به گزارش
ایکنا؛ هفدهمین نشست از سلسله نشستهای عصر گفتگو با موضوع «افکار عمومی جامعه ایران در قبال فاجعه» به همت مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) و با حضور و سخنرانی حسن نمکدوست، روزنامهنگار و موسی عنبری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، امروز، سهشنبه، ۲۷ فروردینماه، در ساختمان شماره دو جهاد دانشگاهی (معاونت فرهنگی) برگزار شد.
نمکدوست در آغاز این نشست با بیان اینکه در ایران امروز با مفهوم افکارعمومیها روبرو هستیم، اظهار کرد: میان درک رسانههای رسمی و رسانههای آلترناتیو یا متن مردم از مفهوم فاجعه تفاوتی وجود ندارد. نیازمند آن هستیم که پس از بحران مواجهه با پدیدهای چون سیل، جریان اجتماعی تبدیل به یک مطالبه اجتماعی شود، اما رسانهها و وسایل جمعی ما آماده و بلد نیستند در این مواجهه آن را به یک دستور و عمل اجتماعی تبدیل کنند.
وی ادامه داد: این موضوع از این جهت حائز اهمیت است که برای مواجهه با سیلهای آینده یک مطالبه اجتماعی به وجود بیاید و در جامعه نسبت به سیل، زلزله و آلودگی هوا آمادگی پدید بیاید. تا زمانی که اگر حادثه پلاسکویی اتفاق افتاد، ازدحام جمعیت مانع امدادرسانی نشود.
مباحثههای پیشینی و پسینی سیاسی در سیلاب اخیر
نمکدوست با اشاره به جریان مباحثهای که در شبکههای مجازی در وقوع سیلاب اخیر به وجود آمد، افزود: رسانهها و مطبوعات به این دلیل که وقوع سیلاب مصادف با ایام نوروز بود، به این بحران پرداخته نشد و همکاران شیفت تنها اخباری از سیلاب را منتشر میکردند و در مجموع از موهبت جریانات اصلی محروم بودیم و خبرگزاریها تنها در قالب کشیک این بحران را پوشش دادند. حتی پس از تعطیلات هم تیتر روزنامهها به سیل اختصاص نداشت. بخشی از مباحثات شکلگرفته در فضای مجازی هم به بحثهای پیشینی و پسینی سیاسی و نه سیل اختصاص داشت.
وی گفت: به عقیده من بحران و مصیبت جزء لاینفک زیست اجتماعی در ایران است. در ذهنیت آنچه را که از آن به عنوان افکار عمومی یاد میکنیم آن چیزی نیست که واقعیت امر است. افکار عمومی در کشور ما جایگاه کنشگرانه خود را ندارد؛ یعنی اگر بدانیم هوا آلوده است کنشی انجام نمیدهیم. رسانههای ما در مفهوم رسانههای اجتماعی هم نتوانستهاند مفهوم بحران را به یک مفهوم مورد اجماع مردم تبدیل کنند.
به گفته این روزنامهنگار جریان عمومی بر اساس لایکها در شبکههای مجازی شکل نمیگیرد. اگر بخواهیم از این منظر که جریان اجتماعی چیست به این مسئله بپردازیم، این جدای از فعالیت افراد در شبکههای مجازی و لایکخور پستهای آنهاست.
در ادامه این نشست موسی عنبری، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به ارائه سخنرانی پیرامون موضوع نشست پرداخت. وی با بیان اینکه همه محققان مخاطرات طبیعی به این اجماع رسیدهاند ایران کشور حادثهخیزی است، اظهار کرد: زلزله و سیل دو مخاطره اصلی در کشور ماست. زلزله را بیشتر داشتهایم و سیل را کمتر. اگر چه از دهه ۸۰ سیل به این شکل نداشتهایم و تا قبل از سال ۸۰ متخصصان میگفتند که در دهههای ۴۰، ۵۰، ۶۰ و ۷۰ روزانه میزان خسارات سیل به رقمهای میلیاردی میرسید و از اوایل دهه ۸۰ دیگر این خسارت را نداشتیم و عمده خسارات مربوط به خشکسالی بود.
وی با بیان اینکه فرهنگ ایمنی در کنار تمام مباحث مرتبط با بلایای طبیعی مهم است، ادامه داد: باید بررسی شود باور غالب چگونه بوده و آیا کمکی به حل مشکلات در بحرانها کرده است. بر اساس آمار، در ایران هر چهار سال یکبار یک زلزله بالای شش ریشتر وجود دارد. این زلزله گاهی در شهرها بوده و گاهی در مکانهایی که خسارت جانی کمتری داشته است. ۱۰ کشور بلاخیز را لیست کردهاند و ایران جزء این لیست است. کشور ما رتبه یک را در بعضی بلایا به خود اختصاص داده است. باید بپذیریم کشور ما آسیبپذیر است و روزبهروز این آسیبپذیری بیشتر هم میشود.
کیفیت زندگیای که به قبل از وقوع بحران بر نمیگردد
عنبری افزود: اگر نگاهی به آمار کیفیت زندگی در دنیا در مواجهه با ریسکهایی که کیفیت زندگی را به هم میزنند، بیندازیم، ایران در آخر لیست قرار میگیرد و اگر بحرانی اتفاق بیفتد، کیفیت زندگی مردم بحرانزده به پایینترین حد میرسد. در پلدختر باید ۲۰ تا ۳۰ سال بگذرد تا زندگی طبیعی به آنجا برگردد. همچنان که بعد از زلزله بم هنوز کیفیت زندگی آن چنان که باید مانند قبل نیست.
دیدگاه تقدیرگرایانه ایرانیان در مواجهه با بحران
وی با بیان اینکه اگر با رحمت، غضب و حکمت بخواهیم فاجعهها را تحلیل کنیم ایرادی ندارد، اما برای مدیریت باید این مفاهیم را ریز کنیم، گفت: این به دلیل آن است که جا برای اراده ما در عرصه مدیریت هم وجود داشته باشد. اگر جای برای اراده وجود نداشته نباشد، مشارکتی هم برای حل بحرانها نخواهد بود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: مهمترین عیب این تفکر این است که مفاهیمی در عین حال ساده، اما مبهم هستند. با این تفکر مشارکت مردم را در مدیریت بحران ضایع خواهیم کرد. این تفکر، تفکری غالب در افکار عمومی است، همانطور که خیلی از روحانیون از جنبه علمی در مورد بحرانها صحبت نمیکنند و نتیجه آن میشود که میگوییم نمیتوانیم با بحران مقابله کنیم و اگر مقابلهای هم وجود داشته باشد، کار ما نیست، کار دولت است. البته اخیرا تفکر علمیتر شده است. این نوع تفکر حاصل دیدگاه تقدیرگرایانه است.
مشارکتهای هیجانی در بحران بیاعتمادی را افزون میکند
وی افزود: در زمان فاجعه یا مشارکت نمیکنیم یا اگر مشارکت کنیم هیجانی است. مشارکتهای جهادی مثبت است، اما این نیروهای امدادی آموزش دقیق مواقع بحران را ندیدهاند. دلیل توزیعهای نامنظم خدمات در بحرانها همین آموزش ندیدن است. این خود یک بحران است و منجر به بیاعتمادی میشود و اتفاقی که میافتد این است که امدادگر و مددجو به همدیگر سنگ پرتاب میکنند. باید قبل از نیروهای امدادی نیروی انتظامی بیاید و نظم و امنیت برقرار شود.
عنبری با بیان اینکه مشکل جدی در کشور ما این است که فاجعه اولیه بخشی از بحران است، گفت: فاجعه دوم شروع ناامنیها و پراکنده کاریها بعد از وقوع فاجعه است. متأسفانه سوءاستفاده از بحران خیلی زیاد اتفاق میافتد و مردم محلی میگویند کسانی که خدمات را دریافت میکنند اغلب سیلزده نیستند. این نارضایتی در مناطق شمالی کمتر و در غرب و جنوب بیشتر بود. بخشی از بیاعتمادی به دلیل عدم فرهنگسازی است. از سوی دیگر بخش دیگری از بیاعتمادیها به حق است. وعدههای کوچک جبران خسارتها، نمیتواند جایگزین آن چیزهایی شود که از دست دادهاند. توقعات افزایش داشته و بیاعتمادی زیاد شده و در این مواقع بحران بحرانیتر میشود.
وی با بیان اینکه مسئولین خود را در بحران نشان میدهند، افزود: مدیریت دقیق، منظم و فرماندهی بحران نداریم. مسئله اجتماعی ما همین بینظمیهاست.
تلاش برای نهادینه کردن فرهنگ کنش و مقابله عاقلانه با فاجعه
این عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: فهم مردم و مجموعه عقاید و افکار آنها نشان میدهد، هنوز فرهنگ ایمنی، نه در بعد سازمانی و نه مردمی آن شکل نگرفته است و همان میشود که مردم ما هزینههای زیادی برای تأمین و تجهیز وسایل تزیینی در خانه خود میکنند، اما اعتقادی به مقاومسازی خانهشان که ۱۰ درصد و کمتر از آن هزینه دارد، ندارند. فرهنگ ایمنی با فرهنگ شکل گرفته حاصل از خرید کمد، بوفه و کریستالها سازگار نیست. آمارها نشان داده دلایل خسارات جانی در زلزله وجود همین وسایل در خانه بوده و این مسئله برای سازمانهای ما هم حتی مهم نیست و وارد جزئیات نمیشوند.
وی افزود: منطق مقابله با فاجعه در کشور منطق عقلانی نیست. بعد هم میگوییم فاجعه برای دیگران است. فرهنگ کنش و مقابله عاقلانه در مواجهه با فاجعه را باید نهادینه کنیم. سیل، زلزله و آتش با ما شوخی ندارد. سلفی گرفتن و عکس گرفتنها همهاش برای زیبایی نبود. بسیاری از مردم به خاطر استرس این عکسها را میگرفتند و با وضعیت قبلی مقایسه میکردند. اگر چه بودند افرادی هم که از آب نمیترسیدند و کنار سیل میایستادند. هشدارهای تخلیه یک جاهایی تأثیر خود را گذاشت. آموزشها در زمان هنجار باید باشد و از مهدکودک تا دانشگاهها و برگزاری ورکشاپها به آموزش بپردازند، نه آنکه مواقع بحران به فکر آموزش بیفتیم.
به گفته این عضو هیئت علمی دانشگاه، خطر را نباید با باورهای خود تحلیل کنیم. باید بگذاریم خطر را متخصص تعریف کند. میگوییم تا خدا نخواهد برگی از درخت نمیافتد. بله این درست است. اما این تفکرات باید در زمینه مخاطرات با دیدگاههای علمی تطابق یابد.
وی افزود: بعضیها این تصور را دارند که افراد معتاد مشکل خودشان است، به نیازمندان کمک میکند، اما به فرد دچار اعتیاد کمک نمیکند. در حالی که واقعیت این است که اگر به این فرد دچار اعتیاد کمک نکنید، اعتیاد مانند آتش سراغ شما و فرزند شما هم میآید.
گاهی مشارکت دست به کاری نزدن است
عنبری گفت: نسبت به خیلی اتفاقات عقلانی عمل نمیکنیم. بعضی اوقات مشارکت این است که شما در محل حادثه جمع نشوید و دست به کاری نزنید، اما ما تا حرف از مشارکت میشود، فکر میکنیم خودمان باید برویم و در محل حاضر شویم. امدادگران درس این را خواندهاند و آموزش دیدهاند، اما اگر خطا هم کنند میزان خطای آنها کم خواهد بود.
جمعآوری پول توسط سلبریتیها قانونی نیست
وی افزود: سلبریتیها هم که خودشان پول جمع میکنند، در حالی که تنها هلالاحمر میتواند مبالغ را جمعآوری کند. شماره حساب دادن صحیح نیست، قانونی هم نیست.
به گفته این عضو هیئت علمی دانشگاه، مقصر بودن دولت در ایجاد بیاعتمادی در بین مردم محرض است. دولتها همیشه تلاش کردهاند خود را مقدس جلوه دهند، اما شبکههای اجتماعی از دولتها تقدسزدایی میکنند. هر روز از زندگی و کار دولتیها، ضعفها و چالشهایی که دارند مواردی را به نمایش میگذارند. اگر چه این تقدسزدایی و اعلام نقایص فعالیتهای دولت باعث شده مردم آگاهی پیدا کنند و این خوب است، اما در کوتاهمدت آسیبزاست و مردم نمیدانند چه مواجههای با دولت داشته باشند.
نبود وحدت فرماندهی در بحران
وی افزود: مهمترین مشکل در شرایط فعلی نبود وحدت فرماندهی در بحران است که باید روی این فکر کنیم. بخشی از بینظمیها در ارائه خدمات و امکانات به همین دلیل است. این موضوع پیش از وقوع زلزله بم هم مطرح بود، اما تاکنون شکل نگرفته است. هر نهادی با رویکرد خاص خود وارد بحران میشود و اگر نهادها با هم واحد نباشند، شاهد شکلگیری یک رقابت نهادی هستیم و بیاعتمادی فزاینده و بازتولید میشود.
زمان بحران؛ زمان کمک بدون توجه به اختلافهای سیاسی
عنبری گفت: دولت اگر در زمان هنجار (پیش از وقوع و آمادگی) وظیفه خود را تعریف کند و به مردم آگاهی دهد و بخشی از فعالیتها را به نهادهای غیردولتی واگذار کند تا در مواقع بحران، بخش عمدهای از مشکلات رفع میشود. اگر چه برخی از این نهادها ارزشهای فراملی دارند که با نهادهای دولتی دچار تعارض میشوند. زمان بحران را باید «زمان کمک بدون توجه به اختلافهای سیاسی» تعریف کنیم.
انتهای پیام