به گزارش ایکنا؛ بیژن عبدالکریمی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی 25 مردادماه در اولین سمینار دومین کنفرانس قرآنپژوهی پیشرفت که در این مرکز برگزار شد گفت: آیا این مدلسازی یعنی اجتهاد پارادایمی امری هست که ما را به جایی برساند که بتوانیم از متون مقدس چیزی برای تمدن کنونی بیابیم، برای من به شدت در جای تردید قرار است.
وی با بیان اینکه پارادایم مجموعه مفروضات ذهنی است که افق و چارچوبی برای اندیشه و کنش انسان ایجاد میکند و پارادایم را من مساوق با مفهوم عالمیت میدانم، تصریح کرد: برخلاف تصور همگان که ما عالم را مجموعهای بیکران از اشیاء میگیریم عالمیت مجموعه مناسبات انسان با خود، دیگری و هستی است.
عبدالکریمی با بیان اینکه هر انسانی عالمی دارد لذا عالم عشق با عالم بازار و علم تفاوت دارد، بیان کرد: بشر در طول تاریخ عوالم تاریخی گوناگونی مانند قرون وسطی و مدرن داشته است؛ زمانی دورهای آغاز و دوره دیگری شروع میشود که از عالمیتی آغاز و به عالمیتی خاتمه مییابد که به لحاظ تفسیری تاثیرات زیادی دارد.
استاد دانشگاه آزاد اسلامی عنوان کرد: نتیجه این سؤال در عالم تفسیر این است که آیا متون مقدس در دوره مدرن از همان جایگاهی برخوردارند که در دورههای گذشته برخوردار هستند و پاسخم این است که به هیچ وجه از آن جایگاه برخوردار نیستند. در عوالم کهن، متون مقدس نقش محوری در زندگی مردم داشتند ولی امروز قرآن نقش حاشیهای و تزئینی دارد.
این محقق و استاد دانشگاه با بیان اینکه آیا کتب مقدس از همان شان و جایگاه گذشته برخوردارند و آیا میتوانند از همان نقش سنن قبلی برخوردار باشند عنوان کرد: در این صورت بخش نخبگانی ما اسیر گذشته هستند و در توهم این به سر میبرند که میخواهند شیفت پارادایمی کنند البته من از منظر ضد دینی صحبت نمیکنم و توصیف این شرائط را میکنم زیرا خود من هم آرزومندم که در دنیای کنونی که جهان بی معنا شده معنا به این جهان برگردد.
وی ادامه داد: ما باید جهان کنونی را خوب بفهمیم و اگر بحث از شیفت پارادایمی میکنیم بسیاری از مفروضات پارادایمی ما را به هم میریزد از این رو در بخش عظیمی از حوزه علمیه و دانشگاهها آمادگی این شیفت پارادایمی وجود ندارد.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا اساسا در هر دورهای میتوانیم شاهد یک عالمیت باشیم و بعد بگوئیم زمان یک عالمیت سپری شد یا میتوان گفت در هر دورهای عالمیتهای مختلفی وجود دارد، بیان کرد: آیا الان نقاطی نداریم که عالمیتش عالمیت صدراسلامی و قرون وسطی و مدرن و پست مدرن باشد؛ این عالمیتهای هم عرض چه سرنوشتی می یابد آیا نفی میکنید یا خیر؟ آنچه من به منزله دین میفهمم سنت بزرگ تاریخی است؛ یعنی وقتی ما در واقع به تاریخ بشر مینگریم سنن بزرگ اندیشهای در تاریخ بشر ایجاد شده که یکی از این سنتها، سنت متافیزیکی یونانیان و یا سنت هندیها و بودائیان و ایرانی است.
وی افزود: یکی از سنن بزرگ تاریخی، سنتی متشکل از یهودیت، مسیحیت و اسلام است اما در تاریخ ما وجهی پیدا کرد که ما نام آن را سنت ادیان ابراهیمی میگذاریم.
عبدالکریمی بیان کرد: تفکر نیازمند مبناست زیرا امر بیبنیاد نیست و چنین نیست که هر کسی مجموعهای از واژگان را بگوید بگویئم تفکر کرده است؛ همه انسانها میاندیشند ولی به همه آنان متفکر نمیگوئیم؛ بنابراین آنچه من از تفکر میفهمم کشف امکانات هستی و وجود است.
استاد دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه مجموعهای از باورهای نهادینه شده تاریخی و بشرساخته را تئولوژی می گویند، گفت: یکی از بزرگترین آسیبهای حوزه علمیه، سیطره تفکر تئولوژیک است و زور میزنیم تا از این اعتقادات نهادینه شده تاریخی محافظت کنیم؛ ما در خصوص متن مقدس خرافاتی مانند این داریم که در قرآن علم اول و آخر است و ما همه چیز را حتی ساخت ماشین و ... را میخواهیم از قرآن بیرون بیاوریم به معنای این است که ما غنای طبیعت و بشر را رها کردهایم.
وی افزود: دین قیام به ساحت عبودی است که فرهنگ بزرگی ایجاد و عظمتهایی خلق کرد اما هیچ فرهنگی نمیتواند تجلی دهنده وجود در همه ابعاد باشد و هر فرهنگی جلوهای از تسلیم و تجلی این وجود است؛ دین عبارت از معطوف شدن این نگاه به حقیقت است و تئولوژی در بُن خود امری سکولار دارد.
عبدالکریمی تصریح کرد: اگر قرار است در دوره کنونی احیایی در امر دینی صورت بگیرد معطوف کردن نگاه باید به حقیقتی فراتاریخی باشد؛ بنابراین سنت ادیان ابراهیمی عظمتهایی خلق کرده است. نزاع من با عقل روشنفکری این است که همه گذشته را خرافه و جهل بدانیم، از این رو به شدت با عقل مدرن سر ستیز دارم و از طرف دیگر این که با تئولوژیک هم سر ستیز دارم؛ پیامبر(ص) از علمی سخن گفت که نور و کانون معنابخش زندگی و بنیادی برای اخلاق است اما اگر فکر کنیم با این علم میتوانیم تکنولوژی بسازیم اشتباه است.
استاد دانشگاه آزاد بیان کرد: همان طور که نوگرا تنها شیفته عقلانیت جدید است و دوره گذشته بشر را جهل و نادانی میداند شیفتگان عقل مدرن هم دچار توهم هستند؛ امروز اکثر مسلمین دچار این موضوع هستند؛ کسانی که عظمت تمدن جدید را نمیدانند؛ بنابراین علم و تکنولوژی جدید را نمیتوان نادیده گرفت؛ با این تمدن چهره حقیقی زمین دگرگون و ارزشهای بزرگی خلق شده که نادیده گرفته نمیشود مانند حقوق بشر و کودکان و زندانیان.
وی با بیان اینکه کتب مقدس فضایی ایجاد میکند تا از تمدن جدید فاصله گرفت و مواجهه غیرمتافیزیکی با جهان مدرن داشته باشیم عنوان کرد: موضوع اصلی یک دیندار همان بنیاد حقیقت و درستی است، لذا متعلق ایمان دینی جنون حقیقت است؛ دیندار باید جنون حقیقت داشته باشد؛ دینداری نوعی نیوشایی برای شنیدن ندای هستی است و اگر انسان گوش جانش تربیت نشود قرآن هم برای او مضل است؛ از این رو گوهر دین، قیام در امر قدسی و زیستن در ساحت قدسی است.
وی افزود: تنها اینکه بگوئیم خدا هست، ایمان رخ نداده؛ زبان دین، غیرمتافیزیکی است و باید بر اساس عنصر تنزیل فهمید و باید مفهوم تنزیل احیاء شود، زیرا زبان به تنهایی توان بیان ساحت قدسی را ندارد؛ بنابراین اگر امر دینی متحقق شود انسانی و عالم دیگر برپا میشود.
استاد دانشگاه آزاد اسلامی عنوان کرد: ما تحقق امر دینی را در جهان کنونی ساده گرفتهایم؛ در دنیایی که سکولاریسم سیطره دارد آیا تحقق این امر وجود دارد، معتقدم به قدری دشوار است که تا حد امتناع پیش میرود و این که ما خود را انسان دینی بدانیم توهم است؛ لذا اگر معتقد باشیم در جهان امر دینی وجود ندارد امکان تاسیس جامعه دینی هم برای ما وجود ندارد.
نیازمند تغییر در پارادایمهای غالب هستیم