به گزارش ایکنا؛ بیست و پنجمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «فرهنگ رضوی»، ویژه بهار ۹8 به صاحبامتیازی بنیاد بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) و مدیرمسئولی اکبر شیخ با هدف کمک به گسترش فرهنگ رضویپژوهی در مراکز علمی و پژوهشی و ترویج و تعمیق فرهنگ و معارف رضوی منتشر شد.
عناوین مقالاتی که در این شماره انتشار یافته بدین قرار است: «طراحي و تبيين الگوي مفهومي مباني كرامت انساني از منظر آموزههاي ديني با تاكيد بر فرهنگ رضوي»، «ارزيابي وبسايتهاي امامزادگان ايران بر اساس شاخصهاي وبسنجي»، «آيينهاي روايي؛ گسترهاي از عواطف تا هنجارهاي اجتماعي: بررسي ابيات و اشعار آييني با محوريت امام رضا(عليه السلام) در ششتمد سبزوار»، «صحيفهالرضا(عليهالسلام) تجليگاه قرآن»، «مهارتهاي ارتباطي در سيره رضوي با التزام عملي به باورهاي اسلامي»، «مولفههاي مكتب سياسي امام رضا(عليه السلام) در افق تمدن اسلامي»، «سيره تعليمي تربيتي امام رضا(عليهالسلام) در مناظره با اصحاب اديان ومذاهب».
در چکیده مقاله «صحيفهالرضا(عليهالسلام) تجليگاه قرآن» میخوانیم: «پيامبر(ص) قرآن را جهت هدايت جامعه انساني بهسوي آرمانشهر بشري از طريق وحي دريافت و آن را براي مردم تبيين كردند. پس از درگذشت پيامبر(ص) اهل بيت(ع)وظيفه تبليغ و تفسير اين كتاب آسماني را عهدهدار گشتند. امامان معصوم(ع) نيز اهتمام خاصي در مسير جهتدهي اصول زندگي بشري بر اساس آيات قرآني داشتند. در اين ميان، نقش امام رضا(ع) با توجه به داشتن مقام ولايتعهدي و امامت شيعيان بسيار حايز اهميت است. آن حضرت وظيفه تفسير قرآن و هدايت جامعه اسلامي را بعد از پدر بزرگوارشان عهدهدار شدند و توجه خاصي به آموزههاي قرآني داشتند و آن را مرجع كاملي براي حل مسائل ميدانستند. از نكات مهمي كه در سخنان امام رضا(ع) پياپي به چشم ميخورد، اقتباس حضرت از آيات قرآني بهصورت مستقيم يا غيرمستقيم جهت توضيح و تاثيرگذاري بيشتر كلام بر مخاطب است. در پژوهش حاضر نگارندگان با روش توصيفي تحليلي و با مطالعه در كتاب صحيفهالرضا(ع) تاثير آيات قرآني را بر مخاطب از منظر بلاغت عربي در قالبهايي بديعي چون اقتباس، تضمين، احتجاج و ... بررسي خواهند كرد.»
در طلیعه مقاله «مهارتهاي ارتباطي در سيره رضوي با التزام عملي به باورهاي اسلامي» آمده است: «امام رضا(ع) در مدت كوتاه سه سال ولايتعهدي، شبكه وسيعي از ارتباطات را بر اساس فرهنگ امامت و ولايت بنا نهادند. حضرت به عنوان حجت خدا بر اهل زمين، از تمامي روشهاي موثر ارتباطي براي ابلاغ پيام الهي و هدايت بندگان بهره گرفتند تا ديگران را به دين الهي دعوت و افراد را به پيروي نظري و عملي از دستورهاي الهي ملزم كنند. اين پژوهش نقش اين مهارتهاي ارتباطي را با التزام عملي به آموزهها و باورهاي اسلامي در بين كاركنان دانشگاه سيستان و بلوچستان بررسي كرده است. در اين راستا، يك فرضيه كلي و ده فرضيه جزئي شكل گرفته است كه رابطه بين مهارتهاي ارتباطي بر مبناي سيره رضوي (همزباني با مردم، همدلي با مردم، توجه به حق و حقوق مردم، نفوذ بر مخاطب به وسيله علم و دانش، بازخورد نفوذ در ديگران، نقش بافت و زمينه در ارتباط با مردم، مبارزه با شرك، انحراف و خرافه، مبارزه با تفكر ماكياوليست، اجتناب از تقيد، خودگشودگي) را با متغير التزام عملي به باورهاي اسلامي بررسي ميكند. براي سنجش متغيرهاي پژوهش، از پرسشنامه محققساخته استفاده و روايي و پايايي آن بررسي و تاييد شده است. پرسشنامه مهارتهاي ارتباطي بر اساس الگوي «علمالهدي و شريفي» (1394) تهيه و براي پرسشنامه التزام عملي به اعتقادات اسلامي از الگوي «نويدي» (1376) استفاده شده است. تمامي فرضيهها تاييد و پذيرش شدهاند و اين نشاندهنده آن است كه مهارتهاي ارتباطي مبتني بر سيره رضوي، با التزام عملي به اعتقادات اسلامي رابطه معنادار، مثبت و سازنده دارد و هر چه فرد نسبت به اعتقادات اسلامي التزام بيشتري داشته باشد، داراي مهارتهاي ارتباطي بيشتري از نوع همدلي و همزباني و... با ديگران است.»
در آغاز مقاله «مولفههاي مكتب سياسي امام رضا(عليه السلام) در افق تمدن اسلامي» میخوانیم: «خاستگاه تمدن اسلامي شيعي، وحي و از جمله اهداف آن تن دادن جامعه به سرپرستي انسان كامل و ايجاد حيات طيبه است. يكي از مراحل دستيابي به چنين هدفي برقراري حاكميت سياسي اسلام است. رهبري سياسي و رهبري فكري در تفكر شيعي با يكديگر ممزوج است. تبلور اين وحدت را در تمدن رضوي ميتوان مشاهده كرد. تاريخ اسلام دچار انحراف دوگانه است؛ انحراف از امامت به خلافت در ماجراي سقيفه و پس از آن به سلطنت در سال 61 ه.ق (سلطنت يزيد). سالها پس از زعامت اميرالمومنين(عليه السلام) رهبري فكري و سياسي در زمان امام رضا(عليه السلام) توام ميشود. بنيعباس مشروعيتي نداشت. اين خلا مشروعيت در دوره امام رضا(عليه السلام) نمايان شد. سوالي كه در اين مقاله مطرح ميشود اين است كه با توجه به اين انحراف چگونه امام رضا(عليه السلام) توانستند از اين خلا مشروعيت استفاده كنند و دست به اصلاح نظام سياسي بزنند؟ يافتههاي پژوهش حاضر نشان ميدهد امام رضا(عليه السلام) از اين خلا بيشترين استفاده را كردند و نهتنها حقانيت حضرت علي(عليه السلام) و ائمه اطهار(عليهم السلام) را به اثبات رساندند، بلكه به درستي نظام علوي و نهضت حسيني را به مهدويت متصل كردند. بنابراين در اين مقاله اصلاحات سياسي امام رضا(عليه السلام) در بازگشت به حقيقت امامت و ولايت به روشي توصيفي تحليلي بررسي شده است؛ اصلاحاتي كه توانست انحراف خلافت را برجسته كند. باوجود اين، مسئله اين پژوهش برجسته كردن خط سير و خطوط كمتر برجسته شده تمدن اسلامي در بازگشت به سيره ائمه(عليهم السلام) در دوران امام رضا(عليه السلام) از دريچه فلسفه سياسي است.»
انتهای پیام