زمان زیادی از روزگاری که پردهخوانی و مقتلخوانی در کوچهها و قهوهخانههای کشورمان رایج بود، نمیگذرد. این هنر که نه تنها بیانگر ارزشهای دینی و ملی، بلکه نوعی سرگرمی نیز برای مردم محسوب میشد، این روزها به شدت کم رنگ شده و تنها در مناسبات خاص شاهد آن هستیم. در همین راستا خبرگزاری
ایکنا با مرشد ابوالفضل ورمزیار و مرشد محسن میرزاعلی گفتوگویی پیرامون مقتلخوانی انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم:
ایکنا ــ درباره ریشههای مقتلخوانی و روند تاریخی که این هنر تا به امروز طی کرده توضیح دهید؟ورمزیارــ اولین مقتل در کتاب المغازی واقدی نوشته شده است. مغازی مربوط به جنگهایی میشود که شخص پیامبر(ص) در آنها حضور داشته است و در همین رابطه کهنترین مغازی مربوط محمد عمر واحدی است. این کتاب که ترجمه هم شده است بهصورت کاملاً دقیق به اتفاقات مغازی پرداخته است. در ادامه برخی از جنگهایی که حضرت علی(ع) انجام داده است، بخشی دیگر از مقتلخوانی را شکل میدهد. درباره جنگهای امیرالمؤمنین(ع) نیز جنگ صفین بسیار دقیقتر از جنگ جمل و نهروان در مقاتل آمده است.
اما درباره کربلا، بخش عمدهای از مقاتلی که درباره کربلا نوشته شده، برگرفته از کلام معصوم است. امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) و تا حدی امام محمدباقر(ع) کلامشان درباره کربلا محور اصلی مقتل است. سپس حمید بن مسلم دیگر مقتلنویس کربلا است. حمیدبنمسلم، گزارشنویس لشکر یزید بود برای همین خیلی از گزارشها از مکتوبات وی است. با توجه به این توضیحات آنچه امروز بهعنوان مقتل ابی مخنف ذکر شد، کهنترین سند تاریخی در مورد واقعه عاشوراست. درباره مقتل ابی مخنف باید بگویم این کتاب دارای اشکال است، زیرا حجیت کامل ندارد. لازم به ذکر است فردی که میخواهد درباره عاشورا تحقیق کند حتماً نباید از یک مقتل وام گیرد، بلکه باید مقتلهای مختلف را محور قرار دهد.
ایکنا ــ رایجترین منابعی که در مقتلخوانی مورد استفاده قرار میگیرد، کدام است؟
ورمزیار: سه منبع اصلی در مقاتل وجود دارد؛ القنوت ابن حسن کوفی، اخبار الطوال دینوری و مروج الذهب مسعودی است، ولی هرگاه نظر معصوم پیش بیاید سخن معصوم ارجح است. با این توضیح از مداحان و روضهخوانان تقاضا دارم در بیانات خود حتماً به سندهای صحیح مراجعه کنند.
ایکنا ــ مقتلخوانی به شکل فعلی از چه برهه تاریخی در ایران باب شد؟
ورمزیار: درباره سابقه مقتلخوانی باید بگویم از زمان صفویه این موضوع شکل جدی به خود گرفت، البته گرامیداشت یاد امام حسین(ع) و حادثه کربلا از زمان آلبویه آغاز شده بود، ولی در زمان صفویه شکلی جدی به خود گرفت. در زمان قاجار نیز مقتلخوانی و مقتلنویسی ادامه پیدا کرد. در این بخش از سخنانم ضروری میدانم که تأکید ویژه روی نکتهای داشته باشم، آن هم اینکه در حوزه عاشورا از افسانهپردازی و غلوهای بیمورد پرهیز جدی شود، زیرا کربلا اوج حماسه است، پس نیازی به افسانهپردازی ندارد.
لازم به ذکر است، شیعه علی بودن به معنای این نیست که دائماً علی علی گوییم، چون این تنها کلام است. برای همین اگر به سمت امام حسین(ع) میرویم بدون اینکه معرفت داشته باشیم، نه تنها چیزی به دست نخواهیم آورد، بلکه چیزهایی هم از دست خواهیم داد.
ایکنا ــ چرا برخی نقالان و پردهخوانان برای بهتر شدن اجرایشان، دست به تحریف تاریخ زدنند؟میرزاعلی: در گذشته به دلیل نبود سرگرمی، نقالان، پردهخوانان و تعزیهخوانان موضوعاتی را وارد سخنان خود میکردند تا بتوانند از مخاطب خود گریه بیشتری بگیرند، اما امروز دیگر چنین اتفاقی نمیتواند رخ دهد، زیرا وسایل ارتباط جمعی به اندازهای گسترده شده که هرگونه تحریفی مشخص شده و مردم نسبت به آن عکسالعمل نشان میدهند. با توجه به این گفته نیاز است تا نقالان و پردهخوانان مطالعه کاملاً دقیق پیرامون کار خود داشته باشند. نکته دیگر اینکه در بیان عاشورا باید تمام وجوه مدنظر قرار گیرد زیرا درباره خانواده جامعه، سیاست و ... نیز نکاتی در عاشورا وجود دارد که میتوان آموخت. برای مثال نحوه رفتار امام حسین(ع) با فرزند خود، از آموزههایی است که میتوان درسهای بیشماری از آن آموخت.
ایکنا ــ آیا شورایی برای کم کردن تحریفات شکل گرفته است تا جلوی این قبیل اتفاقات گرفته شود؟میرزاعلی: در شورای تخصصی تعزیه در حوزه هنری تیمی تشکیل شده که تلاش میکند پیرامون مقتل، تصحیح نسخ انجام شود. این امر هم با توجه به خواست و نظر علما صورت میگیرد. این شورا همچنین سعی دارد زمینهای فراهم آورد تا جوانانی که در پی ورود به این حوزه هستند به شکلی صحیح هدایت شوند. این روش جدا از تربیت نیروی متخصص باعث میشود تا راه اساتید نقالی و پردهخوانی ادامه پیدا کند.
ایکنا ــ متأسفانه به دلیل تحریفاتی که وارد مداحی، نقالی و پردهخوانی شده است، برخی جوانان که پیرامون تاریخ اسلام مطالعه جستهوگریخته دارند، نسبت به اصل موضوع مشکوک شدهاند. پیرامون این دست تحریفات توضیح دهید؟
ورمزیار: در زمان حیات مختار، جریان حاکم اموی به مختار ناسزا میگفت، امروز هم این قبیل هجمهها توسط گروههای ضد شیعی ادامه دارد، زیرا هر اندازه کارهایی که مختار کرده است را خشنتر نشان دهند، جنایتی که در عاشورا توسط امویان رخ داده است، را کمرنگتر میکنند.
ویل دورانت میگوید؛ تاریخ، تاریک است. این نکته را بیان کردم تا بگویم غیر از 14 معصوم، هیچ انسانی معصوم نیست و ممکن است خطاهایی داشته باشد، اما چیزی از ارزش کاری که کرده کم نمیکند. درباره مختار همین اندازه بگویم وقتی خبر کشته شدن قاتلان کربلا را به امام سجاد(ع) میرساند، امام شکر خدا میکرد.
میرزاعلی: معمولاً شبهاتی که مطرح میشود جدا از وهابیها از طرف کسانی است که تنها چند نکته میدانند والا فردی که بسیار میداند هیچگاه خام چنین تحریفاتی نمیشود. مطلب دیگر به کمکاری مسئولان مربوط میشود، چون اگر آنها به وظایف خود بهدرستی عمل میکردند این شبهات پیش نمیآمد. پس از مدیران درخواست میکنم تا زمان باقی است به کمک ما آیند تا بتوانیم با مشارکت اهالی فن به شبهات پیشآمده، پاسخ دهیم.
در همین نشست میخواهم به نکتهای اشاره کنم که به غلط در جامعه باب شده است و امیدوارم همه آن را دریابند و از انجام آن جداً پرهیز کنند. شاید با خانههایی روبرو شده باشید که بالای درهایشان نعل اسب آویزان کردهاند، این افراد با تصور کسب روزی ایم کار را انجام میدهند، اما غافل از آن هستند که از یک عمل غلط پیروی میکنند. پس از واقعه کربلا افرادی که در سپاه یزید جنگیده بودند از روی ناآگاهی فکر میکردند، جهاد میکنند، پس نعل اسب خود را که در آن جنگ مورد استفاده قرار گرفته بود بر سر در منزلشان آویزان میکردند، این عمل شنیع بسیار دردآور است، اما از آن بدتر این است که برخی شیعیان امروز این کار را از روی ناآگاهی تکرار میکنند.
ایکنا ــ آیا مقتلخوانی تنها به صدر اسلام خلاصه میشود؟ آیا موضوعاتی در جهان امروز وجود ندارد که از آنها بتوان در نقالی یا پردهخوانی استفاده کرد؟ورمزیار: یزیدیان امروز هم وجود دارند، کاری که داعشیان امروز انجام میدهند بسیار وحشیانه است. وقتی میبینیم آنها بهراحتی سر بچه شیرخواره را به جرم شیعه بودن میبرند، دیگر چه نیازی به یزید است. اینها وحشیتر از یزید هستند، پس کربلا و عاشورا تمام نشده و هنوز هم وجود دارد.
در بخش بعدی سخنانم میخواهم نکتهای را متذکر شوم. از دیگر تحریفاتی که نسبت به ائمه انجام میشود این است که امامان معصوم(ع) را آدمهای فقیر توصیف میکنند، در صورتی که امامان ما افراد متمولی بودند. این موضوع باعث میشود بخششهای آنها قابل درک باشد، والا آدم فقیر که قادر به بخشیدن نیست. برای نمونه میخواهم از امام حسن(ع) یاد کنم که در طول حیات مبارک خود سه بار بخش اعظم ثروت خود را بخشیدند، احسانی که در آن دوران رقمی خیره کننده بود. در ضمن باید توجه داشت اگر ائمه(ع) فقیر بودند، حمایتشان از فقیر اهمیتی نداشت، زیرا دفاع از فقیر زمانی مهم است که ثروتمند باشی، اما فقرا را فراموش نکنی.
میرزاعلی: درباره سخاوت ائمه میخواهم نکتهای را بیان کنم؛ در روز عاشورا اباعبدالله(ع) هنگام نبرد روی لباس کهنه خود قبایی نو و فاخر میپوشد تا دژخیمان بعد از کشتنش، دست خالی برنگردند. این کرم را در کجای تاریخ بشریت میتوان یافت.
ورمزیار: شبههای دیگر از سوی وهابیها رایج شده که میخواهم به آن پاسخ دهم. آنهم اینکه میگویند امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در زمان فتوحات عمر در ایران جزء سرداران سپاه بودند. آنها از بیان این مسئله میخواهند تفرقه ایجاد کنند، چون مسئله را میگویند، اما دلیلش را ناگفته باقی میگذارند. امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برای این در برخی جنگها حضور داشتند تا جلوی کشتار مردم را بگیرند، چون همه میدانیم خالدبن ولید با ساکنان کشورهایی که فتح میکرد، چه رفتاری انجام میداد.
درباره اسلام آوردن ایرانیها باید بگویم هیچگاه آنها بهزور شمشیر اسلام را نپذیرفتند، چون اگر اینگونه بود زمان اسکندر و مغول هم باید دین آنها را قبول میکردند. ایرانیها در زمان ساسانیان به اندازهای از ظلم و ستم حاکمان در عذاب بودند که وقتی اسلام به آنها پیشنهاد برابری داد با آغوش باز آن را پذیرفتهاند. با این توضیح اگر به جنگهایی که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در آنها حضور داشتند، دقت کنید، متوجه خواهید شد در آن نبردها هیچگاه جنایت جنگی رخ نداده است.
توصیه من به جوانان این است وقتی میخواهند درباره تاریخ اسلام مطالعه کنند از منابع معتبر استفاده کنند، چون بسیاری از کتب تاریخ درکشان سخت است. در همین راستا پیشنهاد میکنم کتاب «بررسی تاریخ عاشورا» نوشته ابراهیم آیتی را حتماً بخوانند. در این کتاب به دور از افسانهپردازی به وقایع عاشورا پرداخته میشود. درباره اهمیت این کتاب، همین اندازه بس که شهید مطهری بیان کردند تا قرن حاضر تاریخشناسی نظیر ابراهیم آیتی را مشاهده نکرده است. در خاتمه سخنانم باید تأکید کنم خدا از سر تقصیر کسانی که با رفتار خود باعث میشوند جوانان از دین گریزان شوند، نگذرد.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام