چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد؛ در این سالها شاهد عملکرد و فعالیت دستگاهها و نهادهایی با محوریت قرآن و توسعه و ترویج فرهنگ قرآنی بودهایم، اما همچنان ضعفهایی اساسی به ویژه در بخش آموزش عمومی قرآن مشهود است. خبرگزاری قرآن بنا بر رسالت خود که اطلاعرسانی و تحلیل اوضاع تا تحقق فرهنگ قرآنی در کشور است، به بررسی وضعیت فعلی مدیریت در نهادهای قرآنی و آسیبشناسی مدیریت کلان امور قرآنی کشور میپردازد.
در همین راستا به گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین هادی قبادی، رئیس نمایندگی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، در قم پرداختیم. البته دلیل دعوت از وی در این نشست، مسئولیت سابق وی به عنوان مدیرکل دفتر آموزش و مسابقات قرآن سازمان اوقاف و امور خیریه و بهرهمندی از تجربیاتشان بوده است. در ادامه مشروح گفتوگوی خبرنگار ایکنا با این فعال و پیشکسوت قرآنی از نظر میگذرد؛
ایکنا ــ آیا میتوان تفاوتی بین مدیریت نهادهای قرآنی با مدیریت دیگر دستگاهها قائل بود؟
محتوای مدیریت در نوع اداره هر مجموعه و سازمانی تأثیر دارد. کسی که یک مجموعه قرآنی را مدیریت و هدایت میکند، باید براساس آموزههای قرآن و اهل بیت(ع) متخلق به اخلاق قرآنی باشد. لذا مدیریت مجموعههای قرآنی از حساسیت و اهمیت ویژهای برخوردار است.
ایکنا ــ مدیران نهادهای قرآنی باید از چه دانشهایی برخوردار باشند؟
مدیر قرآنی در درجه اول باید با اولیات قرآن یعنی قرائت، ترجمه و فهم ابتدایی قرآن و همچنین، اصول مدیریت، مدیریت روز و کارآمد و مسائل جامعهشناسی و روانشناسی آشنا باشد تا بتواند نوع تعامل خود را با جامعه هدف، مخاطبان، ارباب رجوع و مجموعهای که بر آن مدیریت دارد هماهنگ پیش ببرد.
مدیر قرآنی باید با قرآن آشنا باشد ولو اینکه این آشنایی در سطح حداقلی باشد. اینکه کسی حتی روخوانی قرآن را نداند و در یک مجموعه قرآنی کار کند، شایسته ایران اسلامی نیست. در کنار این نیز یک مدیر قرآنی باید با توجه به پیچیدگیهای علم مدیریت و تغییر و تحولاتی که امروزه در شرایط جامعه بشری ایجاد شده، با علوم روز نیز به حد نیاز آشنا باشد.
ایکنا ــ با گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، مدیریت و عملکرد مدیران قرآنی را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا توانستهایم به اهداف قرآنی مد نظر دست یابیم؟
در نگاه کلی باید اشاره کنم که چهل سال کارنامه قرآنی جمهوری اسلامی، قابل قیاس با قبل از انقلاب اسلامی و استقرار حاکمیت جمهوری اسلامی نیست. اگر آمار و ارقام را در زمینههای مختلفی همچون گرایش مردم به قرآن، قرائت قرآن، مسابقات، پژوهشهای قرآنی، منشورات قرآنی، جایگاه ایران در جامعه بینالمللی قرآن، حضور ایران در مجامع مختلف قرآنی خارجی و داخلی و ... مشاهده کنیم، مشخص است که پس از انقلاب اسلامی و در یک برآیند کلی، قطعاً پرونده موفقی داشتهایم.
اما آن توقعی که از جمهوری اسلامی وجود دارد که مبتنی بر آموزههای قرآن محقق شده و با شعارهای قرآنی مبتنی بر شعور، به پیروزی رسیده است، با حد مطلوب فاصله بسیار دارد. شاید برخی از دوستان بگویند که چهل سال برای رسیدن به اهداف قرآنی کم نیست، اما با توجه به عمق آموزههای قرآنی و از طرف دیگر مشکلاتی که در طول این چهل ساله وجود داشت، میتوان گفت که در برآیندی کلی موفق بودهایم. باید بدانیم که توقع از نظام جمهوری اسلامی که داعیه معرفی اسلام مبتنی بر آموزههای قرآنی به جهان را دارد، بیشتر از این است. اگر برخی مسائل، مشکلات، سوء مدیریتها، کمکاریها، اختلافات و به صورت خاص آلوده شدن فعالیتهای قرآنی با مسائل سیاسی نبود، قطعاً در حال حاضر میتوانستیم کارنامه موفقتری از کارنامه فعلی در حوزههای مختلف جامعه به ویژه حوزه مبتنی بر قرآن کریم داشته باشیم.
امروز، نمیتوانیم بگوییم جامعه ما به نحو احسن قرآنی شده است، اما قدمهای بلندی برداشته شده است که قابل قیاس با گذشته نیست. مقام معظم رهبری در تمامی دیدارهای خود با جامعه قرآنی بر این نکته تأکید دارند که شما فقط به حفظ و قرائت قرآن متوقف نشوید، بلکه به فهم و عمل به قرآن بپردازید. در بخشهایی مانند قرائت و حفظ، انصافاً قاریان و حافظان ایرانی، گوی سبقت را از بسیاری از کشورها ربودهاند. رجوع مردم به قرآن و فهم قرآن نیز خیلی با پیش از انقلاب متفاوت است. البته در این زمینه انتقاداتی وجود دارد و ما حتما باید نقد از درون داشته باشیم و قبل از اینکه دشمنان به ما نقد کنند که برای قرآن چه کردهاید؟ خود را نقد کنیم. باید اشاره کنیم که وضعیت فعالیتهای قرآنی ما ایده آل نیست و میتوانستیم خیلی از این بهتر باشیم.
جامعه قرآنی میتوانست بسیار موفقتر عمل کند. در کشوری که ما مدعی این هستیم که کتاب آسمانی ما معجزه جاویدان بشر است و راه هدایت بشر تا قیامت در این کتاب نشان داده شده است، باید بررسی کنیم که تا چه حد با قرآن آشنا هستیم و اگر بخواهیم در این رابطه به صورت ایدهآل فکر کنیم، باید بگوییم که به حد مطلوب دست نیافتهایم.
ایکنا ــ آیا مدیران قرآنی کشور در طول این چهل سال قرآنی اندیشیدند و قرآنی عمل کردند؟
یکی از مشکلاتی که در مدیریت امور قرآنی کشور وجود دارد، تشتت در مدیریتهاست. امروز سازمانهای قرآنی مختلفی داریم که یا به صورت خاص به فعالیتهای قرآنی میپردازند و یا بخشی از فعالیتهای آنها قرآنی بوده و در اولویت سازمانی قرار دارد. سازمان اوقاف و امور خیریه به منزله قدیمیترین سازمان و نهاد کشور در فعالیتهای قرآنی فعالیت داشته و دارد. پس از انقلاب اسلامی نیز سازمانهای دیگری مانند سازمان تبلیغات اسلامی و به تبع آن سازمان دارالقرآن و گروهها و تشکلهای مختلفی ایجاد شده است که در همه این ارکان، متأسفانه مثل بسیاری از حوزههای دیگر گرفتار موازیکاری، عدم توجه به سیاستهای کلان، بخشینگری و جزیرهای فکر کردن هستیم که همه اینها آفت فعالیتهای قرآنی است. البته در حوزههای دیگر مانند حوزههای اقتصادی و سیاسی نیز گرفتار این گونه آفتها هستیم و هنوز بعد از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی نتوانستهایم تا به سیاستگذاری واحد و متمرکزی در حوزه قرآنی دست پیدا کنیم.
ایکنا ــ مدیران امور قرآنی کشور در طول این چهل سال تا چه میزان متخلق به اخلاق قرآنی بودهاند؟
اگر واقعاً این طور بود، وضعیت ما در حال حاضر بسیار بهتر از وضع فعلی بود. مدیران قرآنی در همه ردهها و سطوح باید به درون خود رجوع کرده و رفتار خود را متخلق به قرآن کنند. یکی از مشکلات تصمیمگیری در مدیریتهای قرآنی رودربایستی مدیران است. مدیران باید شفاف و متناسب با توان مجموعه خود عمل کرده و به دیگران وعده دهند که اگر این گونه نباشد، ممکن است که مدیران امور قرآنی گرفتار دروغ بشوند. به هر حال درست است که چهل سال از انقلاب اسلامی گذشته است، اما به تعبیر مقام معظم رهبری در آغاز راه هستیم. یعنی چهل سالگی دوران بلوغ انقلاب است و میتوانیم همین امر را به جامعه قرآنی نیز تسری دهیم. ما دستور داریم که بین خوف و رجا حرکت کنیم یعنی از یک طرف اصلاً ناامید نشویم که فقط دست بر روی نقاط ضعف بگذاریم و یا از طرف دیگر مغرور شویم. اگر این دو نکته را مد نظر قرار دهیم، باید بگوییم که ضمن اینکه توفیقات زیادی تاکنون داشتهایم، متأسفانه مشکلاتی نیز وجود داشته است.
خطا از افراد شاخص و خاص نمود بیشتری پیدا میکند و تأثیر منفی آن بر جامعه بیشتر است. یک سری گروههای مرجع مانند علما، مدیران، قرآنیان و ... در جامعه وجود دارند که باید الگو باشند و دچار فساد و خطا نشوند. جامعه قرآنی نیز از جمله گروههایی است که در جامعه تأثیرگذار است و باید برای آحاد مردم الگو باشد.
ایکنا ــ در این سالها دلایل عدم موفقیت برخی طرحهای قرآنی به دلیل مدیریتها بوده و یا ساختارها مشکل داشته است؟
ساختار امور قرآنی کشور هنوز منسجم نیست. وقتی ساختار منسجمی وجود نداشته باشد، با مشکلات فراوانی رو به رو خواهیم شد. از یک طرف باید از همه افکار و آراء استقبال کنیم و امر شورا و شور و مشورت از اصول قرآنی است، اما در موضع تصمیمگیری و در موضع اجرا باید تمرکز ایجاد شود که این تمرکز در ساختار قرآنی کشور وجود ندارد و امیدواریم که در این سالهای آغازین دهه پنجم انقلاب اسلامی دوران آزمون و خطا را پشت سر بگذاریم و به توسعه و رشد کامل خود دست پیدا کنیم. امروز تشتت آراء هم در حوزه تصمیمگیری و هم در حوزه مدیریت وجود دارد و مکانیزم مشخص و معینی برای انتخاب مدیران در مسئولیتهای قرآنی نداریم. ممکن است شخصی از لحاظ حفظ و قرائت و یا حتی پژوهشهای قرآنی بسیار متبحر باشد، اما توان مدیریتی خوبی نداشته باشد. این امر میتواند از عواملی باشد که ما را در مجموعههای مدیریتی دچار خطا و اشتباه کند.
ایکنا ــ آیا اهتمام مسئولان نظام در مورد امر قرآن به اندازه مقام معظم رهبری بوده است؟
این امر اصلاً قابل قیاس نیست. تجربه شخصی بنده این است که مادامی که فعالیتهای قرآنی در دستگاهها به منزله وظیفه اداری تلقی شود، وضع همین است. تا زمانی که مدیران و مسئولان از لحاظ شخصی عشق به قرآن و فعالیتهای قرآنی نداشته باشند، نمیتوانند در این رابطه موفق باشند. مقام معظم رهبری با قطع نظر از جایگاه ایشان، پیش از آنکه یک شخصیت سیاسی، مبارز، عالم و حوزوی باشد، شخصیتی قرآنی بوده است که این امر مؤثر در نوع نگاه فرد به مقوله قرآن است. رؤسای دولتها و در کل، مسئولان مختلف نظام در تمام سطوح نیز باید عشق به قرآن داشته باشند، تا به اجرای برنامهها و فعالیتهای قرآنی اهتمام کنند. امروز هیچ مسئول و مدیری در کشور نمیتواند، ادعا کند که اهتمام، علاقه و پیگیری که مقام معظم رهبری برای مقوله قرآن دارند، داراست. نوع سلوک و رفتار و سیره مقام معظم رهبری در امر قرآن با سایر مسئولان از رؤسای جمهور گرفته تا دیگر مدیران قابل مقایسه نیست. البته این نیست که بگوییم دولتها و مسئولان اصلاً قرآنی نبودهاند، اما توقعی که از برخی در جایگاه مسئولیتی که قرار داشتند میرود، محقق نشده است.
ایکنا ــ اگر از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران ساختار یا نهاد قرآنی ویژهای مانند وزارتخانه به وجود میآمد، اکنون وضعیت امور قرآنی کشور چگونه بود؟
بنده با وزارت قرآن صد در صد مخالف هستم؛ چراکه موضوعیتی ندارد. اگر سازمان اوقاف و امور خیریه چه از نظر مدیریتی و چه از نظر حمایتهای دولت طوری هدایت میشد که میتوانست برنامههای خود را به خوبی به پیش ببرد و با مشکلات فراوان روبهرو نمیشد، کارایی خیلی بهتری از مجموعهای مانند وزارتخانه داشت. امروز با توجه به اقتضائات انقلاب، سازمانها و نهادهای مختلفی در زمینه فعالیتهای قرآنی وجود دارند که اگر شرایطی فراهم میشد تا این سازمانها در مجموعهای به نام سازمان اوقاف که قدیمیترین سازمان و نهاد متولی امر قرآن کریم در کشور است، ادغام میشدند و فعالیتهای موازی انجام نمیشد، امروز دستاوردهای خیلی بهتر و بیشتری در این زمینه داشتیم. اگر مدیریت سازمان اوقاف تقویت میشد و حمایت بودجهای مناسبی از آن میشد و اگر این ادغام و تمرکز نیز پیگیری و انجام میشد، بسیاری از موانع و مشکلات موجود از بین میرفت.
ایکنا ــ بسیاری بر این عقیده هستند که دهه 60 دهه اوج فعالیتهای قرآنی در کشور بود. آیا شما نیز بر این عقیده هستید؟ آیا به مدیریت آن زمان بازمیگردد؟
این مقوله متأثر از کلیت جامعه است. ما نمیتوانیم هیچ گاه دهه 60 را با امروز مقایسه کنیم. روح اخلاصی که در آن دهه وجود داشت، باعث ایجاد چنین فضایی شده بود. امروزه مسائل مهمی مانند مسائل اقتصادی، تبعیضها، فقر و مشکلات مختلف دیگر بر این قضیه تأثیر گذاشته است و شرایط زندگی طوری است که سیستم زندگیها تغییر کرده است. البته مدیریت قرآنی، تشتت آراء، سوء مدیریتها و اختلاف نظرهای فراوان نیز در این زمینه مؤثر است.
ایکنا ــ مدیران فعلی امور قرآنی تا چه میزان از نظر صاحبنظران بهره برده یا میبرند؟
یکی از مشکلات جامعه قرآنی ما این است که از تجربه بزرگان و قرآنیان با تجربه استفاده نمیشود. چهرههای برجسته قرآنی داریم که امروز حتی احوالی از ایشان پرسیده نمیشود. مدیران امور قرآنی آن گونه که شایسته است از تجربههای ماندگار قرآنیان پیشکسوت بهره نمیبرند.
امروز یکی از مسائلی که میتوانیم در مقولات قرآنی داشته باشیم، تهیه تاریخ شفاهی پیشکسوتان قرآنی است. یکی از ضرورتهای امروز مدیریت امور قرآنی این است که تاریخ شفاهی پیشکسوتان قرآنی را احیا کنند.
ایکنا ــ مدیران فعلی و حتی چند دهه اخیر امور قرآنی چه میزان در مدیریت منابع مالی و نیروی انسانی نقش داشتهاند؟
به نظر بنده به خاطر تعدد سازمانهای قرآنی و نیز مشکلات بودجهای که وجود دارد دچار مشکلات فراوانی هستیم. هنگامی که پشتیبانی مالی از یک سازمان و نهاد نمیشود، هیچ کدام از برنامهها تحقق پیدا نمیکند. اگر این آرزو محقق میشد و باز تأکید میکنم که مدیریت امور قرآنی کشور در یک سازمان و نهاد مانند سازمان اوقاف و امور خیریه متمرکز میشد، بسیاری از مشکلات به ویژه در زمینه بودجهای و ... نیز از بین میرفت. امروز متأسفانه موازیکاری فراوانی در امر فعالیتهای قرآنی کشور وجود دارد که انجام آنها هیچ ضرورتی ندارد.
امیدواریم که پس از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی هم سیاستمداران حوزه قرآن و هم تصمیمسازان این حوزه به یک وحدت رویه دست پیدا کنند که در آینده منتظر برکات بیشتر فعالیتهای قرآنی در کشور باشیم.
مصاحبه از مجتبی افشار
انتهای پیام