عبدالحسین طالعی، سردبیر مجله کتابشناسی شیعه و عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه قم در گفتوگو با ایکنا از خوزستان درباره زمینههای تألیف کتاب «الغدیر» علامه امینی با بیان این مقدمه که این مطالب نتیجه جلسات طولانی با حجج الاسلام احمد و محمد امینی؛ فرزندان علامه امینی و شاگردان ایشان (آقای عبدالعزیز طباطبایی و شیخ محمدرضا جعفری) و مطالعه چندباره کتاب الغدیر است، گفت: علامه امینی متولد 1280 شمسی (1320 قمری) در تبریز و متوفای 1349 شمسی(1390 قمری) در تهران است. بعد از وفات، پیکر ایشان به نجف انتقال یافت و در کنار کتابخانهاش خاکسپاری شد. تعبیر مرحوم حکیمی درباره ایشان این است «علامه امینی وصیت کرد او را در کنار کتابخانهاش دفن کنند؛ دو کتابخانه در کنار هم» خیلی زیبا گفته است.
وی اظهار کرد: مرحوم علامه، کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) را که هم اکنون در نزدیکی حرم و در سوگ الحویش قرار دارد، با کمکهای مردمی ایجاد کرد، اما مقبره ایشان را آقای سیدرضا سادات اخوی با هزینه خود ساخت. این موضوع معلوم باشد که مرحوم علامه امینی اگر میخواست در حرم امیرالمؤمنین(ع) دفن بشود، برای ایشان آسان بود؛ اما کتابخانه را انتخاب کرد و ین یک سنت نجفی است که در بین علمای نجف ریشه قدیمی دارد. مرحوم آقای حکیم هم در کنار کتابخانهاش در مسجد هندی به خاک سپرده شده است. آقای بزرگ تهرانی نیز چنین است و آقای مرعشی نجفی که در کتابخانهاش در قم دفن است، یک سنت نجفی را به قم آورد و این نکتهای است و احترام گذاشتن به علم و کتاب و کتابخانه و ... را نشان میدهد.
سفرهای علامه امینی
طالعی ادامه داد: علامه امینی از سال 1320 قمری تا 1350 قمری در تبریز بود. از سال 1350 قمری به نجف عزیمت میکند و گاهی اوقات به ایران میآمد. ایشان 40 سال آخر عمر خود را در نجف گذراند. در این 40 سال، چندین سفر خیلی مهم داشت. یک سفر چهار ماهه به هند داشت که هدف آن استساخ کتب خطی بود. این سفر خیلی مشکل بود. ایشان یک سفر حدود چهار ماهه به سوریه نیز داشتند. سفر سومی هم در اواخر عمر خود به ترکیه داشتند که مایل بودند بیشتر بمانند اما بیماری سرطان ایشان شدت گرفته بود و دو هفته بعد به نجف برگشت. اینها، سه سفر اصلی علامه امینی بودند. ایشان یک سفر درمانی به لندن نیز داشتند که در اثنای رفت و آمد برای درمان، به کتابخانههای لندن نیز سر میزد و از آنجا استفادههایی کرده است.
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه افزود: من به مجموعه کتابخانه ایشان در نجف رفتهام و مجموعه ایشان را کتاب به کتاب بررسی کردم. جالب است بگویم که علامه امینی آنقدر به این کتابخانه بها میداد که فهرست کتابها را به خط خود در دفاتر بزرگ ثبت میکرد؛ یعنی مشخصات کتابهایی را مینوشت. چراکه کتابخانه به نام نامی امیرالمؤمنین(ع) است و اولین کتابخانه عمومی نجف است.
پاسخ به کمونیسم
این استاد دانشگاه گفت: چون آن زمان، دوره تسلط بعثیها بر عراق است، شما یک دوره نسبتاً کامل از مجموعه کتابهای مربوط به کمونیسم را به زبان روسی در این کتابخانه میبینید. این کتابخانه سرشار از عجایب است و قصه زیاد دارد. در بخشی از کتابخانه، کتابهای کمونیسم به زبان اصل موجود بود. علامه امینی در آن دوره گروهی را به کار گرفته بود که به سخنان بعثیها که مطالب کمونیستی بودند، جواب بدهند. عدهای از پیرمردهای نجف میگفتند ما یادمان است که علامه امینی، افرادی را آورده بود و به آنها میگفت بروید زبان روسی یاد بگیرید و از روی کتب اصل روسی (نه ترجمه آنها) کمونیسم را نقد کنید. در این ماجرا، درسها نهفته است.
عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه قم گفت: کتابخانه علامه امینی در واقع یک مرکز پژوهش بود نه فقط کتابخانه. در دوره صدام بسیاری از کتابخانههای عراق از بین رفت؛ اما برای کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) اتفاقی نیفتاد.
علامه امینی به کار یک بار مصرف قانع نبود
طالعی در ادامه درباره زمینههایی که باعث نوشتن کتاب «الغدیر» شد، گفت: یکی از این زمینهها موج کسروی در تبریز است که موج خطرناکی بود. کسروی سابقه طلبگی داشت، اما کم کم منحرف شد و به جان تشیع افتاد. موج دیگر، مربوط به شخصی به نام میرزا یوسف شعار است که گرایشهای وهابی داشت. مکتبی در تبریز به نام مکتب قرآن درست کرده بود و در آنجا در نقد شفاعت و توسل و ... مطالبی میگفت. بعدها فرزندانش این مسیر را ادامه دادند. این دو موج در تبریز ذهن امینی جوان سی ساله را به اینجا رساند که باید به این سخنان جواب داد؛ جوابی که یک بار مصرف نباشد؛ او به فکر یک جواب مختصر به یوسف شعار نبود بلکه به سراغ جوابی عمیق و اساسی رفت ولو اینکه این جواب، وقت او را تا آخر عمر بگیرد. (میرحامد حسین هم وقتی میخواست جواب دهلوی را بدهد، نیامد جواب یکبار مصرف به او بدهد بلکه یک کار اساسی، محکم و دیدنی کرد. شاید یک ویژگی مشترک میان علامه امینی و میرحامد حسین این باشد که هر دو به جواب یکبار مصرف قانع نبودند و کار عمیق و اساسی کردند).
این محقق افزود: کار عمیق علامه امینی از تبریز شروع شد. آنچه ما اطلاع داریم این است که در تبریز دو کتاب نوشت؛ یکی «شهداء الفضیله» است. این کتاب درباره بزرگان و عالمانی است که در راه ترویج تشیع از قرن 4 تا 14 شهید شدند؛ علامه میخواست بگوید این معارف به سادگی به دست ما نرسیده است. خون بزرگانی پای آن ریخته شده است. این کتاب به فارسی هم ترجمه شده است.
وی ادامه داد: کتاب دیگری به نام «المقاصد العلیه فیالمطالب السنیه» نوشت. این کتاب برای اولین بار در سال 92 چاپ شد. این کتاب تفسیر چهار آیه است؛ یکی از این آیات، آیه مربوط به عالم ذر است. علامه امینی دید که میتواند ذیل این موضوع، مفصلاً امامت را تبیین کند. توضیح آیه عالم ذر، نیمی از کتاب را به خود اختصاص داد. این اثر، در باب عالم ذر، از منابع بسیار عالی است. در این کتاب 170 حدیث درباره عالم ذر جمعآوری کرده است (در دورهای که خبری از اینترنت و نرمافزارهای جستوجوی احادیث نبود) آنها را بررسی سندی کرده است. این کتاب توسط خانم بشری طباطبایی یزدی ترجمه شده و با نام «ترجمه مقاصد العلیه» در سایت نبأ موجود است.
طالعی گفت: ایشان به نجف اشرف هجرت میکند. در نجف اشرف میبینند که بازار فقه و اصول داغ است؛ اما توجه به موضوعات امامت و ولایت آنچنان که باید و شاید نیست. شیخ عبدالاحد سرابی از استادان علامه امینی است که جایی نام ایشان ذکر نشده اما شخصیت مهمی است. آقای امینی زمان ورود به نجف با این شیخ ملاقات میکند و میبیند که این شیخ نیز دغدغه امامت دارد. آقای امینی از ایشان درخواست میکند که برای وی درس امامت بگذارد. به گفته علامه امینی، شیخ عبدالاحد سرابی به سختی زیر بار این کار رفت و به شرط اینکه خود نیز در زمینه امامت کار کنم، پذیرفت و حاصل این جلسات مشترک، اثری به نام «المجالس» است که چاپ نشده است. این کتاب شامل 14 مجلس و گفتوگوی شیخ عبدالاحد سرابی و علامه امینی است. موضوع این 14 مجلس در شناخت عمربن خطاب است.
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه با اشاره به دیگر زمینههای تألیف «الغدیر» اظهار کرد: نسخه خطی کتاب «ضیاء العالمین» که اخیراً به چاپ رسیده است، در اختیار علامه امینی بود که به گفته علامه «لم یضّف فیالامامه مثله». به واقع این کتاب، زیباییهایی دارد که نمونه آن را در هیچ یک از کتابهای امامتی ندیدهاید. علامه امینی وقتی این کتاب را میبیند تصمیم میگیرد آن را مفصلتر کند و تحقیقات بیشتری به آن اضافه کند. علامه در مقدمه پژوهش خود تصمیم میگیرد پیش از تبیین موضوع امامت، یک کار احتجاجی انجام بدهد که اهل سنت درباره امامت چه میگویند. نتیجه این کار احتجاجی، میشود «الغدیر».
وی افزود: بنابراین علامه فرصت پرداختن به کتاب «ضیاءالعالمین» را پیدا نکردند، اما در منبرهای خود در تهران و اصفهان جانانه وارد این بحث شدند. نوارهای سخنرانی علامه امینی موجود است و نزدیک یک شخص متدین نگهداری میشود. بنابراین جواب دادن به مخالفان امامت، تمام عمر ایشان را گرفت.
این استاد دانشگاه با اشاره به یکی دیگر از زمینههای تألیف «الغدیر» گفت: علامه، فرزندی نام رضا امینی داشت که عصای دست پدر و در سفر و حضر همراه ایشان بود. الان هم در کتابخانه و در کنار پدر دفن شده است. محمد امینی(فرزند دیگر علامه) از قول این اخوی خود نقل کرده است که علامه اگر میخواست یک حدیث از کتابی مثل «کنزالعمال» که هجده جلد است نقل کند، خود را ملزم میکرد تمام هجده جلد را بخواند، ولو اینکه حدیث را در جلد سوم پیدا کرده باشد. دلیل علامه برای این کار این بود که اگر مؤلف، احتمالاً در جلدهای بعدی، درباره حدیث، نقد و نقضی داشته باشد آن را از دست ندهد. به همین دلیل است که تألیف «الغدیر» چهل سال طول کشید.علامه در ملاقاتهای علمی که با علما و محققان داشت پرسوجو میکرد که درباره فلان حدیث، نقد یا نظری در جایی یا کتابی دیدهاید یا خیر. همه این کارها برای این بود که با اطمینان حدیث را نقل کند و مانند ما فوری حدیث نقل نکند.
جمع آوری اشعار غدیر از قرن اول تا قرن چهاردهم
وی گفت: ابتکار دیگر علامه امینی این بود که اشعار مربوط به غدیر را جمع آوری کرد. او دید که نجف اشرف، مرکز شعر و شاعری است و درباره غدیر شعرهایی سروده شده است، اما کسی این شعرها را جمعآوری نکرده است. ایشان در کتابی تحت عنوان «شعراء الغدیر» اشعار مربوط به غدیر را از قرن اول جمعآوری کرد. جالب است که یکی از زیباترین غدیریهها در این کتاب، غدیریه عمر و عاص است.
غدیریه عمروعاص
طالعی گفت: ماجرای این قصیده این است که عمر و عاص در گفتوگویی با معاویه به او گفت: «من با اقداماتم علیبن ابیطالب(ع) را به زمین زدم. میدانی علی که بود؟» بعد قصیدهای هفتاد بیتی در فضایل امام علی(ع) سرود. قصیده به گوش امام حسن مجتبی(ع) رسید، صله قابل توجهی (رقم آن در الغدیر موجود است) به عمر و عاص بخشید. به ایشان گفتند عمر و عاص دشمن اهلبیت(ع) است. حضرت فرمودند: میخواهم در قیامت با ما حسابی نداشته باشد. ما بدهکار کسی نمیمانیم و لو عمر و عاص باشد. غدیریههای شاعران مسیحی، غدیریه شاعران سنی به چهار مذهبشان، در این کتاب ذکر شده است.
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه گفت: علامه امینی به نقل شعرها اکتفا نکرد، شرح حال شاعران را نیز نوشت. به همین هم بسنده نکرد، شرح اشعار را نیز نوشت و شرح شعر را بهانه کرد تا معارف شیعی و نصوص امامت را به آفاق عالم ببرد. خیلی از شخصیتها با این کتاب شیعه شدند.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم در ادامه درباره خدمات علامه امینی گفت: کتابهای «مقاصد العلیه» و «شهداء الفصیله» از آثار تبیینی علامه است. دیگر خدمات ایشان، کمک کردن به محققان و محققپروری است. خدمت سوم ایشان، استنساخ کتب حدیثی است. در کارنامه علامه امینی میخوانیم که ایشان 50 کتاب نسخه خطی حدیثی را به خط خود استنساخ کرده است که در کتابخانه ایشان موجود است. بعدها چاپ کتب حدیثی در نجف را نیز دنبال میکند و نهضت چاپ کتب حدیثی را در نجف به راه میاندازد. بسیاری از کتابهای حدیثی که امروز در اختیار داریم، آثاری هستند که به کمک علامه امینی و دوستان محقق ایشان چاپ شده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: یکی دیگر از اقدامات علامه امینی این است که هیئتی برای ترویج کتاب «الغدیر» بین مردم به نام مکتب الغدیر ایجاد کرد.
در الغدیر نباید توقف کرد
طالعی در پایان گفت: حرف آخرم درباره «الغدیر» این است که در الغدیر نباید توقف کرد. باید این کار ادامه پیدا کند. ایشان پنجاه و چند سال پیش وفات کردند. باید کاری انجام شود. یکی از روحانیون فاضل خراسانی مقیم قم، به نام آقای شیخ امیر تقدمی کتابی به نام «المنیر فی خبر الغدیر» نوشته است که 20 جلد است. هنوز چاپ نشده است. این 20 جلد گسترش یافته جلد اول الغدیر است. قدم اول این است که الغدیر را بشناسیم، از آن استفاده کنیم و در گام بعد آن را تکمیل کنیم.