سوره عصر، یکی از عمیقترین و کاربردیترین سورههای قرآن کریم است. سورهای که در سه آیه، سرنوشت، حقیقت زندگی و رمز و راز زیان ندیدن انسان را در این جهان، کوتاه و روشن بیان کرده است.
یکی از معانی مشهور کلمه «عصر» زمان و تاریخ بشریت است که میتوان گفت بزرگترین سرمایه انسان است. از میان مفسران، برخی همین معنا را مناسب این آیه میدانند: «سوگندهاى قرآن همواره متناسب بـا مطلبى است كـه سوگند بـه خاطر آن ياد شده و مسلم است كه خسران انسانها در زندگى نتيجه گذشتن زمان عمر آنها است. به طور مسلم همه انسانها در زيانند (ان الانسان لفى خسر). سرمايههاى وجودى خود را چه بخواهند يا نخواهند از دست میدهند، ساعات و ايام و ماهها و سالهاى عمر به سرعت مىگذرد.» (تفسیر نمونه)
پس یک معنای این آیه میتواند زمان و محدوده زمانی باشد که انسان در آن روزگار یا عمر میگذراند. انسان هر لحظه در حال از دست این سرمایه است و سوره والعصر به صراحت این واقعیت را پیش روی انسان میگذارد: «إنّ الإنسانَ لفی خسرٍ» گذشت زمان یک نحو خسران برای انسان به بار میآورد؛ اما قرآن کریم در این سوره راه و رسمی را به ما میآموزد که در متن عصرها و زمانها چیزی از دست نداده باشیم.
ویژگیهای جهان امروز از گسترش وسایل ارتباطی، سرعت انتقال اخبار و رویدادها، تنشهای اقتصادی، تأثیر بالای رسانهها بر افکار عمومی جهان ـ به نحوی که امروز آن را به نام جنگ رسانهای میشناسیم ـ کیفیت زندگی و عمر انسان را به صورت چشمگیری دچار تحول کرده است.
گسترش وسایل ارتباطی از جهان امروز دنیایی ساخته است که کوچکترین رویدادها به چشم و گوش همگان میرسد. دسترسی به گوشیهای هوشمند از ما آدمها با هر جایگاه معرفتی و علمی، صاحب نظرانی ساخته است که در برابر این رویدادها خود را موظف به اظهار نظر و قضاوت میدانند.
ساعات زیادی از عمر ما در فضای مجازی و رصد همین رویدادها و اظهار همین نظرات میگذرد. نیازی به گفتن نیست که این ابزار راهگشای امور بسیاری در زندگی انسانها شده است؛ اما با این وجود، تأثیرات منفی آن، منجر به شکلگیری عادتها و آسیبهایی در سبک زندگی ما شده است؛ شایعه پراکنی، قضاوتهای بیجا، اظهارنظر در زندگی خصوصی آدمها، خودنمایی، اعتیاد فضای مجازی، کاهش روابط عاطفی در خانواده و ... از آن جمله است.
گذران عمر در میان هشتگها، ترندها، توییتها، دابسمشها و خبرهای پاپاراتزیها همان است که هیچ به ما اضافه نمیکند و عمرمان را از بین میبرد. در دنیایی غیرواقعی که تشخیص سره از ناسره آنقدر دشوار است که انسان و مخاطب ناچار به قضاوت میشود، دنبال چه هستیم که دچار خسرانمان میکند؟
آنچه در این میان کمتر به آن فکر میکنیم، سرمایهای است که با هر نفس، قسمتی از آن را برای همیشه از دست میدهیم و فکری جدی برای حفظ و رشد آن نمیکنیم. حواسمان نیست که ساعتهای عمرمان به رصد اتفاقاتی گذشته که شاید کمترین تأثیر را در زندگی ما دارد. حواسمان نیست که ساعتها و روزها مشغول کاری شدهایم که قرار نیست دردی از دنیا و آخرت ما را دوا کند. شاید برخی از ما این جمله بزرگ را شنیده باشیم که حضرت علی بن حسین(ع) به ما آموخت: «و استعملنی بما تسألنی غدا عنه بگذار به کاری مشغول باشم که فردا درباره آن از من سؤال خواهی کرد».
این منطق قرآن است. قرآن کریم، تنها کتابی است که ترجیح میدهد به جای آنکه انسان را به غرق شدن در همین سرگرمیها و لذتها تشویق کند، دلسوزانه سر او را بالا بگیرد و از او بخواهد افق دورتر زندگی خود را هم ببیند و به او یاد بدهد در جهانی که آمیختهای از لذت و رنج است و انسان همواره در آن فرازها و فرودهای زیادی پیش رو دارد، نقاط اطمینان یا دستگیرهای محکم را بشناسد.
فخر رازى در تفسير سوره عصر سخنى نقل مىكند؛ «يكى از بزرگان پيشين مىگويد: معنى اين سوره را من از مرد يخ فروشى آموختم، فرياد مىزد و مىگفت: «ارحموا من يذوب رأس ماله، ارحموا من يذوب رأس ماله: رحم كنيد به كسى كه سرمايهاش ذوب مىشود». پيش خود گفتم اين است معنى «ان الانسان لفى خسر» عصر و زمان بر او مىگذرد و عمرش پايان مىگيرد و ثوابى كسب نمىكند و در اين حال زيانكار است.» (تلخیصی از تفسیر نمونه).
راه زیان ندیدن را از قرآن کریم میجوییم؛ کتابی که برای شفای درون ما آمده است: «واقعا انسان دستخوش زيان است، مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند و همديگر را به حق سفارش كرده و همديگر را به شكيبايى سفارش كردهاند» (آیات 2-3 عصر).
«چيزى كه مىتواند جلوی اين زيان بزرگ را بگيرد و آن را به سودى عظيم تبدیل كند آن است كه در برابر از دست دادن اين سرمايه، سرمايهاى گرانبهاتر و ارزشمندتر به دست آورد كه نه تنها جاى خالى آن سرمايه پر شود، بلکه دهها و صدها و هزاران بار از آن بيشتر و بهتر باشد. هر نفسى كه انسان مىزند يك گام بـه مرگ نزديكتر مىشود چنانكه امير مؤمنان على(ع) در آن عبارت نورانيش فرمود: نفسهاى انسان گامهاى او به سوى مرگ است». (تفسیر نمونه).
گرچه روح حاکم بر فضای رسانهای جهان، کمرنگ ساختن خطوط اصلی مسیر انسان در زندگی است، اما ما انسانهای رها و بیبرنامهای نیستیم، چشمهای ما پر از چراغهایی است که راه را برای ما روشن میکند؛ نمیتوان سوره عصر را داشت و باز زیان کرد. نمیتوان سوره عصر را داشت و باز در قضاوتهای کور و وقت گذرانیهای بیحساب و کتاب غرق شد. ما همه سودهای جهان را یک جا در این چند کلمه بردهایم، باید چشم بر این ثروت و سرمایه باز کنیم و باید حواسمان به رهزنان باشد.
یادداشت از کامله بوعذار، خبرنگار ایکنا خوزستان
انتهای پیام