با پیروزی انقلاب اسلامی، برخی فرصتطلبان موقعیت را مناسب دیدند تا در نقاط مرزی این سرزمین دست به آشوب زنند. یکی از این فتنهها به قائله طرفداران تفکرات شیخ خزعل مربوط میشود که در خوزستان حاشیههای بسیاری به وجود آورد. این فتنه به همت مردم خوزستان و نیروهای نظامی خاتمه یافت، هرچند به صورت پراکنده رفتارهای تروریستی بدخواهان نظام ادامه داشت. آخرین نمونه نیز به حادثه تروریستی اهواز مربوط میشود، اما بحث اصلی ما به فیلمی مربوط میشود که در آن، ایثار عربنشینانی ایرانی در جنگ تحمیلی تصویر میشود.
در طول هشت سال دفاع مقدس، تنها یک قشر و اندیشه خاص نبود که از میهن دفاع کرد، بلکه تمامی مردم ایران در مسیر دفاع همدوش هم قدم برداشتند، اما آیا ما چنین امری را در فیلمهای دفاع مقدسی خود شاهد بودهایم؟ جواب این سوال کاملا عیان است، چراکه تنها آیتمی که ما از سینمای جنگ در ذهن داریم حاجی و سیدهایی هستند که بارها تکرار شدهاند و همین عامل نیز باعث شده است که این ژانر، رونق گذشته را نداشته باشد، ولیکن اخیرا فیلمی روی پرده رفته که قواعد رایج را بر هم زده و ما گوشهای ناگفته از دفاع مقدس را در آن شاهد هستیم.
«ماهورا» به موضوع وحدت ملی میپردازد
«ماهورا» عنوان این فیلم سینمایی است که کارگردانی آن را حمید زرگرنژاد بر عهده دارد. قصه این فیلم سینمایی درباره خلبانی است که هواپیمایش در هورالعظیم سقوط کرده و وی توسط مردی از اهالی یک روستای عرب نشین نجات پیدا میکند و در ادامه نیز اهالی روستا به دلیل حمایت از این خلبان توسط بعثیها به شهادت میرسند. در این کار ما ایثار مردمی را شاهد هستیم که تا به حال در سینمای دفاع مقدس درباره آن حرفی زده نشده است، برای همین وقتی ماهوار به این موضوع می پردازد، باید از بابت چنین پرداختی خوشحال بود، البته فیلمهایی نظیر ماهورا تنها روایتگر ایثار عربنشینان ایرانی در زمان جنگ نیست، بلکه اثری است که در آن به بحث وحدت ملی نیز پرداخته میشود.
بحث بعدی به ارزیابی فنی این فیلم مربوط میشود، اما باید توجه داشت این فیلم باید در استانداردهای خاص خود مد نظر قرار گیرد نه اینکه آن را با کارهایی چون «تنگه ابوقریب» قیاس کرد، چون امکاناتی که در اختیار این اثری همچون «ابوقریب» قرار گرفته به هیچ وجه قابل قیاس با «ماهورا» نیست. با این توضیح باید گفت ماهورا فیلمی آبرومند است که نمره قبولی دریافت کرده، اما مطمئنا نمیتوان از بابت ساخت چنین کاری ذوق زده شد.
شخصیتپردازی «ماهورا» دارای نقاط گنگ است
فیلم زرگرنژاد با توجه به جفرافیایی که در اختیار دارد از زیبایی بصری، بهره کافی برده است، همچنین کارگردان با میزانسن خوبی که داشته به نظر نمره قبولی دریافت کرده است، اما در بحث شخصیتپردازی، کاستیهای مشخصی را در کار میبینیم. برای مثال شخصیت خلبان فیلم که محور اصلی قصه است، گنگترین کاراکتر را در فیلم دارد، درصورتیکه انتظار میرفت این نقش یکی از زیباییهای منحصر به فرد فیلم باشد. برای درک بهتر، فیلم «عقابها» را مثال میزنم که داستانی شبیه این فیلم داشت، اما با پرداخت تماشاگر پسند فیلم، این اثر در سینمای ایران ماندگار شد.
درباره شخصیتپردازی فیلم ماهورا باید به نقاط گنگ دیگری هم اشاره کرد. بهاره کیان افشار مثالی دیگر است. همچنین میترا حجار حضورش در فیلم قابل درک نیست، چون در روند قصه تاثیرگذاری خاصی از وی نمیبینیم. یکی دیگر از شخصیتپردازیهای ناقص، کاراکتر داریوش ارجمند است؛ نقشی دیگر که وجودش قابل درک نیست. این پراکندگی نشان میدهد کارگردان خواسته با چنین نقشهای غیرضروری به نوعی جذابیت بصری برای کارش پیش آورد؛ خواستهای که در رسیدن به آن موفق نبوده است.
بازی ساعد سهیلی قابل تقدیر است
فارغ از نقطه ضعف فوق، دیگر بخشهای ماهورا شرایط خوبی دارد. برای نمونه بازیهای فیلم نسبتاً قابل قبول است، به ویژه ساعد سهیلی یکی از امتیازات خوب فیلم محسوب میشود. نکتهای دیگری که درباره این فیلم باید گفت به فیلمبرداری این فیلم مربوط میشود که در برخی سکانسها تحسین برانگیز است. به ویژه در بخشهایی که در زیر آب گرفته شده، اتفاقات بسیار خوبی را در فیلم شاهد هستیم. در ضمن تصاویری که از بالا گرفته شده، زیباییهای هورالعظیم را به زیبایی هر چه تمامتر پیش روی ما قرار میدهد.
اما میرسیم به موضوعی که پیرامون آن تا به امروز بحثهای زیادی مطرحشده است. این موضوع نیز به اکران فیلمهای موردنظر مربوط میشود. متأسفانه فیلمهایی نظیر ماهورا بدترین شکل اکران را به خود اختصاص میدهند. اینکارها در نمایشهای پراکنده بهصورت تک سئانس روی پرده میروند، برای همین هم بعد از چند روز از اکران پایین کشیده میشوند، در چنین شرایطی چگونه انتظار داریم فیلمهای این حوزه با استقبال خوبی مواجه شود؟ این کملطفی را اگر در کنار حمایتی بگذارید که از فیلمهایی تجاری صورت میگیرد، متوجه میشوید آرمان ما در سینما چه دست آثاری شدهاند. البته اگر از مسئولان سینمایی پیرامون این موضوع سؤال شود، مطمئناً آنها مدعی خواهند بود که در ساخت، حمایتهای لازم را داشتهاند، اما بحث تولید تنها نیمی از راه است، ولی بخش مهمتر دیده شدن کار است که در اختیار فیلمهای سخیف است.
به قلم داود کنشلو
انتهای پیام