قصه‌نویسی دینی به قوت خود نرسیده است/ روایت قصه‌های مذهبی را به اهلش واگذار کنیم
کد خبر: 3758106
تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۴

قصه‌نویسی دینی به قوت خود نرسیده است/ روایت قصه‌های مذهبی را به اهلش واگذار کنیم

گروه فرهنگی ـ مهدی آرایی با اشاره به اینکه تشکیلات قصه‌نویسی دینی برای کودکان ما هنوز به قوت و اصالت اصلی خود نرسیده است، تأکید کرد: در این حوزه نیاز به سرمایه‌گذاری است و باید یک اجماع عمومی برای هدایت و حمایت تشکیلات داستان‌نویسی و قصه‌گویی مذهبی بین دستگاه‌های مرتبط شکل بگیرد.

تشکیلات قصه‌نویسی دینی برای کودکان به قوت و اصالت خود نرسیده است

مهدی آرایی، داور بین‌المللی و مدرس قصه‌گویی در گفت‌وگو با ایکنا از خوزستان، اظهار کرد: وقتی بحث قصه و قصه‌گویی پیش می‌آید اولین چیزی که به ذهن ما قصه‌گویانی که عموماً مربی یا معلم هستیم می‌آید این است که این قصه چه بار تربیتی، معرفتی و پرورشی دارد؟ این مسئله مهم باید دغدغه یک قصه‌گوی واقعی باشد.

وی اظهار کرد: یک قصه‌گویی که در یک کشور ایدئولوژیک زندگی می‌کند و ایدئولوژی برای او و همه افرادی که در آن جامعه زندگی می‌کنند، مهم است، چگونه باید از محل قصه استفاده کند و این معارف را به مخاطب منتقل کند؟ درباره شیوه انتقال این معارف آیا ما هم به سبک روحانیان که بر بالای منبر هستند و مستقیم و تاریخ‌وار و تاریخ‌گونه قصه‌ها را می‌گویند عمل کنیم؟ به نظر می‌رسد که نه.

آرایی بیان کرد: آن روایت تاریخ‌گونه از قصه‌های دینی و مذهبی را باید به اهل آن واگذار کنیم که وعاظ و منبریان خوب ما هستند. ولی ما که قصه‌گوی کتابخانه‌ای و مدرسه‌ای هستیم چه باید بکنیم؟ من به یک اصل در قصه‌گویی معتقد هستم و آن اصل این است که در قصه باید دروغ گفت. اما چه دروغی؟ دروغ‌های هنری یا اخلاقی؟ مسلماً دروغ هنری. این مسئله را از باب طنز گفتم و از دید هنری منظورم تخیل است.

این مدرس قصه‌گویی اظها کرد: در قصه‌های مذهبی اگر می‌خواهیم موفق باشیم باید با تخیل کار کنیم. یعنی چه؟ از کودکی یاد گرفته‌ایم وقتی می‌خواهیم یک قصه از پیامبر(ص) یا چهارده معصوم نقل کنیم، نباید به معصومین دروغ ببندیم، بنابراین چه کار باید کرد؟ ما قرار نیست واقعه تاریخی مربوط به پیامبر(ص) و ائمه را دگرگون کنیم. ما می‌آییم آن واقعه را بر زبان جان‌دارهایی می‌گوییم که از زبان آنها اجازه داریم تخیل کنیم.

قصه مذهبی چه زمانی شنیدن دارد؟
وی با اشاره به ظرفیت‌های استان خوزستان در زمینه قصه‌گویی مذهبی بیان کرد: در همین خوزستان، خانم آسیه رحمتی از مفاخر قصه‌گویی کشور است که به صورت تخصصی قصه مذهبی می‌گوید. در جشنواره امسال حادثه کربلا را از زبان دو گوشواره حضرت رقیه(س) روایت کرد. در این قصه گوشواره‌ها حرف می‌زنند. این یک تخیل است و آن گوشواره اجازه دارد از منظر خود بگوید امام حسین(ع) را چطور دیده؟ حضرت رقیه(س) را چطور دیده؟ و ... وقتی رحمتی‌ها این گونه قصه می‌گویند، قصه مذهبی شنیدن دارد.

آرایی ادامه داد: برای مثال حادثه غار ثور را همه شنیده‌ایم که پیامبر(ص) و یار ایشان داخل غار شدند بعد عنکبوتی آمد و تاری بر دهانه غار تنید. اگر من قصه‌گوی ماهری باشم نباید صرفا یک گزارشی از واقعه تاریخی بگویم؛ بلکه از زبان عنکبوت حادثه را بیان می‌کنم.

این قصه‌گو با بیان اینکه در حوزه قصه‌های مذهبی باید هنری‌وار ورود کرد نه تاریخ‌گونه و خاطره‌وار، تصریح کرد:  واقعیت این است که در این حوزه افرادی دارند موفق عمل می‌کنند که خودشان را از بند تاریخ گفتن نجات داده‌‌اند؛ ما نویسنده‌ای به نام کلر ژوبرت داریم که اصالتاً فرانسوی است، مسلمان شده و سی یا چهل سال است در ایران زندگی می‌کند. این نویسنده قصه‌های مذهبی می‌گوید، قصه‌های عرفانی می‌گوید که بی‌نظیر و فوق‌العاده است.

این داور قصه‌گویی در ادامه سخنان خود گفت: واقعیت این است که تشکیلات قصه‌نویسی دینی برای کودکان ما هنوز به قوت و اصالت اصلی خود نرسیده است. نیاز به سرمایه‌گذاری هست. باید یک اجماع عمومی بین دستگاه‌های مرتبط شکل بگیرد. یعنی وزارت فرهنگ، کانون پرورش فکری، آموزش و پرورش، حوزه هنری باید بنشینند و تشکیلات داستان‌نویسی مذهبی و قصه‌گویی مذهبی را حمایت و هدایت کنند.

برخی قصه خوب دارند؛ اما آشنا ندارند
آرایی با تصریح به اینکه قصه‌گوی مذهبی استان خوزستان نیاز به حمایت دارد، افزود: جالب است برای مثال، چون شخصی قصه مذهبی می‌گوید، او را دعوت می‌کنیم؛ اما حق‌الزحمه‌اش را نمی‌دهیم. یا می‌خواهد کتاب خود را چاپ کند؛ اما حمایتش نمی‌کنیم. آیا آنکه کار قصه مذهبی می‌کند معیشت ندارد؟ آیا برای چاپ کتاب باید از زندگی خود بزند؟ قصه‌نویس‌هایی هستند که قصه‌های خوب دارند؛ اما پول برای چاپ آن ندارد چون اهل رانت و زد و بند و... نیستند. آشنا ندارند ولی قصه خوب دارند.

آرایی درباره ضرروت استفاده مربیان و قصه‌گویان کودک از میراث فرهنگی مکتوب ما عنوان کرد:  ما یک میراث طریقتی داریم یک میراث شریعتی. در میراث شریعتی کتاب‌های متعددی وجود دارد که عموماً با آن آشنا هستیم؛ کتاب‌های تاریخی و دینی و ... اما در حوزه طریقتی یا کتاب‌های عرفانی منابع عظیمی داریم؛ مثنوی معنوی سرشار از اندیشه‌های دینی است؛ تذکرةالاولیا که در احوالات عرفای ما است، پر از قصه‌های عرفانی است. قصه‌گویان بیایند قصه رابعه عَدویه را بگویند؛ زندگی این زن سرشار از حماسه‌های عرفانی است که هر کدام از آنها می‌تواند یک الگو باشد برای اینکه اخلاق ما خوب شود و تعلقمان به دنیا کم شود. فقط باید آنها را شناسایی کنیم.

این مدرس قصه‌گویی در پایان خاطرنشان کرد: گنج‌های فوق‌العاده‌ای داریم ولی لازم است اینها را بازآفرینی، بازنویسی و مناسب‌سازی کنیم. اگر این سه اتفاق برای ادبیات نیفتد می‌شود همان تاریخ‌گویی می‌شود که در جای خود خوب است اما وظیفه روحانیون و اهل منبر ما است؛ نه مربیان.

انتهای پیام

captcha