انسان از منظر روانشناختی فقط به آن شخصیتی که خود را معرفی میکند محدود نمیشود و دنیایی ناشناخته را در دورن خود دارا میباشد که از ابعاد مختلفی برخوردار است که در اصطلاح روانشناختی به «ناخود آگاه» تعریف میشود.
این دنیا(ناخودآگاه) انسان را به سوی امیال مختلفی رهنمون میشود که هر یک از بعدی از وجود انسان خبر میدهد؛ نیازهایی چون نیاز به تعالی و پیشرفت، محبوب بودن و دیده شدن، عزت نفس، غرایز جنسی و شهوانی، میل به ابقای نسل، نیازهای زیبایی شناختی و . . . است. اینها امیال طبیعی وجود انسانند و نیازهای انسانی، طبیعی وی را پیگیری میکنند، که در حد ارضای طبیعی این نیازها، در طریق درست انسانیت از تعادل برخوردار است، اما اگر به مسیر فساد و طغیان پیش رود از تعادل خویش خارج شده است.
نقش تدبیر و خودآگاهی برای تعیین مسیر صحیح و میل به سلامت بسیار تعیین کننده میباشد، انسان از لحاظ روانی و هیجانی میتواند متأثر از محیط در پیش روی و یا پسروی مسیر روحی و یا مادی خویش، از عوامل انگیزاننده به سوی مسیر صلاح یا شر متأثر شود؛ در یادداشت آتی به نقش مراسمها و آیینهای مذهبی به عنوان عامل انگیزاننده صحیح خواهیم پرداخت.
به تعبیر دیگر دو نوع گرایش را در انسان به نام فطرت و شهوت میتوان نام برد، که بین آنها همواره جنگ و مقابله وجود دارد و تا پایان عمر فرد ادامه می یابد، انسان بر حسب وجود دو بعد عقلانی و شهوانی در نهاد خود، میتواند با تبعیت از هر کدام، امکان راه یابی به تقوی و پاکی یا گناه و تباهی را فراهم کند.
انسان تنها موجودی که در برابر دو راه قرار داده شده استاز نظر اسلام، انسان تنها موجود جهان آفرینش است که در برابر او دو راه قرار داده شده است؛ راهی به سوی پاکی و هدایت، و راه دیگری به سوی گناه و تباهی و خداوند به او توان انتخاب یکی از این دو راه را بخشیده است: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها؛ سپس فجور و تقوی- شر و خیر- را به او الهام کرده است»(سوره شمس/آیه 8) ، از نظر شهید مطهری فعالیتهای انسان به دو گونه التذاذی و تدبیری است، فعالیتهای التذاذی، همان فعالیتهای سادهای هستند که انسان تحت غریزه طبیعت، عادت و فطرت انجام میدهد که برای رسیدن به یک لذت یا فرار از رنج است.
بنابراین کسب لذت برانگیزاننده میل است و انگیزه اینگونه فعالیتها را با توجه به این که با طبیعت انسان مرتبط است، طبیعی(مادی) گفته میشود، فعالیتهای تدبیری، فعالیتهایی هستند که انگیزه و علت نیروی محرک آنها لذت نیست، بلکه مصلحت است که مصلحت، توسط عقل تعیین میگردد و مصلحت، برانگیزاننده اراده میباشد. انسان هر اندازه از ناحیه عقل و اراده تکامل یافتهتر باشد، فعالیتش بیشتر، از التذاذی به تدبیر سوق پیدا میکند.
اما قسم سوم فعالیتها، فعالیتهای تکمیلی، تدبیری و التذاذی است آنها فعالیتهایی هستند که از طریق تدبیر و تعقل با توجه به فطرت و نیازهای فطری انتخاب نموده و ضمن مصلحت بودن، موجبات لذت و رضایت وی فراهم می گردد که منشأ این فعالیتها ایمان می باشد مانند فعالیتهای دینی که از راه تعقل و تفکر به حقانیت دین پی برده و با توجه به نیاز های فطری خود از آن، لذت توأم با رضایت برده و و خود را در جهت کمال سوق میدهد.
شناخت ابعاد وجودی؛ لازمه بررسی انگیزش در انسانلازمه بررسی انگیزش در حوزه انسان، شناخت ابعاد وجودی او است، امیال انسان، جلوه های مختلفی دارد و نیازهای گوناگونی را در انسان به وجود می آورد. تأمین نیازها، باعث بروز انگیزه هایی در انسان میشود یعنی یک انگیزه و میل جهت دار برای تأمین آن نیاز و پاسخ به آن گرایش کلی در انسان به وجود میآید.
شهید مطهری میگوید: خواستهای فطری یا غریزی انسان دو نوع جسمی و روحی است. مقصود از خواست جسمی تقاضایی است که صد در صد وابسته به جسم باشد مثل غریزه گرسنگی یا خوردن،غذا خواستن، میل به غذا به دنبال گرسنگی، شهید مطهری همچنان معتقدند که بین امور روحی و لذات ناشی ار آنها با امر جسمی، اختلاف زیادی وجود دارد و در این مورد اظهار میدارد: یک سلسه غرایز یا فطریات در ناحیه درخواستها و میل هاست که حتی روانشناسی هم اینها را امور روحی مینامد و لذات ناشی از اینها را لذت روحی مینامد مثل میل به فرزند داشتن که این میل غیر از غریزه جنسی است و مربوط به ارضای شهوت نیست . . . این لذت جسمانی نیست و به هیچ عضوی وابسته نیست.
شهید مطهری به برخی دیگر از نیازهای روحی انسان اشاره میکند که جملگی با احساسات انسان در ارتباط بوده و همان فرایند ارضای نیاز را طی مینمایند و این نیازها را به صورت زیر طبقهبندی میکنند:
حقیقت جویی: گرایش به کشف واقعیت، گرایش به جمال و زیبایی، گرایش به خلاقیت و ابداع، عشق و پرستش پس انسان بر اساس نوع انگیزههایی که در وی به وجود میآید، رفتاری را از خود بروز میدهد، امام علی(ع) در خصوص اهمیت انگیزش میفرمایند: «در دلها حالات رغبت و بیرغبتی وجود دارد، از راه رغبتهای آن وارد شوید، چه هر گاه دل با اکراه روبرو شود، کور میشود».
این انگیزهها در یک تقسیم کلی، شامل انگیزههای الهی، انسانی و نفسانی می شود. در انگیزه های الهی ،خدا محوری قرار دارد و فرد از سطح توجهات مادی به توجهات معنوی گرایش پیدا میکند، به عبارت دیگر از تحلیل دنیا و دنیا گرایی به آخرت گرایی نیل مینماید، در انگیزههای نفسانی، خودمحوری و خودخواهی قرار دارد و فرد،تنها در سطح امیال نفسانی و دنیا گرایی و مادیت باقی میماند.
انگیزههای معنوی نشأت گرفته از ایمان به مبدأ و معاد استانگیزههای معنوی، انگیزههای نشأت گرفته از ایمان به مبدأ و معاد است که محور آنها را وجود مقدس پروردگار تشکیل میدهد، در این انگیزهها نیاز فطری و گرایشهای اصیل انسانی به معبود و محبوب حقیقی، قویترین عامل بروز و ظهور رفتارهای شایسته و پسندیده است، شدت و قوت این انگیزه ها به حدی است که می تواند نیازهای دیگر را تحت الشعاع قرار دهد.
با تحلیلی روانشناختی از ماهیت ابعاد وجودی انسان در مییابیم که ریشه تمام فعالیت هایی که بشر برای تأمین نیازهای خویش انجام میدهد، چیزی جز حب ذات و علاقه به خویشتن نیست، لذا میبینیم در قرآن کریم راههایی صحیح خدمت به خود و جلب منفعت و مصلحت برای آن بیان شده و مورد تأکید قرار گرفته است، برای مثال در آیات فراوانی خداوند برای تشویق و ترغیب مؤمنان به اعمال خیر مانند احسان و انفاق میفرماید این به نفع شماست و در حقیقت غریزه حب ذات را میتوان به حفظ نفس کمال خواهی و لذت طلبی تقسیم نمود.
بنابراین نقش عوامل انگیزاننده در تعیین مسیر خیر و صلاح و مسیر شرّ و فساد بسیار موثر و تعیین کننده است، زیرا عوامل انگیزاننده انسان را از لحاظ روانی بسیار تحت تأثیر قرار داده و فضای ذهنی وی را کاملاً پر میکنند به طوری که حتی بر عقاید راسخه فرد نیز مؤثر میباشد. از این روی میتوان تأثیر مراسمها، آیینها،تبلیغات مختلف را به عنوان عامل انگیزاننده در تصمیمات فردی افراد مؤثر دانست که این امر در روانشناسی رسانه به طور مبسوط بررسی میشود.
یادداشت1 / روانشناختی،دینی
محمد گلشنیجم کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث