حجاب و دوقطبی اجتماعی
کد خبر: 4176126
تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۴
یادداشت

حجاب و دوقطبی اجتماعی

مقابله با بی‌حجابی به‌عنوان فعل دشمن که در حال پیش بردن آن است و بنا دارد با پیش بردن این مسیر قصه دوقطبی مفسده انگیز را به سرانجام برساند و در عین حال اهل جهل و غفلت با جبهه حق و دشمنی نکردن با آنها همراه کند. هر دو باید در یک طرح هوشمندانه پیش بروند. 

حجاب و دوقطبی اجتماعیبه گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام علی مهدیان، پژوهشگر اجتماعی در یادداشتی که برای انتشار در اختیار ایکنا قرار داده است، به موضوع «دوقطبی اجتماعی در عرصه حجاب» پرداخته و نوشته است؛

جایی خواندم یک برادر بزرگواری از نحوه مدیریت هارون پیامبر(ع)، در ماجرای گوساله سامری، نتایج عجیبی در باب مسئله حجاب گرفته بود. حضرت هارون(ع) درباره سبک مدیریتش می‌فرماید: «إِنِّی خَشیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنی‏ إِسْرائیلَ» یعنی ایجاد اختلاف و دودستگی در امت اهمیتش از اینکه امت پرستش گوساله را پیشه کنند، مهم‌تر بود. آن برادر بزرگوار نتیجه گرفته بود که، حالا که وحدت جامعه از پرستش گوساله مهم‌تر است، از الزام بر حجاب که خیلی‌ها مخالفش هستند نیز باید کوتاه بیاییم که دوقطبی شکل نگیرد؛ این استدلال.

اما چند نکته در نقد این سخن ناقص باید گفت؛ اولاً با این حساب جنگ‌هایی که در دوران پیامبر اکرم(ص) و دوران امیرالمؤمنین(ع)، دوران امام حسن(ع)، دوران امام حسین(ع) تا حتی دوران ظهور شکل می‌گیرد، قابل توجیه نخواهد بود. چون اختلاف، جنگ و دودستگی بین امت وقتی از توحید مهم‌تر است، پس یعنی کلاً از همه‌چیز مهم‌تر است و نباید شکل بگیرد. در حالی‌که این، با بخش عمده‌ای از آیات ناسازگار است و این اصل مهم دینی که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اَلْخَیْرُ کُلُّهُ فِی اَلسَّیْفِ وَ تَحْتَ ظِلِّ اَلسَّیْفِ وَ لاَ یُقِیمُ اَلنَّاسَ إِلاَّ اَلسَّیْفُ وَ اَلسُّیُوفُ مَقَالِیدُ اَلْجَنَّةِ وَ اَلنَّارِ» مردود خواهد بود و اساساً اگر قرار است بی‌خیال توحید شویم تا انسجام قوم باقی بماند، اساساً ملاک قوم بودن قوم و وحدت جبهه چه خواهد بود؟

نکته دوم اینکه اساساً این بیان با رفتار و سبک مدیریت موسی(ع) در اصلاح امت بعد از بازگشتش نیز نمی‌سازد؛ چرا که نحوه اصلاح امت که او دستور داد، این بود که باید قوم یکدیگر را می‌کشتند. «فاقتلوا انفسکم» این چه اصلاح اجتماعی است که اتفاقاً از مسیر جنگ داخلی و کشت و کشتار قوم نسبت به هم می‌گذرد؟

نکته سوم اینکه اساساً مگر ممکن است توحید نباشد و وحدت باشد؟ شرک، خروجی روشنش دودستگی، اختلاف و جنگ است. پس تفرقه و جنگ نتیجه شرک است نه توحید. چطور هارون(ع) شرک امت را پذیرفت که اختلاف نشود، این تناقض نیست؟ اما پاسخ آن اشکال چیست؟ پاسخ روشن است. همان‌طور که علامه طباطبایی ذیل آن آیه می‌گوید، روش هارون را باید ذیل دستور بالادستی موسی(ع) «وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ» بفهمیم. یعنی این ایجاد دوقطبی مانع اصلاح و حرکت در مسیری بود که اهل فساد می‌خواستند اتفاق بیفتد، این دودستگی راه اصلاح را می‌بست. پس جنگ داخلی و دوقطبی دو گونه است، جنگ داخلی که موسی(ع) در مقام توبه شکل داد، خروجی‌اش اصلاح امت بود.

جنگ امام حسین(ع) هم «لاصلاح امه جَدی» بود. جنگ‌ها و دوقطبی‌های موجه اساساً برای اصلاح و جلوگیری از اراده طاغوت و مفسدین است. قوم موسی(ع) از هارون(ع) خواسته بودند، اجازه دهد تا وقتی‌که موسی(ع) برمی‌گردد این راه را بروند و اگر جامعه دچار جنگ و دوقطبی می‌شد یا خود حضرت هارون(ع) کشته می‌شد، راهی برای اصلاح امت باقی نمی‌ماند و امت سخن موسی(ع) را هم بعد از بازگشت او گوش نمی‌دادند. در ماجرای حجاب هم همین‌طور است. باید دید کدام دوقطبی همان است که نباید باشد و کدام دوقطبی درست است. آن دوقطبی که راه اصلاح را می‌بندد، نباید باشد.

دوقطبی نسبت به کسانی که نسبت به این مقوله جهل دارند و مطلع نیستند، نباید شکل بگیرد. اما یک، دوقطبی دیگر لازم است که شکل بگیرد و آن تقابل با اراده مفسدین و طاغوت است که راه اصلاح را سد می‌کنند. با آنها باید مبارزه کرد و دچار حرام سیاسی و توجیه و جاده‌صاف‌کنی آنها هم نشد. اما با اهل غفلت و جهل، خیر، باید همراهی و مدارا کرد. مقابله با بی‌حجابی به‌عنوان فعل دشمن که در حال پیش بردن آن است و اتفاقاً بنا دارد با پیش بردن این مسیر قصه دوقطبی مفسده انگیز و اصلاح خراب کن را به سرانجام برساند، در عین همراه کردن اهل جهل و غفلت و ... با جبهه حق و دشمنی نکردن با آنها. هر دو باید در یک طرح هوشمندانه پیش برود. حالا سخنان رهبری را در این‌باره دوباره مرور کنید.

انتهای پیام
captcha