فراغت به معنای فارغ شدن است و فارغ شدن معنای رهایی میدهد. «اوقات فراغت» زمان آسودگی و رهایی از کار و تحصیل است که برای هر فرد به وقت مقتضی رخ میدهد. در تصور رایج «اوقات فراغت» تداعیکننده ماههای تابستان یا روزهای نوروز است و گویا در زمانهای دیگر فراغتی وجود ندارد، در صورتی که پایان ساعات کاری و تحصیلی هر فرد در هر روز یا پایان هفتهها نیز جدا از «اوقات فراغت» نیست و بخشی از آن محسوب میشود. کاویدن زمانهای رهایی نوجوانان و جوانان ایرانی جستار مورد مطالعه ماست.
به همین منظور به سراغ حجتالاسلام غلامرضا صدیقاورعی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی رفتیم تا درباره موضوع «اوقات فراغت» گفتوگو کنیم. از صدیقاورعی کتابهای مختلفی از جمله «بررسی مسائل اجتماعی ايران»، «جامعهشناسی مسائل اجتماعی جوانان»، «انحطاط اقوام و حكومتها در نهجالبلاغه»، «ساختار نظام اجتماعی در اسلام»، «انديشه اجتماعی در روايات امربهمعروف و نهی از منكر» و ... منتشر شده است. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
ایکنا - نگاه دین به اوقات فراغت چگونه است؟
در تعلیمات دینی به صورت صریح، آشکار و مکرر آمده است که افراد اوقات خود را تقسیم و در هر قسمت نیازهای خود را برطرف کنند. فراغت یعنی وقتی که انسان تکلیف ندارد و به واسطه تعهدات و هنجارهای مسلط اجتماعی کاری بر عهده او نیست و انتظاری از او وجود ندارد.
محققانی به دبیرستانهای دخترانه رفتند و سؤال کردند که شما اوقات فراغت خود را چگونه میگذرانید؟ آنها پاسخ دادند که مثلاً به مادر در کارهای خانه کمک میکنیم. در واقع این محققان به دانشآموزان تفهیم نکردهاند که فراغت چه زمان است و کمک به مادر جزو انتظارات خانواده از یک دختر نوجوان است و این امور جزو وظایف محسوب میشود و فراغت نیستند. ساعاتی که به سرکار میرویم کار محسوب میشود؛ اما فراغت به معنای باقی زمان پس از کار نیست. فرد وقتی کار میکند خسته میشود و باید استراحت کند و نباید زمان استراحت را جزو فراغت حساب کرد.
فراغت برای زمانی است که کارهای اقتصادی، وظایف خانوادگی، خویشاوندی و وظایف دینی را هم انجام داده باشیم؛ وقتی مکلف به نماز خواندن و انجام وظایف اجتماعی مورد تأکید دین مانند عیادت از بیماران و... هستیم جزو فراغت حساب نمیشود چون وظایف هستند. مقدار زمانی که پس از انجام وظایف اضافه میآید فراغت نام میگیرد.
در تقسیمبندیهای دینی تأکید شده که باید زمانی برای شادمانیهای حلال گذاشته شود تا به تقویت انرژی روحی و روانی پرداخت تا سایر قسمتهای زندگی مانند کار، عبادت، ملاقات با دوستان و... را هم انجام دهیم. در واقع اگر فراغت را دقیق تعریف کنیم و دستهبندیهای توصیه شده برای زمانبندی دینی را نیز بنگریم، معلوم میشود که به اوقات فراغت توصیه شده و آثار و کارکردهای آن را هم بیان کردند.
نکته دوم توصیه علمای دین است که اصولاً افرادی هستند که تعلیم میدهند چگونه راه را طی کنیم تا به قرب الهی دست یابیم؛ گفته میشود بدون فراغت وقت، فراغت قلب میسر نیست و کسی که فراغت قلب پیدا نکند اصلاً امکان اینکه به مراتب معنوی توجه به خدا هم دست یابد وجود ندارد.
کسی که میخواهد مراحل توجه به خدا را طی کند اولین کاری که باید انجام دهد این است که برنامهریزی کند تا وقت فراغتی برای خودش به وجود بیاورد که در آن وقت فراغت تشویش، اضطراب، تعهد، نگرانی و... در آن وجود نداشته باشد و در این زمان تمرین کند که در زمان فراغت به خدا توجه کند تا فراغت دل حاصل شود.
ایکنا - شاخصههای سلبی و ایجابی فراغت در سبک زندگی ایرانی - اسلامی چیست؟
وقت فراغت ایجاب و سلب ندارد؛ اگر منظور چگونگی گذران اوقات فراغت است آن موقع موضوع ایجاب و سلب مطرح میشود. باید مراقب بود که زمان فراغت تبدیل به مرتع شیطان نشود و وقتی انسان فرصتی دارد که هرکاری که دوست دارد انجام دهد و الزامات محیطی و اجتماعی خیلی بر او حاکم نیست این را به توهمات و تفکرات باطل و مرور خاطرات بد یا به انجام کارهایی که تمایلات انسانی بوده اما مضر است پر نکند.
باید از این زمان استفاده مفید کرد که حداقل یک فایده دنیوی داشته باشد و اگر فایده دنیوی، اخروی، علمآموزی، دقت و ممارست از آن استخراج نمیشود حداقل یک تفریح سالمی انجام داده شود که نشاط فرد افزایش پیدا کند تا بتواند کارهای دیگر را خوب انجام دهد که این موضوع در روایات هم به آن اشاره شده است. بهتر است افراد به سمت کارهایی نروند که ظاهراً ذوقی ولی باطناً خسته کننده است مانند بازی کامپیوتری اکشن و خسته کننده و اضطرابآور.
حداقل اوقات فراغت این است که نشاطی ایجاد کند تا فرد بتواند کارهای دیگر را خوب انجام دهد و هرچه بهتر و مفیدتر از این زمان استفاده کند نیکوتر است. حداقل این است که فرد از اوقات فراغت به گونهای استفاده کند که سرمایه عاطفیای برای او فراهم شود تا بتواند انجام کارهای موظفی را بهتر انجام دهد.
ایکنا - جوانان اوقات فراغت خود را چگونه سپری میکنند؟
در شهرهای بزرگ و در بین قشرهای متوسط معمولاً مسئولیتی متوجه نوجوانان نیست و به همین منظور وقت اضافه دارند و هرکدام به گونهای این زمان را سپری میکنند؛ بعضی افراد زمان خود را با دوستان، بازی کامپیوتری، خواب و... سپری میکنند؛ البته دقیق این موضوع را باید از طریق آخرین تحقیقات پیمایشی که در این رابطه انجام شده مطالعه کرد. جوانان به دنبال سرگرمی میگردند و ما با فقدان سرگرمی نشاطآور، با برنامه، مؤثر در کشور مواجه هستیم. نباید سرگرمی را گذران زمان به هر شکل تلقی کرد زیرا اتلاف وقت نام میگیرد.
ایکنا - ویژگی سنتی الگوهای اوقات فراغت در سبک زندگی ایرانیان نسبت به الگوهای فعلی چگونه بوده است؟
جامعه در گذشته دارای انسجام اجتماعی بیشتری بوده است و انسانها تعلقات ملموستری نسبت به اطرافیان داشتند و نسبت به هم غریبه نبودند اما اکنون خانهها در کنار هم ساخته میشود ولی همسایهها نسبت به هم غریبه هستند؛ بسیاری حتی با خویشاوندان خود نیز به همین صورت شبه غریبه هستند و به ندرت با هم تعامل دارند اما در گذشته اینگونه نبود و انسجام اجتماعی بیشتر بود؛ مردم با هم تعامل بیشتری داشتند و اکثر فعالیتهای افراد در ضمن با هم بودن شکل میگرفت. بعضی از این رفتارهای زمینه دینی داشته مانند اینکه افراد در مسجد دور هم جمع شدند و گفتوگوی مذهبی، معاشرت و... میکردند.
اکنون بیشتر گذران اوقات به صورت فردی شده است؛ مثلاً فرد بیشتر با کامپیوتر محشور و گویی با موجودات خیالی در حال گذران وقت، تعامل، همراهی یا مبارزه است. این عوامل جایگزین آدمهای واقعی شده است.
ایکنا - چه نهاد و نهادهایی متولی اوقات فراغت در کشور هستند و چه دستگاههایی باید در این زمینه نقشآفرینی کنند؟
نهاد به معنای جامعهشناسی، سازمان نیست بلکه هنجارها مورد نظر است. هنجارهایی در طول سالیان شکل گرفته بوده که اهداف و نیازهایی را تأمین میکرد اما اکنون این هنجارها تغییر کردهاند؛ هنجارهایی کنونی انسانها را به سمت غریبگی کشانده است.
سازمانهایی در حاکمیت وجود دارد که در وظایف آنها به موضوع توجه به اوقات فراغت اشاره شده است؛ مثلاً شهرداریها باید پارک و محیطهای ورزشی بسازند، آموزش و پرورش در کنار وظایف آموزشی خود به موضوع اردو و تفریح توجه داشته باشد و باقی سازمانها و نهادهای مرتبط با این حوزه نیز به همین ترتیب است.
نکته قابل توجه لزوم وجود هنجارهای اجتماعی است که انسانها را به سمت برنامههای جمعی هدایت کند. هنجار فعالیتهای فردی شدت گرفته و در مقابل فعالیتهای جمعی کاهش پیدا کرده است. هرگاه هنجارها ضعیف میشوند سبب سردرگمی و آنومی(anomie) میشود.
ایکنا- الگوی مطلوب مدیریت اوقات فراغت چگونه است؟
الگوی مطلوب مدیریت اینگونه است که بتواند یک وفاق جمعی ایجاد کند تا اکثریت هنجارهایی را بپذیرند. اکنون به هر اداره و ماده قانونی که مراجعه کنید به موضوع زیرساختها توجه دارد اما باید توجه کرد که مثلاً اگر نصف شهر هم پارک شود، 200 سینما ایجاد و کتابخانهها سه برابر شود آیا این موضوعات در تصمیم آدمها اثر دارد یا نه افراد کار خود را میکنند؟
آن چیزی که باید مدیریت شود نهاد به معنای جامعهشناسی یعنی هنجارسازی است. هنجار با دستور پیش نمیرود و نمیتوان گفت که دستور میدهیم که این کار را انجام شود بلکه باید به گونهای عمل شود که به حالت توافق جمعی درآید و حالت، عادت و باور عمومی شود که به هنجارهایی عمل کنند در غیر این صورت هیچکس به آنها عمل نمیکند در حقیقت اشکال در ضعف هنجاری است.
ایکنا- سخن پایانی.
در اغلب موضوعات اجتماعی ایران کنونی مشکل ضعف هنجاری، فقدان هنجاری و آنومی(anomie) وجود دارد و فرمول آن ایجاد توافق جمعی و هنجارهای دارای استقبال اکثریت است. راهحل، گفتوگو و هنجارسازی در جامعه است البته نه اینکه فلان اداره هنجارسازی کند.
موضوع مورد غفلت واقع شده هنجارسازی است؛ ممکن است برخی بگویند که بله، هنجارسازی باید باشد و خوب است و فلان... اما نکته اینجا است که این موضوع صرفاً با گفتن درست نمیشود بلکه باید فرایند آن طی شود. بنابراین از طریق گفتوگوی همگانی مستمر این موضوع شکل میگیرد.
گفتوگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام