حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین ملکزاده، استاد حوزه و دانشگاه، در گفتوگو با ایکنا ضمن تسلیت تاسوعا و شهادت حضرت عباس(ع)، گفت: در میان موجودات عالم، سه دسته مخلوقات هستند که مورد خطاب قرار گرفته و به آنها امر یا نهی میشود؛ انسانها، ملائکه و اجنه؛ البته ملائکه نور محض هستند و در آنان مخالفت وجود ندارد و فقط اوامر الهی را انجام میدهند.
وی با بیان اینکه اجنه و انسانها مختارند و توان مخالفت هم دارند، اظهار کرد: لذا در میان انسان و جن هم مسلمان و هم کافر داریم. البته اشرف مخلوقات در میان انسانها قرار داده شده است. لذا انبیای الهی در میان انسانها هستند و اجنه هم اگر بخواهند سعادتمند شوند باید از پیامبران انسی تبعیت کنند.
ملکزاده با بیان اینکه اجنه قبل از بعثت انبیا هم بوده و برخی از آنها مانند عزازیل مقام رفیعی در ردیف ملائکه در نزد خدا داشته و تا جایی رسیده بود که ملائکه را موعظه میکرد، افزود: تا قبل از تولد عیسی مسیح، اجنه در هفت آسمان آزاد بودند، ولی با تولد عیسی(ع) آنان به آسمان چهارم محدود شدند و با تولد پیامبر اسلام(ص) به آسمان اول محدود شدند، لذا اجنه از غیب خبر ندارند. از این رو جنگیر نمیتواند از آینده اطلاع دهد. بنابراین نباید از قرآن و اهل بیت برای رفع مشکلات فاصله بگیریم.
این استاد حوزه با بیان اینکه عزازیل بعداً به ابلیس معروف، تبدیل شد، تصریح کرد: توحید مراتبی دارد که اولین آن توحید خلقت است یعنی خدا را تنها آفریدگار عالم بداند که ابلیس هم خدا را به عنوان خالق قبول دارد. همچنین ابلیس، خدا را به عنوان رب و توحید ربوبی هم قبول دارد؛ او نبوت را هم قبول دارد زیرا فرصت میگیرد تا همه بندگان را گمراه کند، مگر مخلصین که انبیاء و ائمه هستند؛ ابلیس، معاد را هم قبول داشت ولی مشکل او توحید تشریعی بود؛ یعنی اینکه ما در نظام خلقت یک شارع یعنی خدا بیشتر نداریم.
عدم اعتقاد ابلیس به توحید تشریعی
وی افزود: اگر کسی بگوید خدا این طور امر کرده ولی من معتقدم باید طور دیگری عمل کرد در توحید تشریعی مشکل دارد؛ مثلاً خداوند امر به نماز و حجاب کند ولی او بگوید به نظر من این درست نیست؛ خدا امر فرمود که در برابر آدم، سجده کنید، ولی ابلیس گفت من از آدم بهتر هستم. او تسلیم در برابر خدا نبود.
ملکزاده با بیان اینکه امام سجاد(ع) حتی راه توبه را برای یزید باز گذاشت ولی فرمود او توفیق توبه نخواهد یافت اظهار کرد: ابلیس هم استکبار ورزید و اشتباهش را نپذیرفت و ابلیس ماند؛ ما باید حواسمان جمع باشد که مبتلا به این درد نشویم؛ همه ما گناهان، اشتباه و خطا داریم و بزرگترین خطای ما هم غفلت از خداست ولی خداوند هنوز در خانهاش را روی ما نبسته و هنوز توفیق خواندن نماز و حضور در مسجد و حسینیه را داریم.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه تکبر و خودبزرگبینی عامل زیر بار حق نرفتن است، تصریح کرد: در صدر اسلام وقتی پیامبر با اصحاب مشورت میگرفتند همه اظهار فضل میکردند و امام علی(ع) که اعلم و اعقل الناس بود به خاطر جایگاه پیامبر(ص) سکوت میفرمود؛ امام هیچ هزینهای برای پیامبر نداشت و تا هر مرحلهای که پیامبر امر میفرمود برای او و اسلام فداکاری میکرد.
وی افزود: همین رابطه را میان امام حسین(ع) و برادر و فرزندان ایشان میبینیم که فقط تابع و تسلیم محض هستند و هرچه امام میفرماید، عمل میکنند. حضرت ابوالفضل(ع) تا 14سالگی با پدر بودند و بعد از آن تا 24 با امام حسن(ع) و تابع ایشان هستند و بعد از آن تابع امام حسین(ع) تا لحظه شهادت بودند و تمام زندگی آن حضرت تسلیم در برابر امام زمان خویش بوده است.
وی با بیان اینکه حضرت ابوالفضل شخصیت بسیار بزرگی به لحاظ علمی، شجاعت، تقوا و در منظر اجتماعی اشارالبنان(یعنی مورد اشاره مردم) بوده است اظهار کرد: ایشان در میان بنیهاشم آن قدر زیباروی بوده که به قمرالهاشمیین معروف بود؛ در تواریخ ایشان را «مطهم» یعنی انسان چهارشانه، بلند و رشید ملقب کرده بودند؛ از نظر شجاعت بینظیر است.
ملکزاده بیان کرد: امام علی(ع) به عقیل که عالم انساب بود فرمودند که من دنبال همسری هستم که از پدرانی شجاع، سلحشور و مومن و با تقوا به دنیا آمده باشند و عقیل، مادر حضرت ابوالفضل(ع) را به ایشان معرفی فرمود. او چهار فرزند به دنیا آورد که اولین آن عباس بود و عباس، مشق شمشیر را در نزد امیر مؤمنان آموخت.
تسلیم محض در برابر خدا
این استاد حوزه ادامه داد: نقل شده علم و چوبه پرچمی که در دست حضرت عباس بود از بالا تا پایین خراش و جای شمشیر و نیزه و تیر داشت یعنی همه اینها به دست ابوالفضل خورده بود، ولی علم و پرچم را رها نکرده بود زیرا اگر علم افتاده بود، دشمن شاد میشد.
وی افزود: حضرت با همه این ویژگیهای برجسته تسلیم محض در برابر خدا و ولی خداست گویی اساساً با وجود امام، وجودی ندارد؛ سر تا مطیع و ادب است؛ در مقاتل بیان شده حضرت حتی امام را برادر خطاب نکرد و با کنیه اباعبدالله خطاب میفرمود.
این استاد حوزه با اشاره به مطلبی که معمولاً در روضهها در مورد اینکه شمر، دایی حضرت عباس(ع) بود گفته میشود، اظهار کرد: گفته میشود شمر نسبت فامیلی با مادر حضرت عباس(ع) داشت در صورتی که این درست نیست، بلکه ازدواجی میان قبیله شمر و قبیله مادر حضرت عباس(ع) وجود داشت و رابطه آنان در این حد بود.
انتهای پیام