رادمردی وطن‌دوست + فیلم
کد خبر: 4192700
تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱۴۰۲ - ۰۷:۴۱
به مناسبت سالروز شهادت امیرکبیر

رادمردی وطن‌دوست + فیلم

میرزا محمدتقی خان فراهانی، مشهور به امیرکبیر اولین صدراعظم دوره ناصر‌الدین شاه قاجار در ایران بود. وی یکی از نزدیک‌ترین افراد به شاه بود و در دوره صدارت خود اصلاحات و تغییرات بسیاری در سیستم حکومتی و اجتماعی کشور به وجود آورد.

امیرکبیر

میرزا محمدتقی‌خان فراهانی مشهور به امیر کبیر در تاریخ ۱۹ دی ۱۱۸۵ در روستای هزاوهِ منطقه فراهانِ استان مرکزی به دنیا آمد. محمدتقی دارای یک برادر به نام محمدحسن بود. کربلایی قربان پدر محمدتقی، آشپز میرزا عیسی قائم‌مقام فراهانی معروف به سیدالوزرا و میرزای بزرگ بود. او بعد از میرزا عیسی، ناظر آشپزخانه ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی معروف به میرزای ثانی، پسر میرزا عیسی شد. کربلایی قربان در پیری، قاپونچی میرزای ثانی شد. رفت و آمد کربلایی قربان به خانه اعیانی میرزای بزرگ و ابراز علاقه محمدتقی به یادگیری و آموزش باعث شد میرزا عیسی او را در کنار فرزندانش برای آموختن قرار دهد.

محمدتقی در کودکی ناهار محمدحسین و محمدحسن فرزندان میرزا را می‌آورد و در بیرون حجرهِ مکتب‌دار می‌ایستاد تا ظرف‌های غذا را برگرداند. این توقف و با علاقه گوش کردنِ درس از سوی محمدتقی موجب یاد گرفتن آنچه استاد به فرزندان میرزا عیسی می‌آموخت، شد. خدمت محمدتقی در دستگاه میرزای بزرگ باعث باز شدن پای او به عمارت ناصرالدین میرزا، ولیعهد محمد شاه قاجار شد. استمرار در رفت و آمد و حمایت از ناصرالدین، رفته رفته موجب اعتماد ولیعهد به محمدتقی و باز شدن پای او به دستگاه دیوانی او شد. دلسوزیِ محمدتقی موجب شد پس از درگذشت محمد شاه، او در همکاری با ملک‌جهان خانم ملقب به مهدعلیا مادر ناصرالدین، لشکر شاهی را در حمایت از ناصرالدین بسیج کند و زمینه انتقال او از تبریز به تهران و تاجگذاری و نشستن بر تخت پادشاهی را به وجود آورد. با نشستن ناصرالدین شاه بر تخت پادشاهی، محمدتقی به عنوان اولین صدراعظم شاهِ جدید منصوب شد.

میرزا محمدتقی دو بار ازدواج کرد. ازدواج اولش با دختر عمویش، جانِ جان خانم دختر حاج شهباز خان فراهانی بود. او از این ازدواج صاحب سه فرزند شد با این حال در دوره صدارت ناصرالدین شاه از جانِ جان خانم جدا شد. محمدتقی بعد از جدایی از دختر عمو در ۴۳ سالگی به پیشنهاد ناصرالدین شاه با ملک نسا خانم معروف به ملک‌زاده خانم و عزت‌الدوله تنها خواهر تنی ناصرالدین شاه ازدواج کرد. میرزا از این ازدواج صاحب دو دختر شد. وی در اواخر دوره سلطنت فتحعلی شاه در زمره نیروهای محمدخان زنگنه امیر نظام و پیشکار آذربایجان قرار گرفت و در اوائل سال ۱۲۱۶ به عنوان وزیر نظام آذربایجان و امیر نظام منصوب شد. او در ۲۰ دی ۱۲۱۶ به همراه ناصرالدین میرزا ولیعهد محمد شاه به روسیه رفت و با نیکلای اول تزار روس در منطقه ایروان ملاقات کرد. وی بعد از حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات مرزی با دولت عثمانی از ۱۱ خرداد ۱۲۲۶ به بعد مورد توجه ویژه محمد شاه قاجار قرار گرفت و به شاه نزدیک شد.

از فاصله مرگ محمدشاه تا رسیدن ناصرالدین میرزا ولیعهد جوان از تبریز به پایتخت و نشستن بر تخت سلطنت، تصمیم‌گیری برای دربار و دیوان برای چند روز توسط مهدعلیا انجام شد. با رسیدن خبر مرگ محمد شاه به تبریز، ولیعهد و مادرش مهدعلیا پول کافی برای رساندن خود به تهران نداشتند. میرزا محمدتقی ‌خان با اطلاع از این مسئله به سرعت وارد شد و با استقراض از یکی از تجار تبریز و جمع کردن شش لشکر پیاده و سواره، مادر و پسر را برای سفر به تهران یاری کرد. دلسوزی و همراهی امیرکبیر در این دوره حساس موجب تعمیق رابطه دوستانه ناصرالدین میرزا با محمدتقی فراهانی شد. میرزا که تا قبل از شروع سلطنت ناصرالدین شاه، منصب امیر نظامی را بر عهده داشت پس از نشستن ناصرالدین شاه بر تخت پادشاهی صدراعظم ایران شد و القابی چون «امیرکبیر» و «اتابک اعظم» را از شاه دریافت کرد. امیرکبیر با شروع صدارتش اصلاحات مختلفی در دیوان شاهی در حوزه‌های سیاسی، امنیتی، مالی، اقتصادی و فرهنگی به وجود آورد از جمله کاهش نفوذ و دخالت دول روس و انگلیس به دربار ایران با باز کردن پای سیاستمداران آمریکایی به ایران در سال ۱۲۲۵، برقراری امنیت و پایان دادن به شورش‌های داخلی ناشی از ضعیف شدن دولت مرکزی، اصلاحات مالی و جلوگیری از ظلم صاحبان منصبان به رعیت از اعم اقدامات امیرکبیر بود.

از دیگر اقدامات مهم امیرکبیر پایان دادن به شورش محمدحسن خان سالار فرزند اللهیارخان آصف‌الدوله در خراسان در ۲۶ آبان ۱۲۲۸ و نظم بخشیدن به امور اداری دربار و دیوان و ایجاد سازمان نظارتی قوی‌تر بر عملکرد شاهزادگان و شاهدختان، خاندان سلطنت، رجال و صاحبان قدرت، تلاش برای برقراری عدالت و امنیت در دیوان شاهی، جلوگیری از شکنجه و آزار متهمان و مجرمان، جلوگیری از پناهندگی جنایتکاران و مجرمین سیاسی به سفارتخانه‌های کشورهای خارجی بود. امیرکبیر ساختار قشون ارتش را بازسازی و نظم نظامی را تقویت کرد همچنین چاپارخانه، تذکره‌خانه، ساخت بازار مسقف، تیمچه و سرای امیر در تهران، تأسیس سازمان امنیتی، خبررسانی، خفیه‌نویسی، اصلاحات قضایی و پایان دادن به بست‌نشینی اعتراضی در حرم امامان و امامزادگان و انحرافات عمیق به وجود آمده در این زمینه را دستخوش تغییر کرد.

او تلاش زیادی کرد تا مدرسه دارالفنون در تهران بنا کند و بالاخره موفق شد ۱۳ روز قبل از اجرای حکم قتلش در هشتم دی ۱۲۳۰ به این آرزویش جامع عمل بپوشاند. نقش برجسته و مؤثر امیرکبیر در سرکوب شورش بابیان و از بین رفتن فرقه ‌بابیه با محاکمه و اعدام بنیانگذار آن موجب تحکیم بیش از پیش روابط او و علمای دینی داشت. انتشار روزنامه وقایع‌اتفاقیه، ترجمه متون و کتب خارجی و انتشار کتب داخلی و خارجی و دستگیری و اعدام سید علی محمد باب بنیانگذار فرقه بهاییت در ایران از جمله اقدامات فرهنگی امیرکبیر بود.

ایران در اواخر سلطنت محمد شاه گرفتار فرقه بهائیت شد. این گرفتاری به شکل شورش‌ها و بلواهای اجتماعی و فرهنگی در دوره سلطنت ناصرالدین شاه ظاهر شد. بهائیان در این دوره با ایجاد بی‌نظمی و شورش در شهرهای مختلف کشور خواسته‌های‌شان را مطرح کردند و تلاش زیادی برای تضعیف قدرت مرکزی کردند. فتنه باب در شهرهای شمالی و شمال‌غربی کشور مشکلات زیادی برای کشور به وجود آورد. علاوه بر بلوای بابیان، شورش بزرگی توسط ملاحسین بشرویه و هوادارانش در خراسان به راه افتاد. در زنجان نیز یکی دیگر از پیروان باب به نام محمدعلی زنجانی قیام کرد و مدتی طولانی این شهر را گرفتار آتش و خون کرد. بهائیان تهران نیز در دوره‌ای از سال‌های پادشاهی ناصرالدین شاه درصدد قتل او و صدراعظمش برآمدند اما ناکام ماندند. در چنین شرایطی امیرکبیر به سرکوب بهائیان و رهبران آن پرداخت که این مسئله موجب جلب اعتماد بیشتر ناصرالدین شاه به او و تقویت جایگاهش نزد علما و بزرگان روحانی شد.

مجموعه اصلاحات امیرکبیر موجب کینه و دشمنی بسیاری از صاحبان قدرت، شاهزادگان و دیوانیان به رهبری مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه شد. با تعمیق اختلافات و کینه‌های درباریان و از همه مصمم‌تر و پیگیرتر مهدعلیا، قتل امیرکبیر در دستور کار قرار گرفت. با اغوای شاه توسط درباریان و اطرافیان او و با تحریک بیگانگان، امیرکبیر از صدارت عزل و به حکومت کاشان منصوب شد. بعد از آن تمام افراد داخلی و خارجی که از زمان صدارت امیر از او ناراضی شدند منتظر فرصت بودند. با دست به دست هم دادن آنان، حکم قتل امیرکبیر از ناصرالدین شاه گرفته شد. علی خان حاجب‌الدوله با اینکه از سوی امیرکبیر بسیار مورد شفقت قرار گرفته بود، مامور اجرای حکم شد. او با زدن رگ دست امیرکبیر در حمام فین کاشان در روز جمعه ۱۸ دی ۱۲۳۰ ماموریت خود را به پایان رساند. بدن میرزا محمدتقی فراهانی امیرکبیر به کربلای معلی منتقل شد و طبق وصیتش در یکی از صحن‌های حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به خاک سپرده شد.

انتهای پیام
captcha