عابدین مؤمنی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در گفتوگو با ایکنا؛ به مناسبت فرارسیدن هفته قوه قضائیه به بررسی شاخصههای نظام دادرسی مطلوب از نظر اسلام پرداخت و اظهار کرد: برای بررسی نظام دادرسی مطلوب از نظر اسلام لازم است به قرآن کریم مراجعه کنیم. اولین اصلی که در قرآن کریم بیان شده این است که قضاوت و دادرسی بر اساس آنچه خداوند فرموده باشد: «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ؛ کسانى که به موجب آنچه خدا نازل کرده داورى نکردهاند آنان خود کافراناند»(مائده/۴۴). در آیه بعد میفرماید: «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛ کسانى که به موجب آنچه خدا نازل کرده داورى نکردهاند آنان خود ستمگراناند». در آیه سوم میفرماید: «وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ کسانى که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند آنان خود نافرماناند»(همان/ آیه ۴۷).
وی افزود: این سه آیه که پشت سر هم آمدهاند تصریح دارند قضاوت باید بر اساس «ما أنزل الله» باشد؛ بنابراین قضاوت بر اساس تشخیص شخصی که بریده از «ما أنزل الله» باشد قضاوت شرعی و اسلامی نیست. وقتی در مورد کسی حکم میکنیم، در حقیقت داریم به او اعمال ولایت میکنیم. از سویی هیچ کسی حق ندارد به دیگری اعمال ولایت کند. در نتیجه اعمال ولایت فقط از جانب خداوند مجاز است؛ پس اگر کسی میخواهد در حق کسی اعمال ولایت کند، فقط باید بر اساس احکام الهی اقدام کند. در نتیجه کسی که قضاوت میکند، در حقیقت ولایت الهی را اجرا میکند.
بیان آیین دادرسی در اسلام
وی در بیان نکته دوم تصریح کرد: ممکن است کسی که میخواهد بر اساس «ما أنزل الله» حکم کند، نتواند مطابق حق قضاوت کند؛ یعنی حق را به صاحب حق بدهد. بر این اساس معنای «ما أنزل الله» این نیست که هنگام قضاوت، حتماً حق به صاحب حق برسد. ممکن است حق به صاحب حق برسد، ولی «ما أنزل الله» ترازوی دادرسی است؛ بنابراین قضاوت باید بر اساس موازین و ادلهای انجام گیرد که خداوند فرموده است. اگر این موازین رعایت شود، عموماً حق به صاحب حق خواهد رسید و قضاوت مطابق با واقع خواهد بود. پیامبر(ص) فرمودند: «من در بین شما بر اساس قسم و بینه قضاوت میکنم». اینها موازین قضاوت است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در پاسخ به این سؤال که آیا اصول آیین دادرسی در دین اسلام بیان شده است یا خیر؟ اظهار کرد: امروزه قوانین شکلی از قوانین ماهوی مثل قانون مدنی و جزا تفکیک شده، اما سبک نگارشهای حقوقی پیشین این گونه نبوده است. در متون فقهی هر مبحثی ابتدا قوانین ماهوی مطرح میشود، بعد قوانین دادرسی مطرح میشود؛ یعنی در خصوص اینکه به هر دعوایی چگونه باید دادرسی شود اظهارنظر میکند. در نتیجه اصول دادرسی در سراسر فقه به صورت پراکنده بیان شده است؛ مقصود از پراکندگی این است که متناسب با هر موضوع، مباحث دادرسی آن موضوع در ذیلش بیان شده است؛ مثلاً در بحث بیع، آیین دادرسی رسیدگی به اختلافات متبایعین مطرح شده است. با وجود این، موازین به صورت ممزوجی مطرح شده است؛ لذا برخی تصور کردند در فقه اسلامی مباحث آیین دادرسی مطرح نشده و اتفاقاً مباحث آیین دادرسی در فقه اسلامی به خوبی مطرح شده است.
مهمترین آسیب نظام دادرسی کنونی
وی در پاسخ به این سؤال که مهمترین آسیب نظام دادرسی کنونی در جمهوری اسلامی چیست؟ گفت: اکنون دعاوی که در دادگاهها مطرح میشود به راحتی آغاز میشود، ولی به راحتی به پایان نمیرسد. این مسئله هم برای نظام دادرسی هزینه دارد و هم طرفین دعوا به راحتی به حق خود دست پیدا نمیکنند. بعضاً طرفین دعوا از دنیا میروند و نزاع به ورّاث جریان پیدا میکند. در دادرسیهای امیرالمؤمنین(ع) این گونه نبوده است، بلکه به نحوی بوده که دعوا زود به نتیجه میرسید. کار امیرالمؤمنین(ع) هم بر اساس دقت و مبتنی بر موازین اسلامی بوده و هم دعوا را زود به نتیجه میرساند. ما نباید بگذاریم بررسی پروندهها طولانی شود و زمان زیادی به خود اختصاص بدهند.
مؤمنی در پایان گفت: گاهی این مسئله موجب بروز سوءظن میشود؛ مثلاً گفته میشود که دستگاه قضایی سلامت اخلاقی ندارد و ...؛ لذا بهترین کار این است که قضاوت بر اساس موازین اسلامی انجام گیرد و دعوا به سرعت خاتمه پیدا کند؛ پس بر اساس قضاوتهای امیرالمؤمنین(ع) که هم در کتب شیعی بیان شده و هم در کتب اهل سنت مطرح شده است و مورد پذیرش شیعه و اهل سنت قرار گرفته، باید اصول دادرسی را بازنگری کنیم و در مواردی که خلأ و مشکل وجود دارد یا متأثر از قوانین بیگانگان است اصلاح کنیم تا آیین دادرسی ما بیشتر با موازین اسلامی سازگار شود. اگر موفق بشویم بر این اساس آییندادرسی را اصلاح کنیم، در آن صورت میتوانیم قضاوت شرعی و مورد تأیید قرآن کریم را به منصه ظهور برسانیم.
انتهای پیام