانده و همه‌چیز به‌گونه‌ای چیده شده که انگار نه انگار صاحبخانه مدت‌ها قبل از دنیای ما رخت بربسته است.

هنگام بازدید از موزه استاد شهریار تبریز می‌توانید مجموعه جالبی از عکس‌ها و نقاشی‌های شهریار را تماشا کنید. این آثار در دوارن مختلف زندگی او خلق شده‌اند و امروزه در زیرزمین این خانه نمایش داده می‌شوند. تماشای این عکس‌ها کمک می‌کند تا به‌شکل دقیق‌تری با زندگی و تفکر استاد شهریار آشنا شوید و ایشان را بهتر بشناسید. این بخش از خانه استاد شهریار تبریز به نمایش هدایای نفیس و عتیقه اختصاص دارد. همان طور که می‌دانید این شاعر بزرگ طرفداران زیادی داشت و برای خیلی‌ها عزیز بود؛ به‌همین سبب حتی پس از فوت او هدایای ارزشمندی به موزه اهدا شد و امروزه در دید عموم قراردارد. مثلاً یک گروه موسیقی آذربایجانی که در باکو فعالیت می‌کند، کمانچه‌ای اصیل و گران‌بها را به این موزه بخشیده‌‌است. همچنین  یک بشقاب قدیمی و عتیقه توسط یک شاعر زنجانی به موزه استاد شهریار تبریز اهدا شده و

خیلی‌ها معتقدند که موزه شهریار فقط یک موزه نیست و یکی از متفاوت‌ترین مکان‌های دیدنی تبریز به‌شمار می‌رود. نکته‌ای که این مکان را از سایر جاذبه‌های شهر متمایز می‌کند، فضای دل‌انگیز خانه و حضور معنوی شهریار در جای‌جای آن است. اینجا مانند دیگر موزه‌ها فقط پذیرای مجموعه‌ای از وسایل دیدنی نیست و زندگی در آن جریان دارد! برای همین هم با سرزدن به خانه شهریار، تصور می‌کنید که میهمان یک دوست قدیمی هستید و به منزل یک آشنای نزدیک رفته‌اید. 

جالب است بدانید که فضای اینجا به‌حدی صمیمی و بی‌ریا طراحی شده که حتی قوری و ظروف چای‌خوری شهریار هم کنار رخت‌خواب او به‌همان صورت دیده‌ می‌شود. انگار که او هنوز همانجا نشسته و از میهمانان به گرمی استقبال می‌کند! استاد شهریار سرگذشت خواندنی و جذابی دارد. خیلی‌ها مسایل مهم و روایت‌های شیرین زندگی او را می‌دانند و از بهانه‌های اشعار او باخبرند؛ مثلاً ماجرای عشق نافرجام شهریار به دختری به نام ثریا، که با بی‌مهری خانواده‌ او به سرانجام نرسید. همچنین آن سیزده‌به‌در معروف که معشوق قدیمی شهریار به‌همراه نوزادش از کنار او می‌گذرد و تمام دنیا روی سر شاعر خراب می‌شود. این اتفاق در ادبیات ما بسیار معروف است و جرقه‌ی سرودن شعر زیبای شهریار را فراهم می‌کند: «سیزده را همه عالم به در امروز از شهر، من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم». اما جدا از روایت‌های مشهوری که پیرامون استاد شهریار وجود دارد، در ادامه این مطلب به مسایل جذابی اشاره می‌کنیم که احتمالاً از آن‌ها خبر ندارید. 

اکثر طرفداران شهریار نمی‌دانند که او ابتدا در مدرسه طب تحصیل می‌کرد و قرار بود پزشک شود. اما در همین دوران، شدیداً به یک دختر دل می‌بازد و با شنیدن جواب منفی، مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند. شهریار پس از ترک تحصیل، لباس شعر و شاعری می‌پوشد و به یکی از بهترین شاعران مملکت تبدیل می‌شود. کسی چه می‌داند! شاید اگر به راهش ادامه می‌‌داد و طبیب می‌شد، هرگز چنین اشعار دل‌انگیزی را نمی‌سرود و ادبیات ایران تا ابد حسرت «آمدی جانم به امروزه کمتر کسی از ماجرای عشق ناکام شهریار بی‌خبر است؛ اما باید بگوییم که او به زندگی‌اش ادامه داد و در چهل و چند سالگی با نوه عمه‌ 21ساله‌اش ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد.

گزارش از امرعلی گل محمدی

انتهای پیام
captcha