شاید در نگاه بسیاری از افراد دشوار باشد که در کنار آن که یک زن باشی و مدیر خانه و مادر چند فرزند، بتوانی برای آرمانها و عقایدت نیز گامهای مهم و اثرگذاری برداری و محیط پیرامون خود را نیز از همت و دانش خود بهرهمند سازی. ولی بودند بانوانی که در ایران اسلامی و طی دهههای اخیر این سختیها را به جان خریدند و با مددگیری از فاطمه زهرا سلام الله علیها بر مشکلات فائق آمدهاند. شناسایی این بانوان همچنان در محلهها و کوچههای شهر و دیارمان موضوع مهمی است تا به نسل بعدی بگوییم که از هیچ سختی و مانعی نترس و لحظهای آرام نگیر و برای اهداف و آرمانت بجنگ به ویژه اینکه آرمانت برگرفته از مفاهیم عمیق قرآن و عترت باشد و اینکه بخواهید دیگران را نیز از این اقیانوس، شربتی شیرین بنوشانید. آنا ناظری، یکی از این بانوان است که در ادامه بیشتر با او آشنا میشویم.
آنا ناظری هستم، البته من را به نام عصمت ناظری میشناسند. متولد 1335 در شهر ری و فرهنگی بازنشسته هستم و در حال حاضر مجتمع آموزشی دخترانه دارم. در دانشسرای مقدماتی تحصیل کردم. مدرک سوم راهنمایی را که گرفتم تدریس در مدارس ابتدایی را شروع کردم و همزمان با تدریس برای دریافت مدرک دیپلم اقدام کردم. یک فوقدیپلم و یک کارشناسی و مجدد یک کارشناسی دیگر را دریافت کردم و پس از آن موفق به اخذ مدرک کارشناسیارشد و دکترا در رشته فقه و حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی شدم. در سال 54 ازدواج کردم و چهار پسر و یک دختر دارم که همه آنها ازدواج کردهاند. پسر بزرگم دکترای معماری، پسر دومم کارشناس ارشد مدیریت کسب و کار استراتژی، پسر سومم کارشناس کامپیوتر، پسر چهارمم دکترای ادیان و دخترم مدرک مهندسی شیمی دارد. بدین ترتیب ادامه تحصیل را حین همسرداری، مادری و با فعالیت اجتماعی گسترده ادامه داده و استخدام آموزش و پرورش بودم.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به دانشگاه فرهنگیان، دانشسرای مقدماتی میگفتند. در این دانشسرا در مقطع سوم دبیرستان، آزمونی برگزار میشد که با این مدرک میتوانستیم به عنوان معلم در آموزش و پرورش استخدام شویم. دانشسرای مقدماتی استان تهران، که من در آنجا دیپلم گرفتم، کلاً برای تربیت معلم مقطع ابتدایی بود، ضمن آن که من عاشق مقطع ابتدایی بودم و با معلمی کلاس اول شروع کردم، اما بعد در حوزه مدیریت مدارس فعالیت کردم و دیگر تدریس نداشتم.
در جریان مبارزات انقلابی، من و همسرم شرکت فعالی داشتیم؛ اعم از تکثیر نوار صوتی سخنرانی و انتشار اعلامیههای حضرت امام خمینی(ره) که این امر در آن زمان برای من در محیط آموزشی مشکلاتی را ایجاد کرد. همراهی همسرم، سیدحجتالله اسماعیلی، بسیار مؤثر بود. ایشان از پیشگامان کمیتههای انقلاب اسلامی و یکی از 22 نفر بنیانگذار سپاه پاسداران بودند و دورههای لازم را سپری کردند اما به اصرار مرحوم آیتالله مهدویکنی بعد از مدتی که در سپاه بودند به کمیته انقلاب اسلامی بازگشتند. همسرم پس از پیروزی انقلاب، مدتی مسئول اطلاعات و عملیات و عضو شورای مرکزی ستاد مبارزه با مواد مخدر استان تهران بود و بعد از هفت سال خدمت از آن مجموعه جدا شد و به کار کشاورزی روی آورد، اما همچنان بر پایه اعتقادات اوایل انقلاب اسلامی، استوار است.
بعد دو سال تدریس، معاون مدرسه شدم و 10 سال در مدرسه «عفت» شهرری و 10 سال در مدرسه «حاتم» فعالیت کردم که قبلاً نامش زکریا و مِلکِ آن متعلق به خانم شکروی بود که در آمریکا زندگی میکرد. مالک را راضی کردم که این ملک را وقف کند و شرط گذاشت که نام مدرسه به نام پسر جوانش که مرحوم شده بود و حاتم نام داشت، تغییر کند. سال 72 مدیر نمونه کشوری شدم و نخستین سالی بود که برای تأسیس مدارس غیرانتفاعی مجوز میدادند. البته دریافت آن بسیار دشوار بود، اما چون مدیر نمونه شده بودم در دریافت مجوز تسهیل و تسریع شد و مدرسه غیرانتفاعی «نور ولایت» را تأسیس کردم.
فعالیت سیاسی داشتم، اما به شکلی متفاوت از گذشته. همان زمان که من مدیر نمونه شدم به عنوان دبیر کمیسیون بانوان فرمانداری شهر ری انتخاب شدم. ابتدا مخالفت کردم، چراکه خودم را فرهنگی میدانستم و نمیتوانستم قبول کنم از محیط آموزشی جدا شوم. قرار شد که از آموزش و پرورش به وزارت کشور مأمور شوم که فرمانداری زیرمجموعه آن بود. صحبتهایی شد مبنی بر اینکه من سه روز در هفته در آموزش و پرورش و سه روز در وزارت کشور باشم. در آموزش و پرورش مسئول گروههای آموزشی بودم و در 21 مدرسه شهرری فعالیت آموزشی انجام دادم. در فرمانداری در حوزه بانوان کارهایی را انجام دادم و به پاس تلاشهایم در هفته دولت از من به عنوان مدیرکل زن تجلیل شد.
نخستین فردی بودم که در مدارس شهرری نمازخانه دایر کردم. سال 60 در مدرسه عفت و بعد در مدرسه حاتم این کار را انجام دادم. در نمازخانه مدرسه علاوه بر اقامه نماز، مسابقات قرآن و آموزش قرآن برگزار میشد و اعتقاد داشتم که بچهها به ویژه در مقطع ابتدایی باید آموزش را با قرآن آغاز کنند و وقتی که قرآن را سرلوحه زندگی خود قرار دادند، در فعالیتهای اجتماعی دیگر هم حضور فعالی خواهند داشت. از سال 58 هفتهای یک روز جلسات قرآنی را در مدرسه نیز پیگیرم که بیوقفه ادامه دارد.
همسرم همراه و یاریرسان من است و با توجه به اینکه پنج فرزند دارم، کمکحالم بوده است، اما عشق به زندگیام موجب شد تا بر همه مشکلات فائق آیم و با برنامهریزی درست و کمک همسرم توانستم به همه امور رسیدگی کنم. با دو شیفت کار، اما هیچ خللی در امور خانه به وجود نیامد و سعی کردم همیشه فرزندانم را در هر کاری همراهی و راهنمایی کنم.
از سال 57 جلسات قرآنی را هم در منزل شخصی و هم در منازل سایر دوستان برگزار میکنم. در حال حاضر این جلسات به شکل مجازی دایر است. گروه ختم قرآن نور را در شبکه اجتماعی داریم که به موازات آن چهار گروه دیگر هم فعالیت میکند و در هر کدام روزانه با مشارکت اعضای گروه ختم قرآن به اشکال مختلف صورت میگیرد؛ ختم یک جزء یا ختم یک حزب و با شکلگیری این گروهها افراد بسیاری قرآنخوان شدهاند و برخی هم به حفظ قرآن روی آوردهاند. خوشحالم که با تشکیل این گروهها، افراد بسیاری به قرآن روی آوردند و تاکنون در فضای مجازی 330 بار ختم قرآن انجام شده است.
مکان و فضای مناسب یکی از مهمترین آنهاست. بسیاری از کسانی که محافل قرآنی برگزار میکنند جای مشخصی ندارند. البته با این مشکل مواجه نبودم. فضای 270 متری پایین خانه شخصیمان را به فعالیتهای قرآنی اختصاص دادهام. به هر حال باید ساز و کار تشویق برای تداوم این جلسات فراهم شود و تصور میکنم آئین نکوداشت بانوان مبلغ و محفلدار قرآنی یکی از این رویدادها در ایجاد انگیزه و تشویق باشد.
بسیار مفید است و موجب میشود افرادی که در این زمینهها فعالیت میکنند بهتر دیده شوند و زمینه را برای تشویق و ترغیب دیگران برای حضور و فعالیت مؤثر در این زمینه فراهم آورند. شخصاً هیچ چشمداشت حمایتی از سوی مقام و نهاد مسئولی ندارم و نگاهم به برگزاری این مجالس و محافل صرفاً ذوقی و از روی علاقه است. روزگاری تشکیلاتی با عنوان خیریه دایر کردم که البته ادامه پیدا نکرد و مؤسسه قرآنی امام حسن مجتبی(ع) را نیز دایر کردم و از سازمان تبلیغات اسلامی هم مجوز گرفتم. هیچ وقت درصدد تمدید آن برنیامدم چون همانطور که گفتم اینگونه فعالیتها برحسب علاقه قلبی است. خیلی از بانوان فعال در این عرصه با همین نگاه به تشکیل چنین محافلی دست میزنند؛ خانهدار هستند و سرپرستی فرزندانشان را به عهده دارند، اما علاقهمند به برگزاری چنین مجالسی هستند که باید با برگزاری چنین برنامههایی مورد تحسین و تشویق قرار گیرند. شخصاً همین که احساس میکنم مفیدم، بزرگترین انگیزه است. در سال 78 در همان مقطعی که دبیر کمیسیون بانوان بودم، تعاونی مسکن فدک فجر شهرری را به من سپردند. برای زنان سرپرست خانوار با متری 80 هزار تومان خانه ساختیم. خوشحالم که برای این قشر با فعالیتی که انجام دادیم، سودرسان بودم.
یادآور میشود، نخستین آئین نکوداشت و تکریم بانوان مبلغ و محفلدار قرآن کریم شهر تهران با عنوان «همایش اخلاق و معنویت» دوم آذرماه سال جاری از سوی مرکز فرهنگی بانوان قرآنپژوه مؤسسه امام رضا(ع) با همکاری ایکنا، سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان دارالقرآن تبلیغات اسلامی، رادیو قرآن، شبکه قرآن و معارف سیما و مؤسسه حضرت خدیجه(س) برگزار میشود.
انتهای پیام