قرآن منشور استوار هدایت و میراث جاوید حضرت ختمالمرسلین(صلوات الله علیه و آله)، کتاب زندگی، کتاب تدبر، کتاب اندیشیدن و در یک کلام، کتاب بال و پرگشودن و پرواز کردن از سجنِ طبیعت به آسمانِ ملکوت است؛ کتابی پر رمز و راز که تخیلات، تعقلات و اوهام بشر به کنه معارف و حقیقت آن راه ندارد که معروف است در حدیث: «انما یعرف القرآن من خوطب به»؛ با این وجود، این کتاب در ظواهر و بواطن خود، برای همگنان از نوع بشر، هدایتگر است و راهنُما؛ قرآن، نوری است که پرده از اسرار عالم وجود برمیافکند و هر پوینده و جستجوگری را به طریق هدایت رهمینمایاند.
این ویژگی از جامعیت و نیز ماهیت ابدی و ازلی معارف قرآن، آن را به کتابی برای همه زمانها مبدل ساخته تا نوع بشر آن را به عنوان شاخص و معیاری برای زیست فردی و اجتماعی خویش برگزینند.
با این وصف، هر چند اهتمام به هر دو وجه از ظواهر و معارف باطنیه قرآن، از مهمترین وظایف و تکالیف جامعه ایمانی محسوب میشود، اما با تأسف فراوان شاهد آن هستیم در سطح عامه جامعه، ظواهر قرآنی اعم از قرائت شایسته و صحیح نص مقدس و در مرحله بعد، آشنایی با معارف و اصول عملیه آن، که گام نخست در تحقق یک جامعه ایمانی است، در سطح قابلقبولی نبوده و فاصله معنادار و بلندی تا وضع مطلوب دارد؛ مسئلهای که در طی سالهای پس از رخداد انقلاب اسلامی، در قالب تأسیس نهادها، وضع برنامهها و سیاستگذاریهای فرهنگی، تلاش شده تا به نحوی درصدد جبران این نقیصه گامی برداشته شود.
در این بین، برگزاری رویدادهای تبلیغی همچون مسابقات ملی و بینالمللی قرآن، نمایشگاههای استانی و بینالمللی قرآن، حمایت از مؤسسات مردمنهاد قرآنی و نیز راهاندازی رسانههای قرآنی همچون شبکه قرآن و معارف سیما، رادیو قرآن، رادیو تلاوت، خبرگزاری ایکنا و سیاهه قابلتوجهی از اقدامات در زمینه آموزش عمومی قرآن و نیز توسعه و ترویج پژوهشهای قرآنی، مجموعه اقداماتی است که در سطح مشاهدهپذیر به عنوان خروجی نظام سیاستگذاری فرهنگ دینی کشور قابل ذکر است. طبعاً هر کدام از این برنامهها و اقدامات نهادی در جذب طیفی از جامعه و پرنمودن بخشی از خلأ فرهنگ دینی کشور مؤثر بوده و قدمی رو به جلو محسوب میشود اما، عطش فرهنگی از یک سو و ظرفیتهای غیرفعال و مغفول بخشهای فرهنگی جامعه از سوی دیگر، با آنچه در عرصه عمل انجام شده یا در دست اجراست، فاصله بسیاری دارد که ضروری مینماید این امر در سطح نظام علل موجده به بحث و بررسی خبرگان جامعه علمی کشور گذاشته شود تا خلأهای نظام سیاستگذاری فرهنگی کشور در عرصه نظر و عمل نمایان شده و با تکیه بر آن بتوان فاصله موجود در حوزه سیاستگذاری در ساحت نظر با حوزه عمل، یعنی واقعیت قابل مشاهده در متن جامعه، به وضعیت مطلوب نزدیکتر نمود.
در این میان، آنچه دستمایه نگارش این متن گردید، حضور و بازدید چندباره نگارنده از نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم و پیشتر از آن، مسابقات بینالمللی قرآن جمهوری اسلامی بود. استقبال قابلتوجه و گسترده اقشار مختلف جامعه از این رویدادهای فاخر قرآنی نشان از آن دارد که متن جامعه علیرغم اختلاف در ظواهر، جملگی در تمسک به اصول حقه مکتب اسلام هم عهد بوده و خود را نیازمند و ملتزم به معارف بلند آن دانسته و آرامش حقیقی را تنها در پناه بردن به این گنجینه عظیم الهی جستوجو میکنند.
با این حال، برگزاری محدود از حیث مکانی و زمانی یک رویداد قرآنی نمیتواند رافع نیازهای فرهنگی جامعه امروز باشد؛ چراکه جامعه به طور دائم در معرض تولید و بازتولید امر فرهنگی است و این مهم باید وجه برجسته و تعیینکننده در سیاستگذاری فرهنگی کشور و استمرار رویکرد نوآورانه آن باشد.
اهمیت این مسئله از آن جهت افزون میگردد که به نقش و تأثیرگذاری تحولات و پویاییهای فرهنگی در عصر ارتباطات و دگرگشت مفهوم انسان از یک موجود مدرن به موجودی سایبرنتیک توجه نماییم.
از طرف دیگر، تغییرات در نگرش اجتماعی طی چند دهه اخیر، همزمان با ظهور جهانگستر ابزارهای تکنولوژیک، اعطای فرصت کنشگری پرشدت و پردامنه به خردهفرهنگها و بروز ناهنجاریهای فرهنگی در سطح جامعه در اثر امواج جهانیسازی، اهمیت شناخت و برنامهریزی هوشمند و پویای امر فرهنگی را بیش از پیش برجسته مینماید.
بر پایه دو علت مذکور در سطور پیشین، نگارنده بر این باور است چنانچه فرهنگ عمومی جامعه بر مدار فرهنگ توحیدی اصیل برآمده از متن قرآن و فرهنگ انسانساز ائمه نور(علیهم السلام)، و نیز وجوه روشن تمدن ایرانی و اسلامی انتظام یابد، با اقبال عمومی جامعه مواجه خواهد شد؛ چراکه اموری عقلایی، فطری و منطبق بر ضمیر پاک بشری هستند و گریزی از آنها برای نوع بشر قابل تصور نیست.
از این رو، پیشنهاد میشود سیاستگذاری فرهنگی و به طور خاص فرهنگ دینی کشور، با نگاهی واقعبینانه، مسئلهمند و با بهرهگیری از نگاهی روشمند و آیندهنگر نسبت به تحولات عصری و نیز با هدف جذب حداکثری بازتعریف و اصلاح شود تا شاهد اثربخشی هر چه بیشتر آن بر پویاییهای جامعه ایرانی معاصر باشیم؛ امری که در صورت تحقق، میتواند در مدیریت شایسته مسیر فرارو نیز مورد استفاده قرار گیرد.
محمد محمودیکیا
عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی
انتهای پیام