به گزارش ایکنا؛ شاید بتوان «شورای هماهنگی و گسترش فعالیتهای قرآنی استانها» را یکی از مصوبات شورای توسعه فرهنگ قرآنی به حساب آورد که نه در زمان تصویب، نه در زمان ابلاغ و حتی بعد از آن، مورد توجه چندانی قرار نگرفت.
شورای هماهنگی و گسترش فعالیتهای قرآنی استانها هیچگاه خروجی ملموسی نداشته است، اما اینها همه مشکلات شورای مذکور نیست؛ تولیت این شورا اگرچه از ابتدا و با مصوبه شورای توسعه فرهنگ قرآنی مشخص شده بود، اما همین شاید عمدهترین مشکل آنها از ابتدای تصویب تاکنون بوده است. آشنایی با مسیر شکلگیری این شورا که در ادامه این گزارش آمده است، خالی از لطف نیست.
نخستینباری که این موضوع مطرح شد تا شورایی برای پیگیری فعالیتهای قرآنی در استانها تشکیل شود، به درخواست رئیس وقت شورای توسعه فرهنگ قرآنی که اعتقاد داشت نباید شورای جدیدی ایجاد شود، مقرر شد تا مباحث قرآنی استانها نیز در شورای فرهنگ عمومی مطرح شود. در همین راستا مشخص شد تا هر زمان که شورای فرهنگ عمومی دستور کار قرآنی داشته باشد، دستگاههایی که عضو شورای فرهنگ عمومی نیستند، اما قرآنی هستند در جلسات آن حضور داشته باشند (تصویر این مصوبه در انتهای گزارش قابل مشاهده است).
دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی مسئول پیگیری این موضوع بود تا اینکه در دی 1390 این شورا از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواست تا آییننامهای برای تشکیل شورای توسعه فرهنگ قرآنی در استانها و شهرستانها به شورای توسعه ارائه دهد تا امور مرتبط با مصوبات شورای توسعه فرهنگ قرآنی در سطح استانها از طریق شورای فرهنگ عمومی و بر اساس آن آییننامه انجام گیرد.
با نگاهی به سیاست واگذاری فعالیتهای اجرایی که رئیس جدید شورای توسعه فرهنگ قرآنی پیگیر آن است میتوان پیشبینی کرد که برگزاری جلسات این شوراها به ذیل شورای فرهنگ عمومی برگشته و آییننامه آن نیز تصویب شود، اما باید منتظر ماند و دید که آیا این موضوع در جلسه شورای توسعه فرهنگ قرآنی تعیین تکلیف میشود یا خیر؟
اما مشکل از آنجا آغاز شد که اصلاً این جلسات شورای فرهنگ عمومی به درستی و به تعداد تشکیل نمیشد، چه برسد به اینکه بخواهد دستوری درباره برنامههای قرآنی داشته باشد. با توجه به این موضوع، بحثهایی نه به صورت رسمی در مورد انحلال این شوراها مطرح شد. از سوی دیگر مدیران استانی از جمله ائمه جمعه خواستار فعالیت مجمعی، که صرفاً به موضوع فعالیتهای قرآنی بپردازد، بودند و اعتقاد داشتند که باید جایگاهی برای قرآن در استانها وجود داشته باشد.
در نتیجه برای اینکه شورایی قرآنی در استانها فعالیت داشته باشد، رئیس شورای فرهنگ عمومی، یعنی وزیر فرهنگ ارشاد اسلامی و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی توافق کردند تا شورای هماهنگی و گسترش فعالیتهای قرآنی استانها به عنوان یک شورای فرعی فعالیت داشته باشد تا فعالیتهای قرآنی استانها آنجا مورد بررسی قرار گیرد. این توافق یک آییننامه داخلی بوده و مصوبه شورای توسعه فرهنگ قرآنی تلقی نشد و لذا به لحاظ قانونی هنوز هم این شورا زیر نظر شورای فرهنگی عمومی بود.
فعالیت این شوراها بعد از آن تاریخ تا همین اواخر نه در همه استانها و البته به صورت کاملاً نامنظم پیش میرفت، در این جلسات دیگر مدیران کل ارشاد استانها رئیس جلسه نبودند تا اینکه در ادامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شبهه حقوقی به این موضوع وارد کرد و خواستار برگزاری این جلسات ذیل شورای فرهنگ عمومی شد. برگزاری جلسات این شوراها ذیل شورای فرهنگ عمومی تصویب شده است، اما مقرر شده تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آییننامه برگزاری جلسات این شورا را به دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی ارائه دهد تا بررسی آن در دستور کار جلسه آینده شورای توسعه فرهنگ قرآنی قرار گیرد، ولی تاکنون از سوی وزارت ارشاد این آییننامه ارائه نشده است.
با نگاهی به سیاست واگذاری فعالیتهای اجرایی، که رئیس جدید شورای توسعه فرهنگ قرآنی پیگیر آن است، میتوان پیشبینی کرد که برگزاری جلسات این شوراها به ذیل شورای فرهنگ عمومی برگشته و آییننامه آن نیز تصویب شود، اما باید منتظر ماند و دید که آیا این موضوع در جلسه شورای توسعه فرهنگ قرآنی تعیین تکلیف میشود یا خیر؟
ایکنا در گزارشها و گفتوگوهای بعدی همچنان پیگیر وضعیت این شورا خواهد بود.
انتهای پیام