انتخابات و احترام به کرامت انسانی از منظر نهج‌البلاغه
کد خبر: 4201567
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۵
انتخابات در کلام امیرالمؤمنین/ 1

انتخابات و احترام به کرامت انسانی از منظر نهج‌البلاغه

یک استاد نهج‌البلاغه با بیان اینکه حضور مردم در انتخابات تثبیت قدرت سیاسی حکومت از منظر نهج‌البلاغه است، گفت: از نگاه حضرت امیر(ع)، حضور مردم و سهیم دانستن آن‌ها در اداره جامعه احترام به کرامت انسانی آن‌هاست.

محسن حق شناس

محسن حق‌شناس، استاد نهج‌البلاغه، در گفت‌وگو با ایکنا از قزوین با اشاره به جلوه‌های حضور مردم در اداره جامعه و انتخاب آینده خودشان گفت: انتخاب از سمت مردم جزو مسائل مهمی است که حضرت امیر(ع) در  نهج‌البلاغه درباره آن سخنان بسیاری گفته‌اند.

در زمان امیرالمؤمنین(ع)، انتخابات به سبک و سیاق امروزی که مراجعه به آرای عمومی باشد وجود نداشت، لذا باید در متون نهج‌البلاغه ابعاد نظری این مسئله را که از زبان حضرت امیر(ع) گفته شده و در آن زمان اتفاق افتاده درنظر بگیریم و طبق آن عمل کنیم.

مهمترین سؤال مطرح شده امروز بین مردم این است که آرای مردم چه نقشی در انتخاب زمامداران جامعه دارد؟ وجود مقدس حضرت امیر(ع) ولی‌الله است چه مردم بخواهند چه نخواهند، امامت از ایشان سلب نمی‌شود، اما بستر اجرا و تحقق این ولایت زمانی محقق می‌شود که مردم پذیرش داشته باشند. حضرت امیر(ع) در خطبه سه به این موضوع اشاره می‌کنند که در ۲۵ سال دوران خانه‌نشینی ولی‌الله بودند و ولایت ایشان حکم الهی بود، اما تحقق حکومت بر مردم در گرو آرا و پذیرش مردم بود که محقق نشد.

سلامت انتخابات موضوع مهمی است، از آنجا که نتیجه انتخابات دستیابی به قدرت است، رقابت در آن وجود دارد و هیچ کس نمی‌خواهد بازنده باشد. لذا، همه دوست دارند با بهره‌گیری از ابزارها چه اخلاقی، چه غیراخلاقی پیروز بشوند ضمن اینکه مقبولیت در میان مردم موجب اجرا، تحقق و کارآمدی حکومت است و امکان اعمال حاکمیت را برای جامعه اسلامی و امام معصوم فراهم می‌کند. لذا، رأی مردم هم در انتخاب زمامداران و هم در مقبولیت و حفظ نظام سیاسی حکومت اثر دارد.

از نگاه حضرت امیر(ع)، حضور مردم و سهیم دانستن آن‌ها در اداره جامعه احترام به کرامت انسانی آن‌هاست. در خطبه ۲۱۶ نهج‌البلاغه، امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: احترام مردم به یکدیگر و احترام آن‌ها به حقوقشان نشانه عدالت و استقرار قانون و اصلاح زمانه و باعث ناامیدی دشمن و امیدواری دولت است. یکی از نکاتی که مقام معظم رهبری خیلی به آن تأکید دارند همین مسئله امید به آینده در مردم است. یکی از نکاتی که پایه‌های اصلی امیدواری در جامعه را فراهم می‌کند حضور مردم است که باعث تثبیت قدرت سیاسی جامعه خواهد شد.

اهمیت عقلانیت در انتخاب صحیح زمامداران

انتخاب مسئولان باید یک انتخاب صحیح و شایسته باشد. انتخاب صحیح باید مبتنی بر عقلانیت و به دور از هیاهو و احساسات زودگذر و شتاب‌زده باشد ضمن اینکه در انتخاب صحیح، تمایل حزبی، گروهی و قبیله‌ای، تمایلات سوء و مغرضانه در آن نیست.

در موضوع انتخاب خلیفه اول، خلیفه دوم می‌گوید: «کانَ بَیعَةُ أَبِی بَکرٍ فَلْتَةً». یعنی انتخاب ابوبکر فلته بوده معنای واژه فلته یعنی یکباره، بدون اندیشه یعنی انتخاب خلیفه اول بدون برنامه‌ریزی قبلی و احساسی بود. زمانی که حضرت امیر(ع) خودشان انتخاب می‌شوند، می‌فرمایند: «لَمْ تَکُنْ بَیْعَتُکُمْ إیَّایَ فَلْتَةً» یعنی بیعت من با شما فلته نبود و کاملاً بر مبنای عقلانیت بود، چراکه مردم نه احساساتی و نه با اجبار بیعت کردند، همه موضعات بر اصل عقلانیت منطبق بود.

حضرت امیر(ع) بعد از بیعت با مردم به آن‌ها فرمود من شما را برای خدا و اصلاح خودتان می‌خواهم نه برای خودم، هر چند که شما من را برای خودتان و دنیای خود بخواهید.

از منظر حضرت امیر(ع) در نهج‌البلاغه حاکمی، حاکم درستی است که حق ستمدیده را از ستمگر بگیرد و مهار ستمگر را بگیرد و به آبشخور حق وارد کند هر چند که ستمگر قطعاً تمایلی به این کار ندارد. در نهج‌البلاغه حضرت امیر(ع) معتقدند باید گزینش آزاد مردم اتفاق بیفتد، نباید یک عده از مهاجرین یا انصار، غافلگیرانه در بزنگاه سیاسی خودشان انتخاب کنند و مردم‌ را در انتخاب سهیم نکنند. در حاکمیت حکومت اسلامی، حاکم باید مسئولیت‌پذیر و پاسخگو باشد.

مشکلات انتخابات از صدر اسلام وجود داشت

مشکلات انتخابات از دوران صدر اسلام تا به امروز وجود داشته است. احزاب سعی می‌کنند برای برتری خود انتخابات را به شیوه‌های خودشان انجام دهند که این را در صدر اسلام هم داشتیم. تشکیل سقیفه از سوی انصار با شتاب و بدون برنامه‌ریزی و در جهت اهداف و نقشه‌های خودشان بود اما این انتخاب از منظر حضرت امیر(ع) درست نیست.

حضرت امیر(ع) در مورد اختیار در انتخاب صحبت‌های بسیاری در نهج‌البلاغه دارند. حضرت یک بیعت با اجبار از کسی نگرفتند و اصلاً حاضر نبودند بیعتشان با مردم از روی اجبار باشد مثل حسان‌ بن‌ ثابت، کعب‌ ابن‌ مالک، ابوسعید‌ خدری، زید بن‌ ثابت که بزرگان آن زمان بودند ولی حضرت اصلاً از آن‌ها به اجبار بیعتی نگرفتند و آن‌ها را در بیعت کردن آزاد گذاشتند.

حضرت امیر(ع) در نامه یک نهج‌البلاغه می‌فرمایند بیعت مردم با من نه از سر اجبار و نه از سر اکراه بود، بلکه کاملاً بنابر آزادی و اختیار بود. مردم به‌دلیل تسلط و قدرت من، بیعت نکردند.

انتهای پیام
captcha