18 آبان 99 خبری تلخ فعالان قرآنی استان کرمانشاه و جامعه قرآنی کشورمان را داغدار کرد. در این روز صدای هوشنگ یاری برای همیشه خاموش شد تا دوستداران این قاری بینالمللی به تلاوتهای ماندگاری که از او به جا مانده است، دلخوش باشند.
در چهلمین روز درگذشت این استاد قرآنی میزبان مجید یاری، وکیل دادگستری و برادر مرحوم و همچنین ریحانه و محمدمهدی، دو فرزند زندهیاد هوشنگ یاری، بودیم تا بیشتر با این چهره قرآنی کشور آشنا شویم.
ایکنا - در ابتدا در مورد نحوه ورود استاد یاری به عرصه فعالیتهای قرآنی بگویید.
مجید یاری: در خانواده ما تلاوت و انس با قرآن کریم ریشهدار است و از برادر به برادر دیگر منتقل شد. هوشنگ از طریق برادر بزرگترم در سنین کودکی وارد مجالس قرآن شد. زمانی هم که سن من اقتضاء ورود به جلسات را پیدا کرد، من را با جلسات قرآن آشنا کرد. سراسر عمر استاد یاری، انس با قرآن بود.
تأثیرگذارترین فرد در خانواده ما ایشان بودند که به برکت حضور و انس با قرآن بسیاری از اعضای خانواده نیز قاری و حافظ قرآن شدند. علاوه بر این در خارج از حریم خانواده افراد بسیاری را به قرآن علاقهمند کرد و به آنها آموزش میداد. اختلاف سنی من با ایشان حدود 9 سال است. از حدود 10 سالگی تحت آموزش ایشان قرار گرفتم و تا زمان اتمام تحصیلات دبیرستان از این آموزشها بهرهمند شدم.
ایکنا - روابط دو برادر در خانواده، به خصوص زمانی که همسن و سال باشند، میتواند خاطرات زیادی را رقم بزند. چه خاطراتی با استاد یاری دارید؟
مجید یاری: تمام زندگی من با استاد خاطره بود، زمانی را به یاد میآورم که من را به جلسات میبرد و زمان و موقعیت برای او تفاوتی نداشت، چرا که در هر صورت باید در جلسه آموزش قرآن شرکت میکرد. در یادگیری قرآن بسیار جدیت داشت و گاهی که به اقتضای شیطنتهای دوران کودکی میخواستم از جلسه فرار کنم، من را مجاب میکرد تا در جلسه حضور یابم. نکتهای که در مورد ایشان وجود داشت، این بود که به ریزترین و کوچکترین جزئیات نیز در جلسه آموزش توجه میکرد و همیشه نکاتی برای گفتن در این زمینه داشت.
ایکنا - مرحوم هوشنگ یاری در مسابقات بینالمللی قرآن کشور سوریه حائز رتبه شدند. در مورد حال و هوای استاد در آن روزها بگویید.
مجید یاری: موقعی که بحث اعزام پیش آمد، بسیاری از مسائل اداری را من پیگیری میکردم، ایشان علاوه بر مسابقات سوریه به کشورهای بسیاری برای تبلیغ اعزام شدند. نکتهای که در ایشان بارز بود این بود که هیچ منیتی در طول حیات خود نداشت. به هر حال ایشان در بحث فعالیتهای قرآنی و در بحث تلاوت وزنهای بودند، اما این باعث نشد منیتی برای خود قائل شود.
با اینکه استاد صاحبنظر بودند، اما هیچگاه از یادگیری غافل نبودند و از حضور در جلسات اساتید هیچ ابایی نداشتند. برخی مواقع تنها برای حضور در جلسه یک استاد و تلاوت در آن جلسه از کرمانشاه به تهران میآمد. یک بار که به تهران آمد با او تماس گرفتم که چرا دیر کرده است، متوجه شدم به خاطر حضور در جلسه استاد اربابی این تأخیر به وجود آمده است.
ایکنا - در مورد ویژگیهای اخلاقی ایشان بگویید و رفتار و منش یک چهره قرآنی چگونه بود؟
مجید یاری: استاد یاری، نه تنها قاری قرآن، بلکه عامل قرآن به ویژه آیه «و بالوالدین احسانا» بود. به حدی به پدر و مادر احترام میگذاشت که هیچ کدام از ما نتوانستیم اینگونه باشیم. امیدوارم به حق صاحب قرآن عاقبت به خیر شوند و شفاعت ما را هم داشته باشند.
ایکنا - از منظومه فکری ایشان در بحث تلاوت اطلاعی دارید؟ با شما در مورد اینکه در تلاوت به دنبال چه چیزی است، صحبت کرده بود؟
مجید یاری: ایشان زمانی در مورد اختلاف قرائت کار میکرد و برای این کار هر هفته از کرمانشاه به تهران میآمد. موضوع دیگری که ایشان در تلاوت همواره دنبال میکرد، بحث معنا در تلاوت بود و بسیار بر روی این موضوع تمرکز کرده بود. بارها با هم صحبت میکردیم، تمام حرفها و مثالهای او قرآنی بود و اگر بحث فردی پیش کشیده میشد، مابهازای قرآنی آن را تعریف میکرد.
ایکنا - در کرمانشاه اتفاقات فرهنگی و اجتماعی زیادی رخ داده است که یکی از مهمترین آنها زلزله چند سال گذشته بود. ایشان اقدام یا دغدغه خاصی در چنین مسائلی داشتند؟
مجید یاری: کسی که چهار دهه از عمر خود را همنشین قرآن بوده است، نمیتواند در چنین صحنههایی بیتفاوت باشد. حالا جا دارد یک خاطره از ایشان تعریف کنم. با توجه به اینکه شغل من وکالت است، یک روز به من زنگ زد و گفت یک بنده خدایی به علتی گرفتار زندان شده و چه کمکی میتوانی به این فرد داشته باشی، به او گفتم کسی که در حال سپری کردن محکومیت خود است، نمیتوان کاری برای آزادی او تا زمان پایان محکومیت انجام داد.
پس از تماس یک لحظه متوجه شدم در قانون آمده است، اگر یک زندانی در طول دوره محکومیت قرآن را حفظ کند، دوره محکومیت آن فرد کم میشود. این موضوع را به استاد گفتم، تا آنجا پیگیر موضوع شد که آن فرد حافظ بخشی از قرآن شد و بعدها خبر آزادی او را به من داد.
اخیراً یکی از دوستان ایشان تعریف میکرد، یک بنده خدایی علاقه به یادگیری قرآن داشته، اما به لحاظ مالی امکان حضور در جلسه را نداشته است، این موضوع را با استاد در میان میگذارد، استاد یاری برای حضور آن فرد در جلسه قرآن، هر روز به دنبال آن شخص میرفت او را به جلسه میآورد و بازمیگرداند و مقدار کمی هم خرج روزانه به او میداد تا لطمهای به جلسه آمدن آن شخص وارد نشود.
ایکنا - خانم یاری، ضمن معرفی بیشتر خود، از ویژگیهای اخلاقی پدر بگویید و اینکه چه وجوهی از آیات قرآن در ایشان به منصه ظهور رسیده بود؟
ریحانه یاری: 22 سال دارم و طلبه پایه چهارم هستم. یکی از مهمترین موضوعاتی که از پدر در ذهن من مانده است، پرداختن به نماز اول وقت و در ادامه نماز شب خواندن بود. احترام به پدر و مادر برای ایشان بسیار اهمیت داشت و شاید همین ویژگیها بود که جایگاه ایشان را در تلاوت بالا برده بود.
ایکنا - به صورت تخصصی فعالیت قرآنی انجام میدهید؟
ریحانه یاری: بیشتر در بحث تجوید فعالیت دارم، در مسابقات قرآن نیز حضور داشتهام و در مسابقات قرآن سال 94 و 95 ویژه طلاب رتبه اول ترتیل کشور را کسب کردم.
ایکنا - در مورد رفتار پدر در خانواده و اگر خاطرهای از ایشان دارید، بگویید.
ریحانه یاری: پدر برای من و برادرم یک دوست صمیمی بودند، پدر همواره به حدیثی از امام علی(ع) که فرموده است «کارهای کوچک انسان را از کارهای بزرگ بازمیدارد» اشاره میکرد و از ما میخواست وقت خود را برای کارهای کوچک هدر ندهیم. همیشه تأکید داشتند، دنبال کارهای ارزشمند برویم که جدای از موفقیت دنیوی، اجر اخروی نیز به دنبال دارد.
ایکنا - جلسات پدر در خانه هم دایر بود یا صرفاً در خارج از خانه آموزش میدادند؟
ریحانه یاری: همواره با من و برادرم در خانه تمرین داشت و روزهای جمعه نیز در خارج از خانه کار آموزش شاگردان خود را پیگیری میکرد. پدر بسیاری از وقتها ساعتها مشغول تمرین تلاوت بودند و به حدی در کار خود فرو میرفتند که گذشت زمان را احساس نمیکردند.
ایکنا - استاد یاری غیر از تلاوت در چه امور دیگری فعالیت داشتند؟
ریحانه یاری: پدر، بالاترین درجه خوشنویسی را از انجمن خوشنویسی کشور دریافت کرده بودند و خطاطی بسیار زیبایی انجام میدادند به کتابت آیات الهی و احادیث اهل بیت(ع) علاقه داشتند و زمان زیادی از وقت ایشان به این امر اختصاص مییافت.
ایکنا - خاطرهای از ایشان دارید؟ در بحث قرآنی توصیه خاصی به شما میکردند؟
ریحانه یاری: تمام لحظاتی که با ایشان همراه بودم، خاطره است و این خاطرات همیشه همراه لحظات همه ما شده است. همیشه به ما تأکید داشتند جدای از تلاوت قرآن معنای آن را نیز مطالعه کنیم، اعتقاد داشت مطالعه معنای قرآن باعث تغییر نگرش ما به دنیای اطراف میشود. در بحث انفاق، کمک به فقرا و دستگیری از نیازمندان بسیار تأکید میکردند و خودشان نیز همیشه پیشقدم بودند. پدر همواره تأکید داشت که هیچگاه از قرآن دور نشویم و آن را سرلوحه کار خود قرار دهیم.
ایکنا - استاد یاری بر قرآنی شدن اطرافیان تأثیر گذاشت؟ قرآنی بودن پدر چه تأثیری بر زندگی شما گذاشته است؟
ریحانه یاری: بسیاری از همسایهها پس از درگذشت پدر از خاطرات خودشان و پدر که باعث شده بود پیگیر فعالیت قرآنی شوند، تعریف میکردند، بسیاری از همسایگان ما یک قرآن از پدر هدیه دریافت کرده بودند. هر موفقیتی که در زندگی به آن رسیدهایم به خاطر توصیههای پدر بوده، زیرا حضور در عرصه قرآنی به سفارش پدر بوده است.
ایکنا - مسئولان استان کرمانشاه به خوبی قدردان فرزند قرآنی خود بودند؟
ریحانه یاری: آنگونه که باید و شاید قدر پدر دانسته نشد؛ به خصوص بعد از درگذشت ایشان انتظار میرفت که بیشتر توجه شود.
ایکنا - محمدمهدی عزیز، شما چند سال دارید و چقدر به تلاوت قرآن مسلط هستید؟
محمدمهدی یاری: 12 سال دارم. به دلیل تشویقهای پدرم علاقهمند به قرآن شدم و تازه وارد این عرصه شدهام. آموزشهای مقدماتی را هم زیر نظر پدرم فرا گرفتم. در حال حاضر هم خودم مشغول تمرین هستم.
ایکنا - مهمترین توصیه پدر در عرصه فعالیتهای قرآنی چه بود؟
محمدمهدی یاری: همیشه در مورد ادامه دادن تلاوت و اقامه نماز اول وقت توصیه میکرد.
ایکنا - تلاوتهای پدر را گوش میدهید؟
محمدمهدی یاری: بله، گوش میدهم و بعد از تلاوتهای پدر بیشتر تلاوتهای مصطفی اسماعیل را گوش میدهم.
ایکنا - پدر با شما تمرین هم میکردند؟ چه نکاتی را در تمرینات به شما تذکر میدادند؟
محمدمهدی یاری: بله، با من همیشه تمرین میکردند. پدر نکات زیادی را تذکر میداد، از من خواست که ابتدا تلاوت خودم را با سبک عبدالباسط شروع کنم، بعد به سراغ مصطفی اسماعیل بروم. در حال حاضر به تنهایی تمرین میکنم.
ایکنا - اگر ناگفتهای از زندگی استاد یاری باقی مانده است، بگویید.
مجید یاری: استاد یاری، نفس و نفس خود را برای قرآن گذشت و هیچگاه به دنبال این نبود تا از قرآن برای خود سفرهای درست کند. در یکی از سفرها به استان لرستان برای تلاوت متوجه میشود برگزارکننده جلسه به لحاظ مالی ضعیف است، در پایان جلسه هر کاری میکنند هدیه جلسه را قبول نمیکند. جایگاه قرآن به حدی برای ایشان ارزشمند بود که حاضر نبود آن را با چیزی جابجا کند.
از خبرگزاری ایکنا که طی این مدت اخبار مربوط به استاد یاری را انعکاس دادهاند و تمام عزیزانی که در این مدت در کنار ما بودهاند، تشکر میکنم.
گفتوگو از تیمور کاکایی
انتهای پیام