روز چهارشنبه و همزمان با عید قربان، یک پناهجوی عراقی قرآن کریم را در شهر استکهلم سوئد و در مقابل مسجد اصلی شهر به آتش کشید. در حالی که پلیس سوئد قبل از این با درخواست آتش زدن قرآن مخالفت کرده بود اما دو هفته قبل دادگاه با اعلام اینکه قرآنسوزی در راستای آزادی بیان است حکم پلیس را لغو و مجوز قرآنسوزی را صادر کرد. هر چند پلیس بعد از وقوع حادثه عامل سوزاندن قرآن را متهم به تحریک علیه جمع نژادی یا قومی و نقض ممنوعیت آتش زدن کرد.
نخستوزیر سوئد نیز همان روز در یک نشست خبری این حادثه را قانونی اما «نامناسب» خواند
این اقدام با واکنش شدید کشورهای اسلامی روبرو شد به نحوی که مراکش هم کاردار سوئد را به وزارت خارجه احضار کرد و هم سفیر خود را از استکهلم فراخواند. جمهوری اسلامی ایران نیز ضمن محکومیت شدید این حادثه، کاردار سوئد را احضار کرد. سایر کشورهای اسلامی از جمله ترکیه، عربستان، عراق، سوریه، مصر، اردن، کویت، یمن، فلسطین و برخی دیگر از کشورهای اسلامی و شورای همکاری خلیج فارس نیز این حادثه را به شدت محکوم کردند. همچنین تجمعات اعتراضی زیادی نیز از سوی مسلمانان در کشورهای مختلف در اعتراض به این جنایت برگزار شد و حتی در عراق سفارت سوئد مورد حمله معترضان قرار گرفت.
اما سؤال اصلی این است که واقعا توهین به مقدسات با آزادی بیان قابل جمع است؟ آیا هتک حرمت مقدسات در تضاد با حقوق بشر نیست؟
آزادی فرد و از جمله آزادی بیان و آزادی عقیده یکی از حقوق اولیه هر انسانی است که در قوانین اساسی کشورهای مختلف، منشور حقوق بشر سازمان ملل و منشور حقوق بشر اسلامی مورد تأکید قرار گرفته اما این آزادی در همه جای جهان دارای حدود و ثغوری است. یکی از مهمترین حدود آزادی نیز در بسیاری از قوانین و حتی برخی فیلسوفان بزرگ غربی عدم آسیب و ضرر رساندن به دیگران است.
«ژان ژاک روسو»، فیلسوف شهیر فرانسوی و متفکر قرارداد اجتماعی، که از نظریهپردازان مفهوم آزادی است با اینکه چشمپوشی از آزادی را چشمپوشی از خصلت انسانی دانسته و برای آزادی فرد اهمیت زیادی قائل است و از آن به منزله یک نعمت ارزشمند یاد میکند اما این آزادی را مشروط به این میداند که برای خود فرد یا اطرافیان او هیچ زیانی نداشته باشد.
«جان استوارت میل»، فیلسوف معروف مکتب لیبرالیسم و از نظریهپردازان برجسته آزادی به ویژه آزادیهای اجتماعی، نیز با اینکه اعتقاد دارد هر کسی آزاد است که برمبنای عقاید و افکار خود زندگی کند و اجتماع حق ندارد در آزادیهای فرد دخالت کند اما در عین حال بر این باور است که آزادی فرد نیز نباید در اجتماع و آزادی های افراد دیگر جامعه خللی وارد کند و هر فرد در صورتی که به اجتماع یعنی به حقوق دیگران تجاوز نماید باید مجازات شود.
میل درجمله معروفی چنین بیان میدارد که: «آزادی من برای حرکت دادن مشتم در هوا آن جایی به پایان میرسد که صورت شما آغاز شود»؛ این بدین معناست که هر فرد تا آنجا آزاد است که دستش را در هوا تکان دهد اما این آزادی زمانی محدود میشود که مانع آزادی دیگران شده و به دیگران آسیب وارد کند؛ آزادی در عین احترام به آزادی و حقوق دیگران.
از این منظر توهین به مقدسات جمعیت زیادی از انسانهای کره زمین را با هیچ منطقی، اسلامی و غیر اسلامی، نمیتوان ذیل آزادی بیان تعریف کرد. جریحهدار کردن احساسات نزدیک به دو میلیارد مسلمان مصداق بارز سلب حقوق و تجاوز به حقوق و عقاید آنهاست و پنهان کردن آن پشت واژه زیبا و ارزشمندی همچون «آزادی بیان» یک فریب برای نیل به اهداف دیگر است. همین دولتهای غربی ارائه نظر متفاوت در خصوص هولوکاست را ممنوع و غیر قانونی دانسته و آن را ذیل نژادپرستی تعریف میکنند در حالی که بسیاری از منکران هولوکاست اساتید و محققان دانشگاهی هستند که با اسناد و مدارک علمی به تحقیق در خصوص این مسئله پرداختهاند. لذا این رویکرد دوگانه خود حکایت از بازیچه و بهانه بودن مسئله آزادی بیان برای دفاع از قرآنسوزی است.
در حقیقت بررسی دقیقتر مسئله قرآنسوزی نیازمند نگاهی فراتر از استانداردهای دوگانه غرب است؛ مسئله اصلی تلاش برای قبحزدایی از توهین به مقدسات و تحمیل فشار فزاینده به مسلمانان در غرب از یکسو و همچنین افزایش هزینه روی آوردن به اسلام برای غیر مسلمانان در این کشورها از سوی دیگر است. در واقع غربیها با قانونی جلوه دادن این اقدامات ضد حقوق بشر به اسم آزادی بیان، به طور صریح اسلامهراسی را تبلیغ کرده و البته به نوعی نگرانی خود را از روند رو به صعود گرویدن به اسلام در غرب را اعلام میکنند.
به واقع میتوان توهین به مقدسات مسلمانان و هتک حرمت قرآن را جلوه دیگری از حقوق بشر به سبک آمریکایی تعریف کرد؛ حقوق بشری که نه تنها برای جان و مال مسلمانها ارزشی قائل نیست بلکه اعتقادات و مقدسات آنها را بزرگترین دشمن خود دانسته و به اسم حقوق بشر و آزادی بیان، به راحتی باورها و احساسات مسلمانان جهان را لگدمال میکند و تنها با یک اظهار تأسف به دنبال عبور از این جنایت است تا باز در وقتی دیگر دوباره همین چرخه تکرار شود.
مهدی مخبری
انتهای پیام